- تصاویر های عروسی بشار اسد: ماجرای عاشقانه اسد و اسما در لندن (عکس)
- کرباسچی: کسانی که رأی ندادند حالا میگویند دیدید گفتیم رأی ندهید
- این دختر هوادار سیدحسن نصرالله با این حجاب در ایران چه جریمه ای می شد؟ (عکس)
- انتقاد تند روزنامه فرهیختگان از نمایندگان مجلس: شوخیهای بچگانه شما، خیانت به ملت و بی اعتبار کردن خودتان است
- سلطان محمد خدابنده کیست؟؛ شاه مغول شیعه ، همنشین علامه حلی و مدفون در گنبد سلطانیه
- سوهان بانکی پور روی اعصاب مردم: قانون حجاب باید ابلاغ و با جدیت اجرا شود!
- ماجرای دیدار عراقچی با عرسین (اسپانسر پرستو احمدی)
- حمله سعید جلیلی به ظریف
- مدارس، دانشگاهها و ادارات فردا ۲۶ آذرماه در کدام استانها تعطیل است!؟
- ماجرای تضمین جولانی به ایران چه بود؟
سلطان محمد خدابنده کیست؟؛ شاه مغول شیعه ، همنشین علامه حلی و مدفون در گنبد سلطانیه
کجارو: سلطان محمد خدابنده از پادشاهان سلسله ایلخانان مغول بود که به مذهب شیعه درآمد و مهمترین بنای بازمانده از دوره او، گنبد سلطانیه است.
سلطان محمد خدابنده از شاهان سلسله ایلخانان مغول بود و در حدود ۱۳ سال حکومت کرد. او پسر ارغون خان و برادر غازان بود. مادر او اوروک خان بود، اوروک تحتتاثیر یکی از مسیحیانی قرار گرفت که به کشیش دربار نزدیک بود و پسرش را غسل تعمید داد. نام پسر را نیکولای گذاشت؛ اما بعدها بهدلیل بیماری که نیکولای به آن گرفتار شد، نام او را به خربنده و بعد از اسلام آوردن، به محمد خدابنده تغییر دادند. وقتی محمد خدابنده میخواست تاجگذاری کند، به اولجایتو تغییر نام داد. اولجایتو به معنای پادشاه میمون بود و تا پایان عمر خود به همین نام باقی ماند.
محمد خدابنده کیست؟
بعد از پایان یافتن حکومت غازان خان، اولجایتو جانشین او شد. اولجایتو به دین اسلام درآمد و با هدایت فردی به نام تاجالدین آوجی از مذهب شافعی به مذهب شیعه اثنی عشری درآمد. وزرای اولجایتو سعدالدین ساوجی، رشیدالدین فضلالله همدانی و تاجالدین علیشاه بودند. سعدالدین ساوجی به جرم اختلاس کشته شد و رشیدالدین فضلالله و تاجالدین با هم به رقابت برخاستند. اولجایتو هدایت امور مشرق زمین را به رشیدالدین فضلالله و اداره امور غرب را نیز به تاجالدین داد.
اولجایتو جانشین غازان شد و به دین اسلام درآمد
در دوره حاکمیت اولجایتو، ارمنستان را از قلمرو مغولان جدا کردند. اولجایتو به گیلان لشکرکشی کرد؛ سردار او در جریان این لشکرکشی، کشته شد و امیر چوپان بهجای او نشست. محمد خدابنده در سال ۷۰۶ هجری قمری گیلان را تصرف کرد. او دستور ساخت بنای سلطانیه در زنجان را داد و بعد از تکمیل بنا، آن را مکانی برای حکومت خود قرار داد. بنای سلطانیه که مغولان به آن، قنقورآلانگ میگفتند به دست تیمور گورکانی تخریب شد و از بین رفت. در زمان حاکمیت اولجایتو، هیئتهایی از سوی فلیپ چهارم، شاه فرانسه و ادوارد اول، پادشاه انگلیس، برای برقراری ارتباط با مغولان به ایران آمدند.
سلطان محمد خدابنده بر اجرای قوانین اسلامی تاکید داشت. او دستور داد تا تمامی فرمانهایی را که توسط غازان خان داده شده بود، به قوت خود باقی بگذارند. اولجایتو کسانی را که غازان به کار گماشته بود، بر مناصب خود، ابقا کرد. با این وصف میتوان گفت که سلطان محمد خدابنده ادامه دهنده راه و شیوه حکومت غازان خان بود.
