- سران شانگهای تجاوزات آمریکایی-صهیونیستی علیه ایران را قاطعانه محکوم کردند
- جانشین معاون سیاسی سپاه: تعلیق هستهای در دولت خاتمی و برجام در دوره روحانی، جمعبندی «کشور» بود/ ماجرای فک پلمپ مراکز هسته ای در پایان دولت خاتمی
- عکس جمعی سران سازمان همکاری شانگهای در چین با حضور پزشکیان
- گمانهزنیها از سناریوی نظامی ترامپ در قبال ایران
- روایت فضائلی از دو گروه مخاطب سخنان رهبری؛ با عامدانه مزدور هستند یا از سر غفلت بیانیه می دهند!
- سپاه پاسداران: در کنار ملت های تاریخ ساز فلسطین و یمن، ایستادهایم
- حوثیهای یمن با این پوستر بنیامین نتانیاهو و کاتس را تهدید به ترور کردند (تصویر)
- باراک: اسرائیل دیگر مرزهای تعیینشده در توافقنامه «سایکس-پیکو» را ثابت و الزامآور نمیداند
- مگر تنگه هرمز ملک ماست که برای بستن آن تصمیم بگیریم؟
- پدیدهٔ عجیب بابک زنجانی!
پیام های مهم انتخاب استیو ویتکاف برای مذاکره با ایران

دنیای اقتصاد: استیو ویتکاف، چهرهای با پیشینه اقتصادی، مشاور سیاستگذاری تجاری و از افراد نزدیک به حلقه ترامپ در حوزه سرمایهگذاریهای خارجی است.
او برخلاف بسیاری از فرستادگان قبلی آمریکا (همچون برایان هوک یا رابرت مالی) نه پرونده امنیتی دارد و نه سابقه تهدید یا مواضع تند علیه ایران. او با زبان بازار سخن میگوید، نه با زبان تهدید.
انتخاب ویتکاف چند پیام کلیدی را منتقل میکند:
تغییر زبان مذاکره از امنیتی به اقتصادی: این نشاندهنده آن است که ترامپ بهدنبال یک گفتوگوی برد-برد با اولویت کاهش تحریمهاست، نه صرفا وادار کردن ایران به عقبنشینی.
مذاکره برای توافق: انتخاب یک چهره تخصصگرا (نه رسانهای یا ایدئولوژیک) نشان میدهد دولت ترامپ قصد مذاکره واقعی و معامله دارد، نه صرفا نمایش دیپلماتیک.
برنامهریزی برای گشایشهای کنترلشده: سابقه ویتکاف در حوزه داراییهای بینالمللی این احتمال را تقویت میکند که آمریکا ممکن است پیشنهاد آزادسازی محدود منابع مالی ایران یا گشایشهای بانکی هدفمند را روی میز بگذارد – نه از سر امتیازدهی، بلکه بهعنوان بخشی از بازی چندمرحلهای.
انتخاب ایران نیز عباس عراقچی است که خود نوعی توازنسازی است. عراقچی، با تجربه بالا در برجام و سابقه دیپلماسی فنی، نماد عقلگرایی دستگاه دیپلماسی ایران است. حضور او نهتنها وزن گفتوگوها را بالا میبرد، بلکه نشانهای از تمایل تهران به کنترل تنش بدون عقبنشینی از خطوط قرمز هستهای است.
از منظر نظریه بازیها و در چارچوب مدل بازی تکراری (Iterated Game)، ارسال چنین سیگنالهایی – یعنی انتخاب نمایندگان با منش و زبان متفاوت – میتواند مرحله اول اعتمادسازی تدریجی باشد. در بازیهایی با اطلاعات ناقص، طرفین بهدنبال کشف نیت هم هستند.
به نظر میرسد انتخاب ویتکاف از سوی آمریکا این پیام را میدهد: «اگر آماده معاملهای منصفانه باشید، ما هم هستیم.»
در مجموع رویکرد اخیر نه یک تصادف دیپلماتیک، بلکه حرکتی حسابشده در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک منطقه است.
اگر تهران این سیگنال را بهدرستی رمزگشایی کند، شنبه میتواند نه نقطه پایان، بلکه نقطه شروعی آرام برای مهار یک بحران فرسایشی باشد.