- جواد ساداتی نژاد ، وزیر رئیسی در دادگاه فساد چای دبش (عکس)
- شکوری راد: خاتمی بهترین کارنامه را در تاریخ جمهوری اسلامی از خود به یادگار گذاشته است
- جزئیات جدید از رسیدگی به پرونده جمعه زاهدان
- «تهرانتایمز» نظر رهبر انقلاب درباره جانشینی پسران خود را منتشر کرد
- بیژن زنگنه: سعید جلیلی بگوید رابطه بابک زنجانی با ستاد ایشان چیست؟/ مجرم محکوم به اعدام را تبدیل به قهرمان ملی کرده اند، شرم آور است
- حسن روحانی: شورای عالی امنیت ملی هیچ مصوبه ای درباره خاتمی ندارد
- قدرت نمایی حشدالشعبی در شط العرب (تصاویر)
- شاپور بختیار در مقام نخست وزیر: چطور می توانید طرفداران آقای خمینی را با کمونیست ها یکی بدانید؟
- واکنش امام به تجمع دوباره موتورسواران خودسر
شاپور بختیار در مقام نخست وزیر: چطور می توانید طرفداران آقای خمینی را با کمونیست ها یکی بدانید؟
اسلام و مارکسیسم نمیتوانند ماهیت مشترکی داشته باشند زیرا اسلام به وحدانیت، به معنویت و به قوانینی معتقد است که نمیتواند به هیچ شکلی با مارکسیسم مطابقت پیدا کند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شاپور بختیار سه روز پس از آغاز به کار خود در جایگاه نخستوزیر، در مصاحبهای تلفنی با رادیو فرانسه که به طور مستقیم پخش میشد به پرسشهای گروهی از خبرنگاران که در تهران و پاریس مطرح میکردند پاسخ گفت. او در این مصاحبه ضمن آنکه کودتای نظامی در آن مقطع را بدترین راهحل توصیف کرد، یادآور شد که از ارتش اطمینان گرفته است و تصور نمیکند ارتش حرکتی در خلاف جهت مصالح ملی ایران کرده باشد. همچنین گفت که رفتن شاه عملی انجامشده است و مهم نیست که امروز برود یا فراد. در ادامه بخشهایی از این گفتوگو را که روز پنجشنبه ۲۱ دی ۵۷ در روزنامهی کیهان منتشر شد میخوانید.
این من بودم که به جبهه ملی حیات تازه دادم
بختیار: در تاریخ جهان و در تاریخ هر کشور لحظههای حساسی وجود داشته است که برای مقابله [با] آن باید از موضعی محکم وارد عمل شد و اغلب در این موقعیتهای حساس انسان تنهاست. بدون آنکه مقایسهای در کار باشد یادآور میشوم که ژنرال دوگل وقتی فرانسه را با یک هواپیمای انگلیسی ترک میکرد، در برابرش جز یک فاجعه و وجههی زیاد مارشال پتن چیزی نبود.
در مورد جبهه ملی معلوم نیست جای این تشکیلات سیاسی کجاست. این من بودم که سال پیش جبهه ملی را حیات تازه دادم. اگر کسانی بخواهند بدون درگیر شدن در مبارزه برای نجات کشوری در خطر تجزیه حالت تقدس و احترام خود را حفظ کنند معلوم میشود که فاقد شهامت و شجاعت هستند. بحث بر سر شاه نیست، بر سر آیتالله خمینی نیست، بر سر هیچ حزب سیاسی هم نیست. موضوع سرنوشت ایران، وحدت ایران و استقلال ایران است. هدف من هم حفظ این مبانی است؛ بنابراین جبهه ملی و اکثریت عظیم مردم ایران طرفدار وحدت و استقلال ایران هستند.
رفتن شاهنشاه عملی تقریبا انجامشده است. این مهم نیست که شاهنشاه امروز بروند یا فردا، آنچه اهمیت دارد این است که آیا ایران تمامیت، استقلال و وحدت خود را حفظ خواهد کرد یا نه.
