- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
جدایی طلبان جنوب و آینده سیاسی یمن
چگونگی تعامل دولت مرکزی یمن و جنبش جدایی طلبان جنوب برای دستیابی به خواسته های این جنبش از دستیابی به استقلال یا کسب خودمختاری سیاسی، می تواند تعیین کننده آینده سیاسی هر دو طرف باشد.
چگونگی تعامل دولت مرکزی یمن و جنبش جدایی طلبان جنوب برای دستیابی به خواسته های این جنبش از دستیابی به استقلال یا کسب خودمختاری سیاسی، می تواند تعیین کننده آینده سیاسی هر دو طرف باشد.
یمن همچنان درگیر ناآرامی های سیاسی است و دولت و گروه های سیاسی هنوز نتوانسته اند به یک دستور کار توافقی برای چگونگی اداره کشور دست یابند. با وجود 10 ماه گفت و گوهای ملی و تلاش برای تشکیل یک دولت فراگیر، اما شاهدیم که شیعیان حوثی شمال و جدایی طلبان جنوب همچنان از معترض های اصلی سیاست های دولت مرکزی هستند.
در این میان، هواداران «علی عبدالله صالح» رییس جمهوری پیشین یمن، نیز پشتیبانی خود را از «عبد ربه منصور هادی» رییس جمهوری کنونی یمن، پس گرفته اند و به دلیل اختلاف های عبدالله صالح با منصور هادی، اعضای حزب «کنگره ملی خلق» از احزاب وابسته به عبدالله صالح، از کابینه تازه یمن خارج شدند و همین امر منجر به این شد که این کابینه نیز نتواند رای اعتماد بگیرد.
در این میان اما، تداوم اعتراض های جنبش جنوب می تواند در بردارنده خطرهای بیشتری (نسبت به دیگر گروه های معترض) برای دولت مرکزی یمن باشد. این اعتراض ها که در روزهای اخیر شدت یافته، باعث شکنندگی بیش از پیش ساختار سیاسی یمن شده است.
رهبری جنبش جنوب را جنبش موسوم به «هیراک» (Hirak) بر عهده دارد که از گروه های مختلف مخالفان جنوبی تشکیل شده است.
رهبران جنبش جنوب معتقدند در سال های پس از اتحاد 2 یمن، عبدالله صالح همواره حقوق سیاسی و اقتصادی یمن جنوبی را پایمال کرده است. آن ها معتقدند اتحاد نتوانسته خواسته های یمن جنوبی را برآورده سازد و در تمام سال های پس از اتحاد، یمن جنوبی هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی نسبت به شمال در حاشیه بوده است.
اعتراض های جدایی طلبان جنوب در دوران حکومت عبدالله صالح به عنوان آتشی زیر خاکستر همواره به صورت تهدیدی علیه دولت مرکزی عمل کرده بود، اما ساختار متمرکز دولت مرکزی و سیاست های سرکوب گرایانه عبدالله صالح امکان هر تحرکی را از جنوبی ها گرفته و مانع می شد جنبش جنوب خواسته های خود را پیگیری کند.
با آغاز خیزش های انقلابی مردم، شاهد دوره ای از همکاری دوباره یمن جنوبی و شمالی برای مبارزه با حکومت عبدالله صالح بودیم. پس از کناره گیری صالح و روی کار آمدن منصور هادی به عنوان رییس جمهوری تازه یمن، امیدها برای احقاق حقوق جنوبی ها افزایش یافت. منصور هادی که خود از اهالی مناطق جنوبی است از همان آغاز کار این وعده را به مردم جنوب داد که گفت و گوهای ملی را با شرکت همه گروه ها به جریان اندازد و حقوق پایمال شده جنوب را به آن ها بازگرداند.
اما تسلط حزب «الاصلاح» نماینده اخوان المسلمین در یمن، بر ارگان های حکومتی و سیاست خاص این حزب برای حاکم کردن اندیشه های خود بر ساختار سیاسی تازه یمن، هم باعث نارضایتی زیدی های شمال از حکومت تازه شد و هم جنوبی ها را نسبت به دستیابی به خواسته های خود سرخورده کرد. بنابراین می بینیم که بار دیگر جنبش جنوب به یکی از معترضان اصلی حکومت تبدیل می شود.
به همین دلیل، بلافاصله پس از به کنترل گرفتن شهر «صنعا» پایتخت یمن، توسط شیعیان حوثی، تعدادی از نظامیان بازنشسته جنوبی شورایی زیر عنوان «شورای نظامی» برای پیگیری خواسته های جدایی طلبانه جنوبی ها در شهر عدن ایجاد کردند.
رهبران این شورا خواهان تظاهرات عمومی و نافرمانی مدنی از حکومت هستند و از مردم شهرهای جنوبی و به ویژه شهر عدن خواسته اند در مخالفت با گسترش اعتراض ها و تحصن عمومی مانع کارکرد نهادهای دولتی در مناطق جنوبی شوند. وضعیت سیاسی یمن نیز شرایط را برای گسترش فعالیت جنبش جنوب فراهم کرده است.
به نظر رهبران جنبش جنوب، ضعف دولت مرکزی بهترین فرصت برای پیشبرد اهداف جنبش است. در این زمینه «صالح تامه» یکی از اعضای موسس شورای نظامی، می گوید؛ جنوب به صورت کامل زیر کنترل مردم است. بیشتر ژنرال های نظامی و ماموران دولتی در این منطقه جنوبی هستند و الان زمان مناسبی برای اعلان تشکیل دولتمان است (1).