سلطان محمد خدابنده شهر سلطانیه را در زنجان بنا کرد و آن را مرکز حکومت خود قرار داد
اولجایتو در ابتدای سلطنت خود، شهری معروف با نام سلطانیه بنا کرد و مقر حکومت خود را در آن شهر بنیاد گذاشت. او سلطانیه را به یاد وطن خود ساخت؛ او در سلطانیه یک ارگ بنا و در کنار آن، بناهایی جهت مدرسه، بیمارستان و خانقاه طراحی کرد. او برای اداره این مکانها، موقوفات بسیاری دریافت کرد و تولیت مدارس را به خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی داد. اولجایتو فرزند خود ابوسعید را به فرمانروایی خراسان فرستاد. او گیلان را فتح و آن را مطیع خود کرد؛ اما فتح گیلان برای او اسان نبود و سپاهیانش در این راه، تلفات بسیار زیادی را متحمل شدند.
اولجایتو مانند ایلخانان پیشین، تلاش میکرد تا با مصریان بجنگد؛ اما نمیتوانست از اروپاییان کمک بگیرد. او به تشویق گروهی از امرای سوریه به موصل رفت، او از فرات عبور کرد و شهر رحبهالشام را محاصره کرد؛ اما نتوانست آن را فتح کند. سپاهیان محمد خدابنده در این جنگ، شکست خوردند و چون آذوقه آنها به اتمام رسیده بود، از محاصره شهر دست برداشتند و بازگشتند.
روابط اولجایتو با اروپا
سلاطین مملوک، دشمن مشترک اروپاییها و مغولها بودند. مملوکها در سال ۱۲۴۴ میلادی، اورشلیم را تصرف کردند و لویی نهم با آنها وارد جنگ شد. صلیبیها در سال ۱۲۴۴ میلادی در غزه با مملوکان جنگیدند؛ اما به سرعت شکست خوردند. لویی نهم برای جبران این شکست، جنگ صلیبی دیگری به راه انداخت؛ اما باز هم شکست خورد و لویی به اسارت درآمد. ترکها بهای هنگفتی برای آزادی لویی دادند تا توانستند او را آزاد کنند. مغولها نیز در نبرد عین جالوت از مملوکان شکست خوردند. این جنگ در جنوب عین جالوت در فلسطین رخ داد و مملوکان موفق شدند نیروهای ۱۰ هزار نفره مغول را بکشند و پیروز این نبرد شوند. این نبرد نقطه پایانی متصرفات مغولها بود که بهدلیل جنگ با قوای محلی در منطقه متوقف شد. سلطان محمد خدابنده روابط دیپلماتیک خود را با اروپا تداوم داد و برای اتحاد با اروپا، علیه مملوکان تلاش کرد. او فرستادهای را نزد شاهان فرانسه و انگلستان فرستاد تا با آنها توافق کند.
سلطان محمد خدابنده حق تجارت ابریشم، طلا و سنگهای قیمتی را به ونیزیها داد
سلطان محمد خدابنده با کشورهای اروپایی مناسباتی را برقرار کرد. در هنگام سلطنت اولجایتو، برای اولین بار، مردم جنوا وارد تبریز پایتخت ایلخانان شدند. سلطان محمد خدابنده حق تجارت را بهطور کامل به ونیزیها داد. تبریز در کار تولید طلا و ابریشم بود و بازرگانان غربی سنگهای قیمتی را با مقدار زیاد میخریدند.
سلطان محمد خدابنده در ابتدا دین مسیحی داشت و سپس اسلام را پذیرفت و پیرو مذهب حنفی شد. به گفته منابعی تاریخی، اولجایتو در جریان یک مناظره که بین فقهای سنی مذهب انجام شد، تصمیم گرفت به مذهب شیعه درآید. نمایندگان این مذهبهای فقهی اتهاماتی زشت به یکدیگر میزدند و این رفتار آنها سبب شد که اولجایتو از مذهب سنت روی بگرداند. اولجایتو بعد از صحبت و مناظره با علامه حلی به مذهب شیعه درآمد. او ابتدا دستور داد نامهای ابوبکر، عثمان و عمر را از خطبههای نماز جمعه و از سکهها حذف کردند؛ اما چون نتیجه مساعدی برای او حاصل نشد، دوباره نام خلفا را روی سکه ضرب کرد.
