وليالله شجاعپوريان، مدير مسؤل روزنامه همدلی نوشت:
5 ماه پيش در روز 9 مرداد 1403 مراسم تحليف دکتر پزشکيان، رئيس دولت چهاردهم در يکي از سختترين و پيچيدهترين شرايط تاريخي، سياسي، اقتصادي و بينالمللي کشور در چند دهه گذشته برگزار شد؛ اولين روز شروع بهکار رسمي دکتر پزشکيان با يک اتفاق شوکه کننده همراه بود؛ ترور اسماعيل هنيه، رئيس دفتر سياسي حماس و يکي از ميهمانان آيين تحليف در قلب تهران. حادثهاي که نشان ميداد پزشکيان در چه شرايطي کشور را تحويل گرفته است. دو ماه پيش از آن بالگرد حامل رئيس دولت سيزدهم سقوط کرد و او در اوج تنشهاي منطقهاي، مشکلات اقتصادي، ناترازيهاي انرژي، تورم و فشارهاي فزاينده بينالمللي از ادامه کار بازماند.پزشکيان ميراثدار شرايطي شد که هيچ نقشي در به وجود آمدن آن نداشت، البته فردي چون او که نزديک سه دهه در مقام وزير و نماينده مجلس، سياستورزي کرده بود به اندازه کافي با ساختار، محدوديتها و پيچيدگيهاي نظام سياسي کشور آشنا بود، اما شرايط سخت کشور، روحيات شخصي دکتر پزشکيان، نگرانيهاي دلسوزان نظام و مخاطرات ناشي از حضور تندروها در پاستور، پزشکيان را به حضور در انتخابات ترغيب کرده بود، مردم نيز به رغم همه نارضايتيها، دلخوريها و گلايهها، حضوري اثرگذار در انتخابات داشتند و سرانجام نوبت به دولت مسعود رسيد.
در گرماگرم بحران ناشي از شرايط منطقه و ترور هنيه و تداوم تهاجم ويرانگر رژيم جنايتپيشهي صهيونيستي به غزه، کابينه پزشکيان با کليدواژه وفاق تشکيل شد، کابينهاي که برخلاف انتظار رأي دهندگان به رئيس جمهور منتخب نه تنها رنگ و بوي اصلاحطلبي نداشته، بلکه نميتوان نام دولتي اعتدالي نيز برآن گذاشت و رئيس دولت با نيت کاهش اختلافات و افزايش همگرايي و وفاق ملي تلاش کرد با همکاري با حاکميت و مجلس -به جز تعداد اندکي- از وزراي غيراصلاحطلب استفاده کند. با تشکيل کابينه و اميدواريها براي حل مشکلات، شرايط منطقهاي هر روز سختتر از پيش شد؛ تهاجم اسرائيل به لبنان، ترور گسترده رهبران حماس و حزبالله از جمله سيدحسن نصرالله، يحيي سنوار و ساير رهبران مقاومت و در نهايت سقوط بشار اسد، نشان داد کار براي پزشکيان دشوارتر ازآن شرايطي است که تصور ميشد.در اين ميان مخالفان داخلي دولت يا همان دولت در سايه هم بيکار نماندند؛ از سهم بالا در انتخاب وزرا، استانداران، فرمانداران و مديران مياني، حضور دولت سايه پررنگ بود، فعالان سياسي ستادهاي پزشکيان در استانها و شهرستانها نااميدانه در اين چند ماه نظارهگر ارتقاي مديراني بودند که نه تنها هيچ تمايلي به پزشکيان نداشتند، بلکه همه تلاششان را براي پيروزي حريف و شکست آقاي پزشکيان به کار بسته بودند؛ با اين همه، صداقت، پاکدستي، سادهزيستي و شخصيت ساده و صميمي پزشکيان فرصتي را براي او در اين چند ماه فراهم کرده بود که با داشتن سرمايه اجتماعي مناسب برخي برنامههاي خود را اجرايي کند، اگر چه ناترازيهاي حوزه انرژي دولت پزشکيان را در تنگناي شديدي قرار دادهاست؛ بحراني که البته همگان ميدانند ريشه اين ناترازي در شرايط دو دهه اخير کشور دارد و تلاش مخالفان دولت در ربط آن به ناتواني دولت چهاردهم به باور افکار عمومي ننشست.
آنچه مسلم است در 5 ماه گذشته حضور پزشکيان در کسوت رياست جمهوري بهرغم همه تنشهاي منطقه.اي، سايه جنگ را کمرنگتر کرده است، گشت ارشاد و سختگيري دربارهي حجاب کمتر شده است و مهمتر اينکه اجراي قانون جنجالي و تنشزاي حجاب و عفاف متوقف شده و مطالبه رفع فيلترينگ با رفع فيلتر واتساپ و گوگل پلي تا اندازهاي به بار نشسته است. التهابات اجتماعي ناشي از سختگيري در زمينههاي کنسرت، برگزاري جشنها، فعاليت هنرمندان و ... کاهش پيدا کرده، فضاي امنيتي پيرامون استادان و دانشجويان رنگ باخته و اندکي به مطالبات قومي پاسخ داده شده و بيشتر از آن سهم جامعه زنان در مديريتها افزايش يافتهاست.در مجموع آن چيزي که باعث شده توقع و مطالبهگري از دولت پزشکيان براي تحقق وعدههاي اصلاحطلبانه کاهش يابد، شرايط پيچيده و سختي است که پزشکيان در اين ماههاي آغازين با آن مواجه شدهاست، به يقين هيچ يک از دولتهاي برآمده از انقلاب در ابتداي فعاليت خود با اين حجم از بحرانها و پيچيدگي مواجه نبودهاند؛ عبور از اين شرايط سخت نيازمند همدلي و همراهي همه ارکان نظام و مردم است، مخالفان دولت اين روزها شادمان از ناتواني دولت در تامين انرژي و رشد نرخ ارز براي روزهاي پساپزشکيان دندان تيز کردهاند، غافل از اينکه شايد دولت پزشکيان يکي از آخرين شانسهاي عبور مسالمتآميز از شرايط سخت کشور باشد.
از اين منظر مخالفان دولت پزشکيان که عمدتا حول محور جبهه پايداري و سعيد جليلي، سامان يافتهاند، و هميشه خود را نزديکترين گروه به نظام ميدانند، به اينتوجه ندارند که وضعيت کنوني نظام ظرفيت تغيير پيدرپي دولتها را ندارد و شايد هم به خوبي اين نکته را ميدانند، اما ادعاي دلسوزي آنها براي نظام، غيرواقعي بوده، و هدفي ديگر را دنبال ميکنند. از اين منظر پزشکيان تنها با ناترازي انرژي روبهرو نيست، بلکه با مخالفان ناترازي روبهروست که نشان دادهاند نه ايران برايشان مهم است و -برخلاف ادعاهايشان- نه همين جمهوري اسلامي کنوني. طيفي که به مانند گروههاي چريکي تنها به يک چيز ميانديشند و آن سرنگوني دولت است و در اين مسير هم هر کاري را مشروع و مباح ميدانند.