دربارهی امکان کودتای نظامی [نظرتان چیست]؟
من فکر میکنم که یک کودتای نظامی در موقعیت کنونی بدترین راهحل است. به گمان من دولت حاضر آخرین بخت ایران برای پیشروی به سوی یک دموکراسی ملتگرا با گرایشهای سوسیالیستی است. البته مقصودم سوسیالیسم به معنای مارکسیستی کلمه نیست.
تیمسار خسروداد صریحا گفته است اگر بختیار از رفتن شاه جلوگیری نکند گور خود را با دست خود کنده است. این موضع سرسختانه است.
من گمان نمیکنم که یک افسر با انضباط چنین حرفی را زده باشد. به نظر من اگر شاهنشاه بخواهند بروند بر من نیست که جلوی ایشان را بگیرم. به علاوه این در حد یک تیمسار نیست که به نخستوزیر هم دستور بدهد تا چه رسد به شاهنشاه.
میگویند تیمسار جم به این علت استعفا داده است که شاه قبول نکرده است اختیار کامل ارتش را به دست وزیر دفاع بسپارد. او همچنین عدم حمایت از دولت و مخالفت جبهه ملی را مطرح کرد.
بیایید موضوعها را روشن کنیم: اولا در مورد اطمینانی که من از ارتش گرفتهام باید بگویم فکر نمیکنم ارتش حرکتی در خلاف جهت مصالح ملی ایران کرده باشد. بعد هم اضافه میکنم که انتخاب فلان تیمسار یا قبول نکردن دعوت برای شرکت در یک دولت از سوی یک تیمسار دیگر دلایل لازم و کافی برای قضاوت در مورد شکست و یا عدم حمایت از دولتی که تنها سه روز از عمرش میگذرد به شمار نمیآید، با این حال نکتهای اساسی وجود دارد؛ وقتی میگویید جبهه ملی با شما مخالف است برای من به این معناست که اشخاصی هستند که شهامت قبول مسئولیت را ندارند. اگر آنها بخواهند مسئولیت قبول کنند همانطور که سه روز پیش گفتم با کمال میل جای خودم را به آنها میدهم و دعای خیرم را بدرقهی راهشان میکنم. اما کسانی که به هیچ وجه حاضر به مشخص کردن موضع سیاسی خود نیستند، کسانی هستند که میخواهند به معنای مذهبی و سیاسی کلمه مقدس باقی بمانند اما نمیخواهند در پیکاری که سرنوشت آیندهی وطن در گروی آن است شرکت کنند.
جنبش مذهبی
آقای نخستوزیر! از جبهه ملی گفتید، اینکه همهی اعضای جبهه در پشت سر آقای کریم سنجابی مبارزه نمیکنند؛ اما نکتهای مسلم است و آن اینکه جنبش مذهبی درواقع رویدادهای کنونی ایران را تحرک بخشیده است. امروز آیتالله خمینی اعلام کرده است که دولت شما غیرقانونی است. شما چطور میتوانید در این شرایط به کار ادامه دهید.
من از آقای سنجابی حرفی نزدم، شما هم چیزی از قول من نگویید و اما در مورد آیتالله خمینی، موضع ایشان از دو سال پیش تاکنون تغییری نکرده است. اشارهی مستقیم آیتالله خمینی به دولت من نیست بلکه این راهی است که این شخصیت مذهبی بینهایت مورد احترام، از سالها قبل در پیش گرفته است اما من هم به خود اجازه میدهم افکار سیاسی خود را داشته باشم. مبارزات سی سال گذشتهی من اعتبار من است.
