- نماینده مجلس، وزیر اقتصاد را بهخاطر همتی سلب صلاحیت کرد!
- روایت علی لاریجانی از چرایی عدم شرکت ایران در کنفرانس شرمالشیخ
- سید محمد خاتمی: نکند اشتباه کنیم و بگوییم مردم ما را تأیید کردند؛ مردم ایران را تأیید کردند / رییسجمهور باید مقتدر باشد
- دکتر ذاکریان: روسیه و چین یکی به نعل میزنند و یکی به میخ
- روایت عارف از قهر علوم اجتماعی و انسانی با نظام حکمرانی
- کیهان: جبهه مقابل با همه توان در حال پیادهکردن سناریوی کشف حجاب، برهنگی و تننمایی زنان و دختران غفلتزده در کشور است
- چگونه در سامانه املاک و اسکان برای کدپستی و بیمه ثبت نام کنیم؟ + آموزش و لینک
- درخواست مشاور احمدی نژاد از مردم: امسال برای «محمود» جشن تولد خودجوش نگیرید!
- نه آقای پزشکیان! گفتوگو آسان نیست /برخی روحانیون و ائمه جمعه در گفت وگوهای مفید حضور ندارند
دکتر ذاکریان: روسیه و چین یکی به نعل میزنند و یکی به میخ
یک استاد روابط بینالملل گفت: دلیل اینکه مذاکره در راستای دو اصل بنیادی دوری از جنگ و مناقشه و درگیری و رسیدن به صلح، بی نتیجه مانده است، این بود که فن مذاکره
مبتنی بر منافع ملی نبوده یا مبتنی بر مبانی سیاسی یا ایدئولوژیک بوده است. بنابراین، باید فقط بر محور منافع ملی متمرکز شویم تا مذاکرات به نتیجه برسد.
به گزارش ایلنا:مهدی ذاکریان استاد روابط بینالملل در رابطه با ارزیابی خود از شرایط دیپلماتیک با کشورهای غربی به ویژه بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه و بنبست به وجود آمده در مذاکرات ایران و آمریکا گفت: به نظر میرسد حکمرانی با مشکلاتی مواجه شده و دیپلماسی بخشی از حکمرانی است. نظام حکمرانی جمهوری اسلامی شامل بخشهای متعددی است: بخش اقتصادی، سیاسی (که شامل سیاست داخلی و روابط خارجی میشود)، صنعتی (که به تولید مربوط میشود) و مالی (که به ارزش پول ملی مربوط است). با نگاهی به این موارد، به وضوح مشخص است که کشور و در حقیقت حکمرانی با مشکل مواجه شده است، نه فقط در زمینه دیپلماتیک یا روابط خارجی.
باید برای خروج از بن بست یک راه خروج پیدا کرد
وی ادامه داد: مهم این است که یک اراده ملی در میان مدیران اصلی کشور وجود داشته باشد، افرادی که در قانون اساسی مسئولیتهای اساسی کشور را بر عهده دارند، باید تدابیری برای حکمرانی اتخاذ کنند و راهکارهای اساسی پیدا کنند تا کشور را از این بنبست نجات دهند.
آیا تحریمها به پایان رسیده و قطعنامه ۲۲۳۱ دیگر اثر ندارد؟
این کارشناس ارشد سیاست خارجی با بیان اینکه در داخل کشور، این تصور وجود دارد که تحریمها به پایان رسیده و قطعنامه ۲۲۳۱ دیگر اثر ندارد، تصریح کرد: این تصور خوبی است اما در عمل، کشورها چگونه عمل میکنند؟ آیا بعد از مکانیزم ماشه و پیشنویس قطعنامه کره جنوبی، تحریمهای ایران متوقف شد؟ خیر. آیا کاهش پیدا کرد؟ خیر. آیا افزایش پیدا کرد؟ بله. آیا کشورهای منطقه که دوستی با ما دارند، در هماهنگی با کشورهایی که به فشار حداکثری اعتقاد دارند، هستند؟ بله. آیا جنگ بیشتر شد؟ بله. آیا ارزش پول ملی کاهش یافت؟ بله. این موارد نشان میدهد که ما در یک فاز تبلیغاتی صحبت میکنیم، اما در فاز عملیاتی، ایران با موانع و مشکلات فراوانی روبرو است.
چین و روسیه از تحریمها سود میبرند
این استاد روابط بینالملل در رابطه با عملکرد روسیه و چین در جریان بازگشت قطعنامههای سازمان ملل اظهار کرد: دو کشور روسیه و چین بیشترین بهره را از تحریمها میبرند و این موضوع غیرقابل انکار است. همه میدانند که به خاطر تحریمها، چینیها میتوانند ارزانترین نفت و مواد نفتی مورد نیاز خود را تهیه کنند و در عوض، گرانترین کالاهای بیکیفیت را به قیمت بالا به ایران بفروشند. بنابراین، چین و روسیه از تحریمها سود میبرند.
روسها کالاهایی که به درد ایران بخورد به ما ندادند
وی افزود: روسیه به دلیل نبود روابط حسنه میان ایران و سایر کشورهای دنیا، میتواند به راحتی با مبادله کالا به کالا، نیازهای خود را تأمین کند و کالاهایی که به درد ایران نمیخورند را به ما بدهد.
