- دختر ابراهیم رییسی سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران شد
- برای اولین بار؛ تعیین مبلغ فطریه "به تفکیک استانها" (جدول)
- واکنش استاندار خراسان رضوی به جنجال آرامگاه خیام
- محمد هاشمی: گوگوش با چادر به صداوسیما آمد و گفت من برای امام خمینی یک ترانه خواندم، میخواهید برایتان بخوانم؟
- امام جمعه نیشابور تکلیف آرامگاه خیام را روشن کرد!
- جفری ساکس: آمریکا در آستانه حمله به ایران قرار دارد!
- پزشکیان به عید دیدنی رئیس قوه قضائیه رفت (عکس)
- موافقت رهبر انقلاب با عفو یا تخفیف و تبدیل مجازات جمعی از محکومان دادگاهها
- مشخصات سلاح پیشرفته جدید عربستان با هدایت لیزری + عکس
- مجری تلویزیون به مشاور قالیباف گیر داد: لاکچری باز است! + عکس
واکنش عباس عبدی به خودکشی ابراهیم نبوی

عباس عبدی در واکنش به خبر فوت ابراهیم نبوی نوشت: ساعت ۲۲ امشب خبر تاسفبار درگذشت خودخواسته ابراهیم نبوی را به من دادند. خشکم زد. خیلی متاسف شدم. این روزها متن چند سال پیش او درباره یک نماینده مجلس بشدت بازنشر شده بود، به همین مناسبت دیشب با خانواده درباره استعداد بینظیر او در طنز گفتگو میکردیم. او چهره بی نظیر طنز، نویسندگی و روزنامهنگاری ایران بود و سطح و عمق طنز را چند پله به پیش برد داستاننویسی برجسته بود. شاید به دلیل نوشتارهای طنزش برخی چندان توجهی به عمق روحیه او نکرده باشند.
او شخصیت سیاسی و ادبی مستقل خود را داشت و حرفهایش را صادقانه میزد و نان را به نرخ روز نمیخورد و همین موجب انزوا و علت افسردگی او در خارج شد و در نهایت راهی را انتخاب کرد که همه ما در آن تا حدی مسئول هستیم. او باید به هر قیمتی که بود به ایران دعوت و باز گردانده میشد.
او ۱۰سال پیش چنین گفت: «علت اینکه قصد بازگشت دارم این است که میخواهم به کارهای ماندگار و اساسیام از جمله تحقیقات ادبی دربارهٔ تاریخ طنز بپردازم، رمانها و داستانهای کوتاهم را منتشر کنم و در فضای فرهنگی داخل ایران زندگی کنم. این نعمت بزرگی است که صدای دور و برتان فارسی باشد. مشکل من این است که میخواهم در محیط زبان فارسی زندگی کنم. همان رنجهایی را که مردم میکشند، بکشم و در همان شادیهایی که از آن بهره میبرند، شریک باشم.»
متاسفانه نیروهایی که دل در گرو این خاک دارند و دوست هم ندارند که در بازیهای سیاسی آن سوی آب وارد شوند تحت فشار و طرد سیاسی قرار میگیرند و مصداق از اینجا رانده از آنجا مانده میشوند. دولت و حکومت باید فکری جدی برای این افراد کنند.
کتاب «حقیقت یا آزادی» گفتگوی مفصل و حرفهای او با من است که در سال ۱۳۸۰ انجام شده است. در واقع یکی از بهترین گفتگوهایی است که با روزنامهنگاران داشتهام. روحش شاد