در مورد نظر مجلس و رای اعتماد نمایندگان [نظرتان چیست]؟
اول این را بگویم که حتی اگر بیستوپنج، سی، چهل و یا پنجاه نماینده رای مخالف به دولت من بدهند معلوم میشود رایگیری مجلس دموکراتیک است و باید آن را پذیرفت. شما در فرانسه، در اروپای غربی و تمام کشورهای دموکراتیک همین مسئله را دارید؛ بنابراین مشکل اساسی اینجا نیست. اما در مورد دیگر نمایندگان، باید بپرسم چطور این آقایان عزیز سالها و سالها دولتهای ضد دموکراتیک را تحمل کردند و با مهربانی به نفع این دولتها رای دادند؟ من تنها دولتی هستم که قبل از ظاهر شدن در برابر این پارلمان از مجلس اظهارنظر خواستم. این اظهارنظر برای من نوعی رای اعتماد به حساب میآید. بدین معنا که با این آقایان از پیش مشورت شد بنابراین تردید دارم که آنها رای خود را پس بگیرند. اما اگر به من رای مخالف هم بدهند به عنوان یک آدم دموکرات به رای پارلمان تسلیم خواهم شد.
ژنرال اعزامی آمریکا
[دربارهی] احزاب سیاسی و همچنین دخالت دولتهای خارجی در اوضاع ایران [نظرتان چیست؟] به هر حال از طرف آمریکا در حال حاضر ژنرالی به تهران فرستاده شده است، ژنرال هویزر معاون فرماندهی کل نیروها در اروپا که میکوشد نظر نظامیان در ایران را به حمایت از دولت شما جلب کند. این درواقع نوعی دخالت آمریکا در امور داخلی ایران تلقی میشود.
من هرگز نام این ژنرال را نشنیدهام. هرگز با سفارت آمریکا تماسی نداشتهام. من تنها تلگراف تبریکی از سفیر فرانسه دریافت کردم و سفیر انگلستان هم برای خداحافظی به دیدن من آمده است.
در مورد احزاب سیاسی باید بگویم این احزاب هنوز آنطور که شما فکر میکنید متشکل و سازمانیافته نشدهاند. در جناح راست فلان حزب قرار دارد و در جناح چپ فلان حزب، دیگر شما چطور میتوانید کسانی را که طرفداران آقای خمینی هستند با کمونیستها یکی بدانید؟ این گناه است. بعد شما از ارتش به عنوان یک سازمان دست راستی حرف میزنید. ارتش که حزب سیاسی نیست. ارتش باید حکومت را پشتیبانی کند. این برداشت من از اوضاع است و تحت این شرایط حاضر شدم حکومت را در دست بگیرم...
شما داستانی از یک ژنرال نقل میکنید که داستانی نامفهوم است. شما به واقعیتهای متکی بر سند و مدرک نیاز دارید یا میخواهید از فاصلهی پنج هزار کیلومتری گوش به شایعهها و حرفهای بیاساس کوچه و خیابان بسپارید؟ از منتقل شدن یک ژنرال به فلان محل که نباید داستان ساخت و تحویل داد. قانون اساسی ایران همانطور که خودتان گفتید هفتاد و دو سال پیش، پیشتر از قانون اساسی بلژیک ترجمه شده است. همانطور که پادشاه بلژیک فرماندهی ارتش بلژیک است و همانطور که ملکهی انگلستان فرماندهی نیروهای انگلیسی را به عهده دارد در ایران هم وضع اینطور است. من از شاهنشاه خواستم صریحا مواد ۴۴ و ۴۵ قانون اساسی را که به موجب آن در دولت دموکراتیک ایشان سلطنت خواهند کرد و نه حکومت یادآور شوند. شاهنشاه هم خیلی صریح و روشن همین موضوع را به هنگام معرفی کابینهی من در برابر هیأت وزیران و خبرنگاران و سایر حاضران سه روز پیش اعلام داشتند.
دربارهی تشکیل شورای سلطنت [توضیح دهید].
وقتی به شما میگویم که شخص شاهنشاه علاقه به ترک کشور دارند، الزاما و طبق قانون اساسی قبل از عزیمت شاهنشاه شورای سلطنتی تشکیل خواهد شد.
اعضای این شورا [چه کسانی هستند]؟
اعلام اسامی اعضای شورا کار من نیست و اگر هم بود حالا وقت اعلام نام اعضای شورا نیست، چون قبل از اعلام این نامها مشورتهایی باید صورت بگیرد اما قاعدتا نخستوزیر حتما در آن عضویت خواهد داشت.