صحبتهای علامه حلی بر اولجایتو تاثیر گذاشت و مذهب شیعه را انتخاب کرد
اعتقاد محمد خدابنده به مذهب شیعه، یک حرکت ظاهری نبود، او به اعتقادات شیعی با جان و دل عمل میکرد و در طول حاکمیت خود، خدمات بسیاری برای ایران انجام داد. او دستور ساخت پل بابامحمود را نیز در اصفهان داد. این پل، دومین پل تاریخی اصفهان محسوب میشود، که ارتباط اصفهان را با خوزستان برقرار میکند. عملکرد اولجایتو در دوره حکومت، نشاندهنده این است که به تشیع عقیده داشت؛ اما برخی کارشناسان هم بر این عقیدهاند که سلطان قلبا به مذهب سنی حنفی پایبند بود.
اولجایتو در ۳۶ سالگی از دنیا رفت و او را در سلطانیه به خاک سپردند. علت فوت او را مسمومیت توسط وزیر یهودی اولجایتو، رشیدالدین فضلالله دانستهاند. ابوسعید زمانی که روی کار آمد دستور داد رشیدالدین فضلالله را اعدام کنند.
در دوره حکومت مغولان، در ابتدا هنرهایی چون موسیقی و نقاشی اهمیت بسیار داشتند، با اسلام آوردن ایلخانان مغول، هنرهایی چون مجسمهسازی و موسیقی که با اسلام در تضاد بودند فراموش شدند و معماری جای آنها را گرفت. بعد از معماری، هنرهایی چون آجرکاری، کاشیکاری و خوشنویسی اهمیت بسیار یافتند. ایلخانان برای نشان دادن جلال و شوکت خود، از هنر بهره بردند و هنرمندان را به خدمت خود درآوردند. سلطان محمد خدابنده بسیار هنر دوست بود و در عصر او معماری، نقاشی و خوشنویسی مورد تشویق و حمایت وی قرار گرفت.
در دوره اولجایتو هنر نقاشی، خوشنویسی و موسیقی مورد تشویق واقع شد
الجایتو به هنر علاقه داشت و در عصر حاکمیت خود، حامی هنرمندان بود. از دیگر هنرهای این دوره میتوان به کتاب سازی اشاره کرد. رشیدالدین فضلالله همدانی جلد اول کتاب تاریخ غازانی را در عصر اولجایتو نوشت و اولجایتو او را برای نگارش کتاب مورد تشویق قرار میداد. سلطان محمد خدابنده بنیان آموزش عشایری و متحرک را در ایران گذاشت؛ زیرا به دستور او بود که مدارس سیار ایجاد شدند. این مدارس با همراهی اردوی سلطان محمد خدابنده در ییلاق و قشلاق در حرکت بودند و محصلان نیز بههمراه آنها، در حرکت بودند. ازاینرو، مدارس متحرکی ایجاد شد که وصافالحضره که کتاب تاریخ وصاف را به نگارش درآورد، آنها را مدارس سیار سلطانی میخواند.
آرامگاه سلطان محمد خدابنده
سلطان محمد خدابنده دستور ساخت گنبد سلطانیه را صادر کرد. او دورتادور سلطانیه، یک باروی مربعی شکل بنا کرد که طول آن از ۳۰ قدم بیشتر بود. ضخامت دیوارهای این بنا بهاندازهای بود که چهار سوار میتوانستند از آن عبور کنند. اولجایتو در وسط بنا، یک قلعه بزرگ ساخت و گنبدی را بهعنوان مقبره و آرامگاه خود در آن بنا کرد. اولجایتو در معماری سلطانیه، روش غازان خان را در تبریز پیش گرفت و از آن پیروی کرد.
بعد از ساخت شهر و گنبد در اطراف مقبره، اولجایتو بنای هفت مسجد را با هزینه خود از سنگ مرمر و چینی ساخت. او بناهایی از دارالشفا و داروخانه را نیز برپا کرد و مدرسه بزرگی نیز در شهر سلطانیه برپا کرد. سلطان محمد خدابنده علاوه بر بنای قصر، مدرسهای بزرگ نیز در بغداد بنا کرد که علما و مدرسان در آن مشغول به تحصیل شدند.
