- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
- توضیحات سایت معاونت سیاسی سپاه درباره تاکید آمریکا و اسرائیل بر ترور رهبر انقلاب
- پوتین، امام جمعه قزوین را ناامید کرد! + عکس
- پاسخ جدید محسن تنابنده به رحیم پور ازغدی: دورهی بزن در رو و بیادبی تمام شده
- خطونشان رئیس جمهور لبنان برای ایران و ستایش از عربستان!
- افشاگری تایمز اسرائیل از همکاری مشترک گروهک تروریستی مجاهدین خلق با موساد علیه ایران
- طباطبایی: دولت ظریف را کنار نگذاشت/ مخالفان فیلترینگ در دولت ثابتقدمتر شدهاند / نمیشود پزشکیان را سانسور کرد
- ۲۰ سال پس از معجزه هزاره سوم / بررسی روند ظهور، رشد و مواضع امروز محمود احمدینژاد
- دیدار مشاوران میرحسین موسوی با مهدی کروبی + عکس
واکنش عباس عبدی به خودکشی ابراهیم نبوی

عباس عبدی در واکنش به خبر فوت ابراهیم نبوی نوشت: ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند.
او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
