- تاریخ برگزاری کنکور سال ۱۴۰۴ مشخص شد
- وزارت آموزش و پرورش این فرهنگیان بازنشسته را مجددا به کار دعوت کرد
- گیلانشاه خالدار منقرض شد / وداع با پرنده ناب حیات وحش ایران + عکس
- تجمع جمعی از معلمان بازنشسته مقابل مجلس / جزئیات مطالبات فرهنگیان
- پیش بینی آب و هوای تهران در ۳ روز آینده
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- پیش بینی هواشناسی از وضعیت آب و هوا فردا سه شنبه ۲۹ آبان
- ۶ مرحله بهره مندی معلمان از رتبه بندی + جزئیات و لینک
- روز جهانی مرد ۱۴۰۳ چه روزی است؟ هدف از روز جهانی آقایان
- حقوق این پرسنل آموزش و پرورش در سال آینده افزایش می یابد
مرگ نابهنگام، تشييع غيرمنتظره
زهرا نژادبهرام
مرگ تصويري خاص از زندگي است كه تا وقتي ازآن فاصله داريم خيلي به آن فكر نمي شود. مرتضي پاشايي نيز كه از خوانندگان جوان پاپ كشور بود در قاب اين تصوير قرار گرفت!
دراين ميانه، گذشته از آنچه براي پاشايي بود و تجربه درد و رنج و سختي و در نهايت قاب مرگ كه نيازمند همدردي با خانواده و دعاي خير و مغفرت براي روح اوست چند چيز را بايد مورد توجه قرار داد!
اول آنكه پاشايي خواننده جواني بود كه در جواني با بيماري روبه رو شد و دوم آنكه پاشايي هنرمندي پركار بود كه به دليل سبك كارش خيلي زود توانسته بود در ميان مردم جا باز كند شايد خيلي ها آهنگ هاي او را به نام او نمي شناختند، اما خيلي ها شنيده بودند، شايد خيلي ها هوادار پاشايي نبودند اما آهنگ هايش را دوست داشتند لذا وقتي خبر فوت پاشايي رسيد خيلي ها يادشان آمد كه اين رفيق آشنايي است كه قبلابا صدايش انس گرفته بودند و آهنگش را شنيده بودند.
از اين رو پاشايي همچون بسياري از خوانندگان پاپ به دليل سبك اين نوع موسيقي خيلي زود توانسته بود جاي خودش را باز كند! هنرمند با استعدادي كه ذوق هنري اش را در ساخت آهنگ هايش مي توان جست وجو كرد، پاشايي همچنين به دليل پركاري و برگزاري كنسرت هاي متعدد به دليل شوق زندگي توانسته بود بخشي از رسانه ملي را هم متاثر كند از اين رو ديدار آن سالش با مردم در برنامه تلويزيون براي او فرصت مغتنمي بود!
پاشايي خودش براي خودش و براي هوادارانش ارزشمند بود و هست به دليل بسياري از ويژگي هايي كه ذكر شد و جا مانده!اما مراسم تشييع پاشايي موضوعي از جنسي ديگر است. درست است كه مساله مربوط به پاشايي بود اما موضوعش متفاوت و گوناگون است!
رسانه هاي دنياي امروز تجربه جديدي از ارتباط را براي مخاطبان ايجاد كرده اند! مخاطبان جدا از آنكه نقش طرف دوم را دارند همچنين به عنوان طرف اول نيز مخاطب واقع شده و بازيگر نقش مي شوند. رسانه امروز مونولوگ نيست بلكه در تعامل با مخاطب او را نيز در مقام بازيگر وارد موضوع مي كند. اين تجربه عيني در رسانه هاي مجازي به روشني قابل مشاهده است ازاين رو علاقه مندان و دوستداران اعم از آنكه آنان كه پاشايي را مي شناختند يا آهنگ هايش را دوست داشتند در يك جريان خبري كه خود نيز توليدكننده آن بودند قرار گرفت.
اين مهم در كنار تمايل مردم به حضوري كنشگرانه كه از سوي رسانه هاي مجازي نيز به تجربه گذاشته شده منجر به حضوري خودجوش و غيرتنظيم يافته از مردم در كنار بيمارستان و پس از آن در زمان تشييع شد. اين اتفاق بيش از آنكه يك پديده موسيقيايي باشد يك اتفاق اجتماعي است هر چند كه پديده هايي از اين دست نيز بخشي از مسائل اجتماعي هستند.
مردم اعم از اينكه جوان باشند يا مسن، اعم از آنكه زن باشند يا مرد و حتي بچه به اتفاق خانواده آمده بودند تا براي يك هنرمند پاپ مراسم تشييع بگيرند! نكته قابل تحليل اين است كه موارد مشابه خيلي كم است نكته اينجاست كه تجربه كنوني فرصتي براي تحليل ايجاد كرده و نكته اينجاست كه اين موضوع نه در تهران بلكه در بيشتر شهرهاي بزرگ قابل مشاهده بود!
از اين رو در تحليل آن مي توان گفت موضوع كنشگري، فارغ از تمامي تقيدات، به مردم احساس هويت داشتن مي دهد و اين است كه مردم براي پديده يي يا اتفاقي كه شايد به طور نسبي قابل مشاهده است وارد خيابان مي شوند.
برخي صاحبنظران معتقدند اين مردم ميانه جامعه كه اتفاقا اكثريت آن را تشكيل مي دهند فارغ از هرنوع تعلق اجتماعي- سياسي خاص به دنبال رفع نياز خود در جامعه هستند.
آنها تصوير انسان مدرن فعال در جامعه ايران هستند كه نيازهايشان را خود با تكيه به داده هاي جامعه از منابع گوناگون تامين مي كنند. آنها موسيقي دوست دارند و به موسيقي احترام مي گذارند و برخي موسيقي ها را بيشتر دوست دارند لذا براي آنكه به بخشي از نياز خود پاسخ بدهند حاضرند دركنار همه علاقه مندان به اين هنرمند فقيد در خيابان فارغ از همه تنش هاي سياسي در محلي عمومي با صدايي بلند گريه كنند و دلتنگي خود را از فقدان هنرمندي كه دوستش مي داشتند بيان كنند.
آنها در فضاي سياسي بيشتر مصرف كننده هستند اما در فضاي اجتماعي توليدكننده هم هستند حتي اگر نتوانند به صورت آشكار نيازها و خواسته هاي شان را طرح كنند قادرند آنها را به صورت هاي ديگر به نمايش بگذارند مثل مشاركت جمعي در مراسم تشييع كه خيلي كساني را درگير نمي كند و در عين حال خيلي هم تنه به تنه مسائل خاص حساسيت برانگيز جامعه نمي زند.
اين تصوير جامعه يي است كه نيازهايش و خواسته هايش شايد كمتر ديده شده بهتر است باري ديگر با نگاهي دوباره جامعه خود را ببينيم شايد اين بار لازم نباشد براي طرح نيازها از مراسم تشييع استفاده كرد شايد بتوان بخشي از آن را در شادي هاي جمعي و جشن هاي اجتماعي و با هم بودن هاي جمعي جست وجو كرد!
مردمي كه به دنبال خواست ها و نيازها هستند در جهت ساخت هويت اجتماعي و فردي نيازمند حضور در اجتماع هستند لذا ضروري است فرصت هاي تازه يي براي شان فراهم شود!
*پژوهشگر اجتماعي
□ روزنامه اعتماد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.