گفته میشود شاه تنها در صورتی ایران را ترک خواهد کرد که اوضاع آرام شود. در این مورد باید به دو جنبهی قضیه توجه کرد: مورد اول تظاهرات خیابانی است که ظاهرا آرام شده است اما گویا اعتصابکنندگان قصد ندارند به سر کارهایشان بازگردند. مثلا در اعلامیهی هواپیمایی ملی ایران آمده است که اعتصاب تا به تحقق رسیدن تمام خواستههای مردم ایران ادامه خواهد یافت. مهمترین خواسته همین مسئلهی عزیمت شاه است و شاه هم اگر اعتصابها ادامه پیدا کند نخواهد رفت.
یک بار دیگر میگویم همانطور که شاهنشاه خود گفتند از ایران خواهند رفت؛ اما اعتصابها از دیروز شروع نشده است، از ماهها پیش ایران دستخوش اعتصابهاست. از ظاهر امر اینطور برمیآید که مردم زیر پوشش مذهبی و مخصوصا به رهبری آیتالله خمینی سر به طغیان برداشتهاند اما واقعیت امر این است که در پشت این جنبش توطئهای عظیم نهفته است که توسط متخصصان کمونیست از داخل و خارج طرحریزی شده و هدف آن تجزیهی کشور است و من درست علیه همین خطر تا آخرین حد قدرت مبارزه خواهم کرد. قبل از به عهده گرفتن مسئولیت نخستوزیری نکاتی را یادآور شده بودم. در همین سه روزی که از نخستوزیر شدنم میگذرد اولا توانستم قبل از تشکیل دولت با پارلمان مشورت کنم، ثانیا با لغو کامل سانسور توانستم آزادی مطبوعات را تضمین کنم و ثالثا حکومت نظامی را در یکی از بزرگترین شهرهای ایران لغو کنم که این اقدام ادامه خواهد یافت.
در مورد زندانیان سیاسی هم البته اگر سیاسی باشند نه قاتل و جنایتکار حداکثر تا پانزده روز دیگر همهی آنها آزاد میشوند. کسانی هم که مرتکب شکنجه دادن دیگران شدهاند یا اموال عمومی را حیف و میل کردهاند از طریق محاکم عادی، اگر سرعت لازم را داشته باشند، و یا در یک دادگاه ویژه بهسرعت محاکمه خواهند شد. بسیاری از این افراد هماکنون در زندان هستند.
محاکمه هویدا
آیا آقای هویدا در روزهای آینده محاکمه خواهند شد؟
مسلما.
[دربارهی] اقلیتهای مذهبی و وضع آنها در ایران [موضعتان چیست]؟
در مورد اقلیتهای مذهبی موضع ما کاملا روشن است. قانون اساسی ما در مورد مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان قاطع و صریح اظهارنظر کرده است و ما آنها را محترم خواهیم شمرد. راه دولت من راه قانون اساسی است و قانون اساسی ایران تضمینهای کافی را به این اقلیتها داده است.
در مورد بحران موجود در خاورمیانه، موضع سادات و روابط اعراب و اسرائیل [چطور؟]
این مسئله باید بین خود آنها حل شود. ما به عنوان یک کشور مسلمان امیدواریم صلح هرچه زودتر در این منطقه مستقر شود و سرزمینهای اشغالی اعراب به آنها بازگردانده شود.
مارکسیسم اسلامی
[دربارهی] مارکسیست اسلامی [نظرتان چیست]؟
اسلام و مارکسیسم نمیتوانند ماهیت مشترکی داشته باشند زیرا اسلام به وحدانیت، به معنویت و به قوانینی معتقد است که نمیتواند به هیچ شکلی با مارکسیسم مطابقت پیدا کند. ترقیخواهی تنها نهادی است که هم در مارکسیسم وجود دارد و هم در اسلام. لازم به یادآوری است که در صدر اسلام نوعی سوسیالیسم دموکراتیک وجود داشته است و مردم برای انتخاب رهبران سیاسی و مذهبی خود اجتماع میکردند. البته از نظر فلسفی اساسا اسلام با مارکسیسم متفاوت است اما ترقیخواهی چون شالودهی مذهبی دارد در اسلام محکوم شناخته نشده است و از زمان پیدایش اسلام به بعد اعتبار داشته است.