سلطانیه بعد از تبریز، مهمترین شهر ایلخانی محسوب میشد
در ساخت سلطانیه، هر یک از بزرگان و وزرای دولت سلطان محمد خدابنده، شرکت داشتند. برای مثال، خواجه رشیدالدین یک محله را که از هزاران خانه تشکیل میشد بههمراه مدرسه، خانقاه و دارالشفا با هزینه خود بنا کرد. اولجایتو با گروهی از اهل حرف، صنعت و پیشهوران برای ساخت بنا تلاش کردند. به این شکل، سلطانیه بعد از تبریز بزرگترین شهر ایلخانی شد؛ اما دریغ و افسوس که اعتباری نداشت و بعد از ابوسعید بهیکباره از ارزش و اهمیت افتاد و در دوره تیمور لنگ از بین رفت.
گنبد سلطانیه به مقبره اولجایتو نیز شهرت داشت. شهر سلطانیه در این دوره پایتخت ایلخانان محسوب میشد. بنای گنبد بهشکل مسجدی زیبا ساخته شده و معماری آن جذاب و چشمنواز است. منابع تاریخی برای گنبد سلطانیه اهمیت بسیاری قائل هستند. این بنای باشکوه توسط باستانشناسان و شرقشناسان، ستوده شده و زیباییهای آن را نیز به تصویر کشیدهاند. بدنه گنبد سلطانیه و ساختمان آن با آجر ساخته شده و گنبد بنا نیز با کاشیهای لاجوردی و فیروزهای تزیین شدهاند. زیبایی گنبد بنا بهاندازهای است که گویی پیراهنی از فیروزه را بر تن کرده است.
گنبد سلطانیه بهشکل یک هشتضلعی ساخته شده و هر یک از ضلعهای آن ۸۰ متر ارتفاع دارند. این گنبد آبیرنگ است و هشت مناره در اطراف آن به چشم میخورد. این گنبد را قدیمیترین گنبد دوپوش در جهان میشناسند. گنبد این بنا، بزرگترین گنبد آجری در جهان است و از لحاظ مساحت، سومین گنبد شناخته شده در جهان محسوب میشود. دو گنبد کلیسای سانتاماریا و ایاصوفیه از گنبد سلطانیه بزرگتر هستند.
زیباییها و جذابیتهای گنبد سلطانیه نشاندهنده درایت سازندگان بنا است. بزرگترین کتیبه از نظر مساحت و اندازه، در گنبد سلطانیه قرار دارد. این کتیبه بهدلیل نگارش با خط درشت، شهرت زیادی پیدا کرده است. در ساخت بنای گنبد سلطانیه، از کاشیهای ظریف استفاده شده است، این کاشیها در ضلع مقابل ورودی گنبد قرار دارند. گنبد بنای سلطانیه با کاشیهایی به رنگ آبی ساخته شده است. سقف داخل اتاقهای بنا با آجرهایی رنگارنگ و گچبریهایی زیبا تزیین شدهاند. در حاشیه طاق بنا، آیههایی از قرآن نوشته شده و حکاکیهایی در دیوار، آجر و سقف بنا دیده میشود. ساخت بنای گنبد مسجد در شهر سلطانیه به دستور اولجایتو ساخته شد و در سال ۷۱۲ هجری قمری پایان یافت.
گنبد بنای سلطانیه با کاشیهای آبیرنگ، زیبایی چشمنوازی دارد
گنبد سلطانیه در سال ۱۳۴۸ بازسازی شد. این گنبد از سال ۴۸ تاکنون در حدود ۹ بار بازسازی شده است. در سالهای اخیر مرمت این بنا به پایان رسید. گنبد سلطانیه بهعنوان یک اثر، ثبت جهانی شده و مورد توجه بیشتری قرار گرفت؛ با این حال برای بنا چنان که باید، اهمیت قایل نشدهاند. در حالی که این گنبد، بزرگترین بنای آجری در جهان محسوب میشود و نیازمند توجه بسیار است.
سلطان محمد خدابنده مشهور به اولجایتو یکی از ایلخانان مغول در ایران بود که به دین اسلام درآمد و مذهب شیعه را اختیار کرد. سلطان محمد خدابنده جانشین غازان شده بود و تلاش کرد تا قوانینی که غازان بنیاد کرده بود را باقی گذاشته و بر طبق آنها عمل کند. سلطان محمد خدابنده در دوره حکومت خود تلاش بسیاری برای آبادانی و عمران انجام داد. در دوره او آثار معماری بسیاری ساخته شد که مهمترین آنها گنبد سلطانیه بود. شما هم نظر خود را درباره گنبد سلطانیه با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.