- علم الهدی: یکی از مشکلات، مرعوب و مجذوب بودن برخی از شخصیتها در مقابل آمریکاست
- جبهه اصلاحات رسما از صداوسیما شکایت کرد
- من یک نفوذی هستم!
- نادره رضایی جور همه را کشید: بابت لغو کنسرت همایون شجریان عذرخواهی میکنم
- ناگفتههای نبرد خلبانان ایرانی با هواپیماهای اسرائیلی
- فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا رسما معرفی شد: سردار سرلشکر علی عبداللهی کیست؟
- یوسف پزشکیان: چین دارد دنیا را میبلعد / به فکر یک تجدید نظر اساسی باشیم
- انتقاد دوباره آقاتهرانی از عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب: وقتی مردم بدون دقت رئیس جمهور را انتخاب میکنند، همین میشود!
- حسن روحانی: ۶ تا قطعنامه گرفتید و میگویید خوب بوده؛ خب حالا اسنپبک کلید میخورد و برمیگردیم به همان / آنهایی که در مجلس آن ایام و قبلش برجام را آتش میزدند باید کاملا ساکت باشند
- محمدصادق کوشکی: کنسرت شجریان، تجمع برای باج گیری از مردم انقلابی و رهبری است
لغو کنسرت همایون: مشکل خیابان و عرصه عمومی است، نه حجاب و موسیقی
عباس عبدی در سرمقاله هم میهن در باره دلایل لغو کنسرت همایون شجریان نوشت:
اهمیت یک خبر در کدام ویژگی آن است؟ یکی از مهمترین آنها غیرمنتظره بودن خبر است. در میان دو خبر برگزاری و لغو کنسرت آقای شجریان در میدان آزادی کدامیک ارزش خبری بیشتری داشتند؟
بهطور قطع، خبر برگزاری. چون برگزاری آن غیرمنتظره و نشانهای جدی در بازگشت به مردم بود. درحالیکه پیام لغو آن تکراری و به معنای چرخیدن در بر همان پاشنه سابق است. این وضعیت نشان داد که بخشی از صاحبان قدرت بیش از آنکه از تهاجم و تجاوز بیگانه نگران باشند، از بازگشت به مردم هراسان هستند.
مسئله نه بیحجابی است و نه حتی رفتارهای ناهنجار (چون اگر چنین مشکلاتی منظور باشد، در صورت برگزاری در ورزشگاه آزادی هم میتوانست رخ دهد) و این عوارض احتمالی منحصر به خیابان و میدان نیست. ایده مخالفت با کنسرت مزبور، با دوبال همیار پرواز میکند. یک بال تندروهای داخلی و بال دوم نیز براندازان وابسته به بیگانه هستند.
این دو بال در واقع یک جفت بال هماهنگ هستند که با کندن از زمین مردم و روبهسوی دشمن میشوند. آنان که اینها را دو گروه میدانند، اشتباه میکنند؛ چون وجه مشترک اصلی هر دوی آنان که در ضدیت با اجرای این کنسرت بود،. بیاعتمادی و دشمنی با مردم ایران است. مشکل این کنسرت نه در موسیقی و نه در حجاب و نه هیچ چیز دیگری از این قبیل بود.
مشکل خیابان و عرصه عمومی بود. این دو بال مخالف حضور مردم در هر برنامه مسالمتآمیز و شادیبخش خیابانی هستند. در واقع، هرکدام به نحوی در پی به تصرف درآوردن خیابان از سوی عاملان خود هستند. هرکدام با هدف خود. شدت حملاتی که از سوی هر دو بال جنگطلب به مجریان و برگزارکنندگان این کنسرت شد، کمابیش مشابه بود؛ زیرا این دو بال هر کدام از منظر خودش هیچ علاقهای به نتیجه حاصل از برگزاری کنسرت ندارند.
شهردار تهران برای اینکه خود را همراه نشان دهد، مدعی شده که اجرای آن در ورزشگاه آزادی مجاز است. درحالیکه میداند هدف آوردن و نمایش دادن قدرت و اتحاد ملت در عرصه عمومی و آزاد است، تنها این قدرت است که بیشترین اثر را در سیاست بازدارندگی و دفاعی دارد، و الا رفتن به یک کنسرت بهتنهایی معنای سیاسی و دفاعی ندارد.
مردم سالهاست که به این برنامهها رفتهاند. کنسرت آزاد و بدون ورودیه و بلیط با هدف احیای نشاط و شادی در مردم از هر گروه و قشری و به نام ایران و برای ایران بهویژه پس از این جنگ، خواهناخواه اثر سیاسی و بازدارندگی دارد و پیام روشنی برای همه است که نگاه بهتری در داخل در حال ترویج است. ما در پی ورود به جزئیات اقدامات منتهی به لغو کنسرت از سوی شهردار تهران و خاطیان تندرو آن نیستیم.
چون هیچ جزئیاتی توجیهگر لغو چنین برنامه راهبردی نیست. ترس از حضور مردم برای هر دو بالِ مخالف، مسئله و انگیزه اصلی است و بقیه بهانه است. قطعاً موافقیم که اجرای آن در میدان آزادی با مشکلاتی همراه بود، ولی فلسفه این برنامه بسیار فراتر از آن بود و هست که کسی نگاه به مشکلات جزئی کند. همچنان که مشکلات برنامههای مشابه هم تحمل میشود.
آثار مثبت دفاعی و روانی این برنامه چنان است که اصولاً نیازی به دخالت دادن مشکلات جزئی در تصمیم نهایی نیست و باید همه آنها را یا برطرف کرد یا تحمل نمود و پذیرفت. این بهانه را آقای شجریان بهخوبی در متن خود پاسخ داده و نوشتهاند که: «جلسات و بررسیهایی که این چند روزه انجام شده کاری است که میبایست قبل از موافقت با درخواست ما در دو ماه گذشته انجام میشد.» بنابراین، معلوم است که تغییر رویکردی رخ داده و موانع و مشکلات جزئی فقط بهانه است.