قوانین اسلامی
در مورد تطابق قوانی کشور با موازین اسلامی [آیا قوانین کشور با اسلام تطابق پیدا خواهد کرد؟]
قانون اساسی ایران در این مورد هم صراحت دارد. هیچ قانون و هیچ تصمیم مغایر با قوانین اسلام قابل تصویب و اجرا نیست. البته قوانینی هستند که بدون آنکه صرفا اسلامی باشند مغایرتی هم با اسلام ندارند مثل قوانین مالیاتی و غیره، اما به موجب قانون اساسی هیچ قانونی در ایران نمیتواند مغایر با قانون اسلام وضع بشود.
[نظرتان دربارهی] اظهار نظر آیتالله خمینی در مورد محکوم کردن دولت [شما چیست؟]
این اولین بار نیست که آیتالله خمینی دولتی را در ایران محکوم کردهاند. شاید آخرین بار هم نباشد. این نکته را یادآور میشوم که ما این رهبر بزرگ مذهبی را بینهایت محترم میشماریم و من هرگز به خود اجازه نخواهم داد با آنچه ایشان میگویند مخالفت کنم. من تمام تلاشم را در راه نجات ایران به کار میاندازم البته اگر ایشان در زمینهی سیاسی انتقادی نسبت به من داشته باشند، اگر ایرادی نسبت به آنچه من به عنوان یک ایرانی و مسلمان، وظیفهی خود میدانم وارد بدانند من تسلیم رای ایشان خواهم بود. اما من طی سی سال مبارزه راه ناسیونالیسم کامل را دنبال کردهام و به نظر من این با مصالح ملی و مذهبی مطابقت دارد. اما چطور میشود که شخص شخیص و بزرگواری چون حضرت آیتالله خمینی [...] در دو یا سه روز اول کار دولت من آن را محکوم کنند!
منظورم این است که متاسفانه در اطراف آیتالله خمینی افرادی [...] به چشم میخورند، این تناقضها متاسفانه از همینجا سرچشمه میگیرد وگرنه شخصیت آیتالله خمینی بینیاز از تمجید است.
در زمینههای سیاسی از راه جبهه ملی و گذشتهی سیاسیام منحرف نخواهم شد.
از نقش کمونیستها سخن میگویید. آیا این خبر درست است که امروز ۲۰۰ نفر در حال حمل اسلحه دستگیر شدهاند که گویا افغانی بودهاند؟ شما هم ضمن حمله به کمونیستها آنها را مسئول فجایع اخیر دانستهاید.
متاسفانه ما مرزهای طولانی با بعضی کشورهای همسایه داریم که جلوگیری از نفوذ افراد ناخواسته را که اغلب آنها کمونیست هستند دشوار میسازد. امروز در مرکز شهر تهران دویست افغانی مسلح در اغتشاشها شرکت داشتند. من دستور اکید دادم که آنها را دستگیر کنند اما آنها را راحت به مرز کشورشان بازنخواهم گرداند. هر شخصی، هر خارجی.
دربارهی فرانسه و موضوع اقامت حضرت آیتالله خمینی در این کشور و امکان بازگشت ایشان به ایران [نظرتان چیست؟]
فرانسه همیشه پایگاهی برای اندیشهها و افراد سیاسی بوده و صرف نظر از نوع این اندیشهها و اشخاص پناهنگاه آنها به شمار میرفته است. به نظر من برای فرانسه حفظ این سنت افتخارآمیز است و اقامت آیتالله خمینی در فرانسه هم متناقض با این سنت نیست. من هم همیشه اظهار علاقه کردهام و گفتهام که در دوران حکومت یک دولت قانونی، دموکراتیک و ترقیخواه حضور آیتالله خمینی در ایران بسیار مطلوب است. همه میخواهند که ایشان به ایران بازگردند. اما تصمیم با خود ایشان است.