- حمله حسین شریعتمداری به احتمال مذاکره ایران - آمریکا
- پاسخ دختر سرلشکر شهید شادمانی به اظهارات سردار جلالی؛ پدرم گوشی هوشمند نداشت و پروتکلهای امنیتی را رعایت کرده بود + تصویر
- انتشار فیلم با کیفیت از لحظه حمله جنایتکارانه اسرائیل به میدان تجریش (ویدئو)
- ترامپ: لازم باشد، شخصاً با طرف ایرانی دیدار میکنم
- تصویر واضح از موشکی که به تجریش اصابت کرد + مشخصات (عکس)
- همدستی دوباره اردوغان و علیاف علیه ایران
- ادعای خبرساز یک رسانه درباره دور بعدی مذاکرات
- ماجرای نجات سرلشکر موسوی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از حمله اسرائیل
- پیغام خانواده قربانی تیراندازی گشت امنیتی در همدان
وداع باشکوه با سرلشکر شهید ایزدی در حرم حضرت معصومه(س) + عکس

در شب هشتم محرم و همزمان با عزای حضرت علیاکبر(ع)، مردم قم، وداعی باشکوه با پیکر مطهر سرلشکر شهید محمدسعید ایزدی در حرم حضرت معصومه(س) داشتند.
به گزارش تسنیم از قم، شب هشتم محرم، شب یادآور جوان رشید عاشورا، حضرت علیاکبر علیهالسلام، حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) میزبان پیکر مطهر یکی از یاران راستین سیدالشهدا(ع) در جبهه مقاومت بود. سرلشکر شهید محمدسعید ایزدی، معروف به "حاج رمضان"، مسئول واحد فلسطین نیروی قدس سپاه پاسداران، پس از سالها مجاهدت خاموش و خالصانه، اینک در جمع عزاداران حسینی(ع) به زیارت عاشورای وداع آمده بود؛ این بار اما نه با چشم، که با پیکر بیجان، اما نامیرا.
شبستانی لبریز از اشک و شوق وصال
از قبل از نماز مغرب و عشا شبستان بزرگ امام خمینی(ره) در حرم مطهر، کمکم پر شد از جمعیت عاشقان سیدالشهدا(ع) و دلدادگان مقاومت. پیر و جوان، زن و مرد، کودک و نوجوان، همگی آمده بودند تا هم در ماتم حضرت علیاکبر(ع) اشک بریزند و هم با حاج رمضان، مجاهد گمنام میدانهای نبرد نرم و سخت، وداع کنند.
پس از سخنرانی آیتالله میرباقری، نوای مداح اهلبیت(ع)، حاج حسن شالبافان، فضا را به عطر مصیبت علیاکبر(ع) آکند؛ و آنگاه که نام شهید ایزدی به میان آمد، بغضها ترکید، نوحههای سوزناک، دلها را لرزاند؛ و دلها آماده وداع شدند.
آغوش حسینی قم بهروی حاج رمضان گشوده شد
با ورود پیکر پاک شهید، موجی از حماسه و اشک در شبستان پیچید، جمعیت از جای برخاست، صلوات فرستاد، و شعار «لبیک یا حسین» سر داد. تابوت پیچیده در پرچم ایران، بر دوش امّت، آرام و باشکوه میان جمعیت حرکت کرد؛ همانگونه که عمرش را در سکوت، اما در صف مقدم جهاد گذرانده بود، اینک نیز در سکوتی مؤثر، شکوهی بینظیر به وداع خود بخشیده بود.
برخی از رزمندگان قدیمی، دوستان و همرزمان شهید، آرام اشک میریختند؛ خاطرات سالهای نبرد با صهیونیسم، شهادت مجاهدان فلسطینی، و جلسات راهبردی، از برابر چشمانشان میگذشت.
وقتی اشک برای حضرت علیاکبر(ع) و حاج رمضان یکی شد
شب حضرت علیاکبر(ع) بود، شبی که جوانان با لباسهای مشکی و چفیه بر دوش آمده بودند تا در غربت کربلا شریک باشند؛ اما این بار در دل روضه، داغ یک علیاکبر دیگر هم بر سینهها سنگینی میکرد؛ حاج رمضان، مردی با قامتی رشید، دلی عاشق و جان در راه ولایت داده.
صدای روضهخوان که از حضرت علیاکبر(ع) میگفت، با صحنه تابوت شهید در آغوش امّت، پیوندی عمیق یافت، بسیاری میگفتند: حاج رمضان مظلوم بود و رشید، غریب، اما وفادار و استوار تا لحظه آخر.
صحنها لبریز از حضور امّت
جمعیت فقط در شبستان امام خمینی(ره) نبود، صحنهای امام رضا(ع)، صاحبالزمان(عج) و امام هادی(ع) نیز میزبان حضور پرشور مردم شده بود، برخی روی زمین نشسته بودند و زیر لب زیارت عاشورا میخواندند. زنان در یک سوی، کودکان در آغوش مادران، پیرمردان تکیهزنان به عصا، جوانان با چشمانی پر اشک و دلهایی پر از غیرت...، گویی همه برای تجدید بیعت با خط جهاد و شهادت آمدهاند.
جمعه، آخرین بدرقه در شهر کریمه اهلبیت
طبق اعلام، بعد از نماز جمعه، مردم قم و میهمانان دیگر شهرها، پیکر این سردار مجاهد را در خیابانهای شهر تشییع خواهند کرد، سپس در جوار بانویی که ملجأ دلهای شیعیان است، خاک میسپارندش؛ تا پیکرش مأمن عاشقان جبهه مقاومت شود.
وداع با حاج رمضان، فقط وداع با یک پیکر نبود؛ پیمانی دوباره بود با آرمان شهیدان، با مقاومت، با خونهایی که هنوز از سنگفرشهای جنوب لبنان و کوچههای جنین جاریاست؛ و با راهی که تا ظهور صاحبپرچم ادامه دارد.