- درخواست خانه سینما از قوه قضاییه: تشکیل کمیته حقیقتیاب در ارتباط با بازداشت بازیگران
- یک تکذیبیه درباره سحر دولتشاهی و پارسا پیروزفر
- معرفی و نقد فیلم «بمیر، عشق من» 2025 Die My Love: جنون عاشقانه جنیفر لارنس و رابرت پتینسون!
- صفحه اینستاگرام نیوشا مفیدی مسدود شد + علت و تصویر
- روایت رویا میرعلمی از خنده شدید در مراسم هفتم پدرش در برنامه قیاسی (ویدئو)
- پیمان قاسم خانی: از شوگر ددی بودن، شوگر نیستم فقط ددیم / هوس باز نیستم
- معرفی و نقد فیلم شیون The Wailing ۲۰۲۴: وحشت سه زن!
- پیمان قاسم خانی چگونه جلوی استاد شجریان سوتی داد؟ (ویدئو)
- کیتی پری، خواننده آمریکایی و ترودو، نخستوزیر سابق کانادا نامزد کردند + عکس
- شرایط بحرانی کاخ هدیش تخت جمشید
بررسی و نقد قسمت اول سریال «بامداد خمار»
بعد از مدتها انتظار قسمت اول سریال «بامداد خمار» منتشر شد.
به گزارش فرارو: این سریال اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته فتانه حاج سیدجوادی که داستانی عاشقانه از نگاه زنی به نام محبوبه روایت میشود.
«بامداد خمار» از اولین کتابهای عامه پسند دهه 70 بود که در آن زمان به رمانهای عوامانه معروف شدند. چرا که داستانهایی عاشقانه را روایت میکردند که بسیاری از جوانان و نوجوانان میپسندیدند و کتاب فتانه حاج سید جوادی را میتوان گل سرسبد آنها دانست.
داستان از دهه 60 شروع میشود و تقابل دختری عاشق به نام سودابه در وسط بمباران تهران با خانواده را نشان میدهد، خانوادهای که مخالف ازدواجش با پسری سماور سازند. او برای جلب رضایت آنها از خانه خارج میشود اما در نهایت به عمه محبوبه پناه میبرد. ورودش به خانه عمه صندوقچهای از خاطرات تلخ از زندگی گذشته را باز میکند.
بررسی قسمت اول «بامداد خمار»
در «بامداد خمار» بر خلاف «سووشون» دوربین حرکت ثابتی دارد و مشخص است که در تدوین پلانهای اضافه حذف شده، بازی بازیگران سطح قابل قبولی دارد با این حال برگ برنده آبیار در انتخاب مرجانه گلچین در نقش دایه است که به خوبی از عهده ایفای نقش برآمده است. همچنین صدای محسن چاووشی و تیتراژ نیز از جذابیتهای این سریال است که مخاطب را با خود همراه میکند.
در مقایسه با «سووشون» سریال «بامداد خمار» ریتم روانتری دارد که مخاطب را اذیت نمیکند. با این حال نرگس آبیار مانند کتاب خیلی سریع به سراغ قصه محبوبه میرود و داستان را آغاز میکند. در واقع پیشزمینهای که باید در یک سریال برای جذب مخاطب چیده شود، در «بامداد خمار» وجود ندارد و داستان با عشق تند محبوبه به رحیم نجار شروع میشود. تجربه «سووشون» نشان داده که نرگس آبیار در روایت یک اقتباس موفق بوده اما در تبدیل کردن آن به یک سریال یا اثر نتوانسته به درستی عمل کند. در واقع او یک روایتگر است نه قصه گو. آنچه در «بامداد خمار» نیز به چشم میخورد روایت تصویری کتاب است نه قصهای مستقل از کتاب. در نهایت برای نقد دقیقتر باید منتظر ادامه داستان ماند.

