یک پرسش از تندروهای داخلی و چپ های غرب نشین؛ چرا نمی گویید الگو ایده آل تان کره شمالی است؟!

داستان مذاکره کردن یا نکردن دیگر حکایتی حوصله سر بر برای همه شده است و عده ای این موضوع را تبدیل به دستاویزی همیشگی کرده اند و از هر بهانه ای برای بستن درب های دیپلماسی استفاده می کنند، اما مگر می شود با دیپلماسی قهر کرد؟ دیپلماسی حتی در جنگ و حتی با دشمنان باید ادامه دار باشد فقط در یک صورت جایی برای آن نیست که بخواهی تا آخرین نفر و نابودی کامل بجنگی به شکلی که دیگر کسی برای گفتگو زنده نمانده باشد، امری که حتی فرض اش هم محال است.

نواندیش_محمد صادقی: داستان مذاکره کردن یا نکردن دیگر حکایتی حوصله سر بر برای همه شده است و عده ای این موضوع را تبدیل به دستاویزی همیشگی کرده اند و از هر بهانه ای برای بستن درب های دیپلماسی استفاده می کنند، اما مگر می شود با دیپلماسی قهر کرد؟ دیپلماسی حتی در جنگ و حتی با دشمنان باید ادامه دار باشد فقط در یک صورت جایی برای آن نیست که بخواهی تا آخرین نفر و نابودی کامل بجنگی به شکلی که دیگر کسی برای گفتگو زنده نمانده باشد، امری که حتی فرض اش هم محال است.

در بد عهدی آمریکایی ها تردیدی نیست اما چرا چپ های لندن و واشنگتن نشین مثل علیزاده و هوشنگ امیر احمدی که این روزها صدای شان بلند است و تندروهای داخلی که مدام به هر گفتگویی حمله می کنند جایگزین خودشان را صراحتا اعلام نمی کنند؟! تکلیف حامیان مذاکره فارغ از درستی یا نادرستی ایده شان که روشن است اما چرا آنها رویشان نمی شود صاف در چشم مردم ایران نگاه کنند و بگویند چه در ذهن دارند تا مردم قضاوت کنند؟

چرا امثال آقای امیراحمدی یا علیزاده که سال ها است در اتمسفر غرب تنفس می کنند و هنوز مولفه های قدرت را صرفا در بمب آن هم از نوع اتمی اش می بینند نمی گویند که کعبه آمال و مدینه فاضله شان کره شمالی است! چرا اینها و هر کس دیگری که معتقد است ایران برخلاف فتوای مقام معظم رهبری باید به سمت بمب اتم برود به مردم ایران نمی گویند سرنوشت و آینده شما برای ما اهمیتی ندارد؟

آیا از نظر این ها اکنون کره شمالی صرفا به واسطه داشتن بمب اتم برای خود بازدارندگی و قدرت ایجاد کرده است و آیا چون بمب اتم دارد امریکایی ها کاری به کارش ندارند؟! اصلا موقعیت ژئوپلتیک ایران چه نسبتی با کره شمالی دارد؟

این جماعت سال ها است در آرزوی کره شمالی شدن ایران هستند آن هم به هر قیمتی، موضوعی که حتی نتانیاهو هم با آن مخالفتی ندارد، اگر ایران به انزوایی دائمی فرو رود با درآمد سرانه ای پایین و اقتصادی ورشکسته و منزوی آرزوی نتانیاهو محقق شده حتی اگر ایران ۵ یا ۱۰ کلاهک اتمی هم داشته باشد، هدف نتانیاهو نه لزوما سلاح اتمی نداشتن ایران بلکه به ورشکستگی کشاندن ما و به انزوا فرو بردن مان است که عده ای در داخل و خارج هم برای او این آرزو را تئوریزه می کنند.

در حال حاضر در عین آمادگی نظامی و تقویت توان متعارف آفندی و پدافندی باید مسیر دیپلماسی همچنان باز بماند و دنبال شود تا بتوان بدون تحمیل هزینه سنگین به کشور به اهداف دست پیدا کرد، مذاکره کردن دلیل بر بی خیالی و وادادن نیست می توان مذاکره کرد و در عین حال برای حمله مجدد دشمن آماده بود و اگر چنین شد دوباره همچون آن ۱۲ روز با رشادت به دفاع از میهن ایستاد، پیروز شد، دلاوری به خرج داد و دوباره به میز گفتگو بازگشت تا سرانجام حقوق و خواسته های به حق ملت ایران را به طرف مقابل قبولاند؛ اگر دوستان فکر بهتری دارند و همچنان بعد از این جنگ ۱۲ روزه فکر می کنند جز این راه می توان با بمب و موشک همین امروز اسراییل و آمریکا را نابود کرد، سلمنا سر و پا گوشیم و از آن حمایت هم می کنیم، اگر هم فکر می کنند ایران باید مسیر کره شمالی را برود که باز هم این را با صراحت و شجاعت بگویند.

برچسب ها: علیزاده ، هوشنگ امیراحمدی ، برنامه جدال ، فواد ایزدى ، کره شمالی

گزارش خطا

X Share

Telegram Google Plus Linkdin

Cloob Facenama

لینک کپی شد

نظر شما

قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.

پربازدید ها
پربحث ترین

آخرین اخبار
عکس و فیلم