روسیه و چین یکی به نعل میزنند و یکی به میخ
این تحلیلگر مسائل بینالملل بیان کرد: درست است که روسیه و چین با بازگشت قطعنامهها مخالفت کردند اما چرا اعلام مخالفت کردند؟ این نکتهای است که ایران باید متوجه شود. اعلام مخالفت کردند چون زیر ساطور بقیه کشورها، مجبور بودند. آنها یکی به نعل میزنند و یکی به میخ و به خاطر منافع خودشان است و آنها صرفاً به دنبال منافع خود هستند و نمیخواهند دستشان از این خان نعمت کوتاه شود. اگر واقعاً قصد کمک به ایران را داشتند، اجازه نمیدادند این شش قطعنامه تحریمی تصویب شود و در این راستا، نه وتو کردند و نه رأی ممتنع داشتند.
وی اضافه کرد: شما باید بدانید که هر جا صحبت از لغو تحریم باشد، یکی از کشورهایی که مانع ایجاد میکند، روسیه و دیگری چین است. این موضوع در جنگ ۱۲ روزه هم نشان داده شد و پدافند روسی نشان داد که چگونه عمل میکند.
زمانی مذاکره میتواند به نتیجه برسد که مبنای آن بر اساس منافع ملی تنظیم شده باشد
این پژوهشگر حوزه روابط بینالملل در رابطه با دلیل تاکید کارشناسان بر مذاکره با غرب، آن هم با وجود شروط حداکثری آن ها عنوان کرد: آنهایی که در حوزه روابط بینالملل مطالعه دارند، میدانند که چند مبنای کلیدی در روابط بینالملل وجود دارد. یکی از این مبانی، قباحت جنگ و دیگری محبوبیت صلح است؛ یعنی دنیا از جنگ دوری میکند و به صلح نزدیک میشود. ابزار جلوگیری از جنگ و ایجاد صلح، مذاکره است که در علم روابط بینالملل و فن دیپلماسی به عنوان اصل شمرده میشود. منتها زمانی یک مذاکره میتواند به نتیجه برسد که مبنای آن بر اساس منافع ملی و منافع مردم تنظیم شده باشد. نظامهایی که بخواهند مبنای مذاکره را بر اساس مبانی دیگری قرار دهند، طبعا به نتیجه نخواهند رسید.
باید فقط بر محور منافع ملی متمرکز شویم تا مذاکرات به نتیجه برسد
وی یادآور شد: ایران از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون با هر کشوری به جز با آمریکا و اسرائیل مذاکره داشته است، با بقیه دنیا ما مذاکره کردهایم، حتی با عربستان. اما با عربستان، رابطه خوبی نداشتیم و با بسیاری از کشورهای دیگر به ویژه همسایگانمان تنش داشتیم، در حالی که مذاکره نیز وجود داشته است. دلیل اینکه مذاکره در راستای دو اصل بنیادی دوری از جنگ و مناقشه و درگیری و رسیدن به صلح، بی نتیجه مانده است، این بوده که فن مذاکره مبتنی بر منافع ملی نبوده و مبتنی بر مبانی سیاسی یا ایدئولوژیک بوده است. بنابراین، باید فقط بر محور منافع ملی متمرکز شویم تا مذاکرات به نتیجه برسد.
مسئله اصل مذاکره نیست، شما نتوانستید طرف مقابل را متقاعد کنید
ذاکریان با اشاره به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران ۴۷ سال تجربه در مذاکره با بسیاری از کشورها دارد، گفت: همانطور که عرض کردم، با آمریکاییها فقط در موضوع هستهای، آن هم به صورت غیرمستقیم، مذاکره شده است. این مذاکرات هم به جنگ منجر شد، بنابراین اگر این مذاکره به دردبخور بود، نباید جنگ میشد. حالا میگویند که طرف مقابل میز مذاکره را هدف قرار داده است ولی موضوع این است که ما هم نتوانستیم با اصول دیپلماتیک کاری کنیم که طرف مقابل خواستههای ما را بپذیرد، بلکه حتی مذاکره را هم مورد هدف قرار داد.
باید از هنر دیپلماسی گذشتگان درس بگیریم
وی یادآور شد: قوام با استالین مذاکره کرد و نتیجهاش در دوره شاه منجر به تخلیه شمال ایران از قوای مهاجم روس شد. روسها ایران را اشغال کرده بودند و امروز برخیها به روسیه گرایش پیدا کردهاند و این واقعیت را فراموش کردهاند. قوام توانست در مقابل کشوری که عضو دائم شورای امنیت و ابرقدرتی چون اتحاد جماهیر شوروی بود، به نتیجه برسد. دلیل این موفقیت این بود که محور مذاکره بر مبنای منافع ملی ایران قرار داشت. در سال ۱۳۲۰ نیز رضا شاه ایران را ترک کرد و فروغی نقش مهمی در آن مقطع ایفا کرد که باید از بزرگان دیپلماسی ایران یاد کرد. در جنگ ایران و عراق و کویت، نقشی که آقای هاشمی در اعلام بیطرفی ایران ایفا کرد، باعث شد هم خاک ایران از عراق پس گرفته شود و هم اسرای ما بازگردانده شوند، بدون اینکه درگیر جنگ شویم. این نوعی دیپلماسی موفق است.
همه ما باید آمادگی فدا شدن برای ایران را داشته باشیم
وی خاطرنشان کرد: یک نمونه دیپلماسی هم این میشود که در جنگ روسیه و اوکراین، ایران نه تنها چیزی به دست نیاورد، بلکه همه چیز را هم از دست داد. مذاکره و دیپلماسی باید مبتنی بر منافع ملی باشد و نه منافع یک گروه و جناح خاص. برای حفظ کل ایران و جلوگیری از هجوم بیگانگان، همه ما باید آمادگی فدا شدن برای ایران را داشته باشیم.
