- انتصاب رئیس امور سیاسی دفتر رئیس جمهور: سجاد سالک کیست؟
- فرزند قاضی مقیسه: شهید رئیسی به پدرم گفته بود حیف است ما با بیماری کرونا دنیا را ترک کنیم؛ من و تو باید شهید شویم
- فریده جمشیدی درگذشت
- آیا ایلان ماسک در آزادی خبرنگار ایتالیایی نقش داشت!؟
- اولین موسسان و روسای ساواک چه کسانی بودند؟
- تصویر آخرالزمانی از بازگشت آوارگان به غزه (عکس)
- مشاور ترامپ: ماه آینده درباره ایران تصمیمات مهمی خواهیم گرفت
- تایید سخن معلمان، اساتید، بازنشستگان و… توسط پزشکیان: با حقوق ۲۰ -۲۵ میلیونی نمی توان در تهران زندگی کرد (ویدئو)
- پزشکیان: مردم را با بهانههای واهی از هم جدا نکنیم
رمزگشايي از جعبه سياه رسانه ملي
وليالله شجاع پوريان، مدير مسئول روزنامه همدلی در سرمقاله این روزنامه نوشت:
اقدام اخير يکي از برنامههاي رسانه ملي در اهداي کفن و اطلاعيه ترحيم به ميهمانان با واکنشهاي زيادي در جامعه وشبکههاي اجتماعي مواجه شد؛ اين پيشامد از چند منظر قابل بررسي و تحليل است:
1. برنامههاي صداوسيما در چند سال گذشته به طرز محسوسي با افت کيفيت، محتوا و مخاطب مواجه بودهاست. تحميل رويکردهاي ايدئولوژيک و انحصارگرايانه در رسانه ملي و استفاده از نيروها، عوامل و مهارت تنها بخش قليلي از جامعه علاوه بر کماعتبار شدن رسانه ملي، بيمحتوايي آن را نيز باعث شده است، صداوسيمايي که بايد اميد، پويايي، نشاط و زندگي را به مخاطبانش ارزاني دارد، غالبا برنامههاي عزاداري، اندوهناک، مرگمحور و نااميدکننده را به تصوير ميکشد، بديهي است چنين موضوعاتي نيز ميتواند باب سليقه بخشهايي از جامعه باشد، اما مشکل اينجاست که رسانه ملي فقط ذائقه بخش محدودي از جامعه را در نظر ميگيرد و چه بسا همان بخش قليل نيز از ديدن چنين خلاقيتهاي نوبرانهاي شوکه ميشوند، کما اينکه ميهماناني که از فيلتر اين برنامه عبور کردهاند و همگي در دايره وفاداران رسانه ملي قرار دارند، اما باز هم چنين رويکردهايي را برنميتابند.
2. پرداختن به مرگ و معاد و يادآوري آن نکتهاي منفي نيست، اما نحوه عمل عوامل اين برنامه با انتقادي جدي مواجه است، برنامههاي گفتگومحور عموما با هدف افزايش روحيه، اميد و انگيزه ساخته ميشوند، وراي شخص ميهمان، خانواده و اطرافيان آن ميهمان، بيننده برنامه خواهند بود و چه لزومي دارد پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و فرزندان ميهمان چنين حس تلخي را تجربه کنند؟
3. بخشي از واکنش مخاطبان به اين بخش، لزوما ربطي به همين برنامه ندارد، درواقع اين نارضايتي تبلوري از نارضايتي افکار عمومي از رويکردهاي رسانه ملي است، رسانهاي که حتي تا دو دهه پيش منبع بسياري از سريالهاي طنز، فاخر و پرمحتوا بود، امروز به آيينه دق تبديل شده و کارکردش نشان دادن بدبختي و سياهروزي ساير کشورها و به تصوير کشيدن مرگ و نااميدي است. اين تنفر عمومي هرگاه که خبط و خطايي از رسانه ملي سر بزند فوران خواهد کرد. محتوايي که انتشار آن در رسانههاي رقيب صداوسيما بلافاصله با برچسب “سياهنمايي” مشمول برخوردهاي قضايي و امنيتي ميشود.
4. برخي از موافقان اهداي کفن مدعي شدهاند اين برنامه ماههاست که با همين شيوه پخش ميشود و اين واکنشهاي با تاخير را عجيب مي دانند! البته که تاخير در واکنش عجيب نيست؛ واقعيت آن است که غالب همين منتقدان اصولا بيننده چنين برنامه.هايي نيستند که بخواهند در لحظه واکنشي نشان بدهند، رسانه ملي سالهاست مرجعيت خود را از دست داده و چه بسا در شرايط عادي بسياري از مخاطبان چون اهميت و ارزشي براي برنامههايش قائل نيستند، با تاخير و از طريق فضاي مجازي از پخش اين برنامهها باخبر ميشوند. خود همين نکته ميتواند تلنگري براي مسئولان رسانه ملي باشد که چرا افکار عمومي با برنامههاي اين رسانه ارتباط بهموقع و مطلوبي برقرار نميکنند؟
5. برخي بر اين باورند که صداوسيما ميتواند اين هشدارها را در مواجه با ميهماناني به خرج دهد که اثر و آثار بيشتري در زندگي و آخرت مردم ايفا ميکنند، مسئولاني که سالهاست معيشت مردم را به گروگان گرفته و فاصله حرف تا عمل آنها بهگونهاي است که گويي اعتقادي به معاد و قيامت ندارند؛ شايسته بود اين هديه معنوي و گرانبها، تقديم به سياسيوني ميشد که سالهاست مقيم برنامههاي مختلف صداوسيما هستند و تريبون عمومي را به تريبون يک جريان خاص تبديل کردهاند؛ به طور حتم اگر اين هديه پيشکش چنين ميهماناني شود، مخاطبان نيز استقبال بيشتري خواهند کرد و اثربخشي آن نيز بيشتر خواهد شد.
6. ايران امروز به اميد، انگيزه، پويايي و زندگي نياز دارد، مردم به اندازه کافي در زندگي روزمره نااميدي، مرگ و رخوت را تجربه ميکنند، هنر رسانه ملي اين است که در چنين شرايطي برنامههايي بسازد که اميد را به جامعه تزريق کند، واکنش شديد افکار عمومي به ماجراي اهداي کفن به ميهمانان در رسانه ملي بازهم نشان داد که اين رسانه به تجديدنظر اساسي در سياستها، رويکردها و نحوه تعامل با مردم نياز دارد، تلنگري که البته بارها و بارها ناديده گرفته شده و همچنان هم پيشبيني ميشود در بر همان پاشنه سابق بچرخد!
7. نام اين برنامه جنجالي که با عنوان “جعبه سياه” روي آنتن ميرود، خود دو طعنه بزرگ است به وضعيت رسانه ملي؛ يکي ميتواند اشاره با سياهيهاي اين جعبه جادويي باشد که از رنگ و شادي و سرزندگي عاري و خالي است و ديگري اينکه ميتواند جعبه سياه نظام سياسي باشد که رمزگشايي از آن منويات مديران نظام حکمراني کشور براي مردم را بهتر و صريحتر نشان دهد.