بنابراین جنبش جنوب بیش از هر زمان دیگری فرصت را برای پیگیری اهداف استقلال طلبانه خود مهیا می بیند و رهبران این جنبش تلاش دارند با افزایش فشارها بر حکومت، بر دامنه نارضایتی های مردم جنوب از دولت مرکزی بیفزایند.
این جنبش برای پیگیری خواسته های خود حتی رو به سوی قدرت های بزرگ نیز آورده است. بر همین مبنا بود که چهارم آذرماه پشتیبانان جنبش طی نامه ای به کنسول روسیه در عدن، خواستار پشتیبانی روسیه از جنبش جنوب شدند. آن ها در این نامه بر رابطه یمن جنوبی با شوروی در دوران پیش از اتحاد 2 یمن تاکید و این را دلیلی بر نزدیکی دیدگاه های 2 طرف عنوان کردند (2).
حکومت مرکزی نیز تلاش کرده است در قالب گفت و گوهای ملی مساله جنوب را حل کند و مانع از تجزیه یمن شود. به همین دلیل است که طرح ایجاد فدرالیسم و تبدیل یمن به 6 منطقه فدرال به عنوان نتیجه گفت و گوهای ملی مطرح شد.
اما جنبش جنوب برای رسیدن به خواسته های خود با موانعی نیز روبروست که می تواند مانع از به سرانجام رسیدن اهداف آن شود.
**موانع پیش روی جنبش جنوب
نخستین مانع پیش روی جنبش جنوب، نداشتن رهبری واحد و متمرکز است. بر خلاف حوثی های شمال که زیر رهبری واحدی عمل می کنند، جنبش جدایی طلب جنوب رهبران مختلفی دارد که اغلب اختلاف های بنیادین بین آن ها وجود دارد. همچنین این که، بر خلاف جنبش حوثی ها، جنبش جنوب یک رهبر با ویژگی های کاریزماتیک ندارد که آن ها را گرد هم آورد.
نکته دیگر اینکه، یک رویه واحد در جنبش هیراک (به عنوان سردمدار جنبش جنوب) وجود ندارد و می توان سه دیدگاه کلی را در باره چگونگی برخورد با خواسته های جنوبی ها در جنبش هیراک مشاهده کرد؛ یک دیدگاه خواهان استقلال فوری از صنعاست، یک دیدگاه خواهان فدرالیسم در جنوب است و دیدگاهی که خواهان تشکیل یک کابینه تکنوکراتیک از سوی منصور هادی و شرکت برخی از اعضای جنبش هیراک در این کابینه است. هیچ کدام از این سه دیدگاه نتوانسته اند بر 2 دیدگاه دیگر مسلط شود و رویه واحدی را در جنبش ایجاد کند.
در گفت و گوهای ملی این اختلاف نظرها مشخص بود. در حالی که برخی از رهبران مانند «محمد علی احمد» با تاکید بر گزینه استقلال جنوب، از روند گفت و گوها کناره گیری کردند و برخی دیگر از آن ها همچنان پای میز گفت و گو باقی ماندند.
این اختلاف ها زمانی بیشتر شد که برخی همچون «ناصر النوبا» از رهبران جدایی طلب جنوب، در تلویزیون ملی یمن از منصور هادی پشتیبانی به عمل آوردند.
از سوی دیگر، با توجه به این که نفت 60 درصد از درآمدهای دولت و 90 درصد از صادرات این کشور را تشکیل می دهد و بخش بزرگی از این منابع در استان حضر موت در جنوب این کشور قرار دارد، دولت به سختی اجازه خواهد داد جنبش جدایی طلبی در جنوب دسترسی به این منابع را به خطر اندازد.
**جمع بندی
در یک جمع بندی کلی می توان گفت با توجه به ماهیت جنبش جنوب و خواسته های آن (که بیشتر بر جدایی طلبی تاکید دارد)، آینده این جنبش و نحوه برخورد رهبران آن با دولت مرکزی و چگونگی برخورد دولت مرکزی با خواسته های این جنبش تعیین کننده آینده ساختار سیاسی-سرزمینی یمن خواهد بود.
به همین دلیل باید گفت که دولت مرکزی چاره ای ندارد جز این که به بخشی از خواسته های جنبش جنوب تن دهد و در کمترین شکل ممکن، به آن ها در برخی حوزه ها خودمختاری اعطا کند و جنبش جنوب نیز باید بین تلاش برای کسب استقلال و پذیرش خطر یک جنگ دیگر با دولت مرکزی و تلاش برای کسب خودمختاری منطقه جنوب با اختیارات زیاد همراه با شرکت در دولت منصور هادی، یک راه را انتخاب کند.
از برخورد دیدگاه دولت مرکزی و رهبران جنبش جنوب و شیوه تعامل آن ها با این مساله است که می توان شاهد تداوم بی ثباتی های سیاسی یا پایان یافتن این بی ثباتی ها در یمن بود.
------------------------------------------
*ایرنا
منابع:
1-http://www.middleeasteye.net/news/divided-south-yemen-separatists-vow-achieve-independence-830553601
2- https://www.middleeastmonitor.com/news/middle-east/15489-south-yemen-separatist-movement-demands-russian-support
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.