- تاجرنیا تکلیف مدل بازی استقلال در برابر سپاهان را روشن کرد
- اطلاع از جدول خاموشی و قطع برق در تهران + لینک و کد دستوری برق من
- آبله مرغان تا چند روز واگیر دارد؟ + درمان
- پاسخ رد هایده به خواستگاری احمدشاه قاجار + عکس
- روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۴ : آغاز سال نو با نحسی! (جدول)
- راهنمای استفاده از سپینو بانک صادرات برای کارت رفاهی معلمان و فرهنگیان + مراحل
- خواص بی نظیر کلم بروکلی که نمی دانستید
خاطره طنز هاشمی از کلاس درس امام(ره)
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش امروز دانشگاه آزاد خاطرات جالبی از فضای خانوادگیاش در اوایل انقلاب و ماجرای کلاس درس حضرت امام و چالش علمی یکی از طلاب با امام مطرح کرد.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش امروز دانشگاه آزاد خاطرات جالبی از فضای خانوادگیاش در اوایل انقلاب و ماجرای کلاس درس حضرت امام و چالش علمی یکی از طلاب با امام مطرح کرد.
به گزارش فارس نوشت:
نخستین همایش سراسری معاونان و مدیران فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی صبح امروز سهشنبه با حضور میرزاده رئیس دانشگاه آزاد و جمعی از مدیران این دانشگاه برگزار شد، در این همایش که آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد مهمان ویژه آنها بود، حاشیههایی داشت و هاشمیرفسنجانی در این همایش به تعریف خاطراتی از اتفاقات خانوادگی پیش از انقلاب و تدریس حضرت امام (ره) پرداخت.
در خاطره اول، هاشمیرفسنجانی با اشاره به حضور گسترده روحانیون در این همایش گفت: در لحظه ورود یک خاطره به ذهنم آمد که آن را نقل میکنم؛ پیش از انقلاب که بچههای ما کوچک بودند اغلب مهمانانم روحانی و عمامه به سر بودند؛ در یک سفری که با خانواده به قم داشتیم یاسر هنوز کوچک بود و با مادر خود در ماشین بود. وقتی که به میدان آستانه رسیدیم، روحانیون زیادی در آنجا حضور داشتند که یاسر با دیدن آنها به مادرش گفت «چقدر مهمان بابا اینجاست» این خاطره هاشمی با خنده طلاب و روحانیون حاضر در همایش همراه شد.
خاطره دیگر هاشمی مربوط کلاس تدریس حضرت امام بود؛ هاشمی رفسنجانی با یادآوری این خاطره گفت: یک بار امام (ره) یک مسئله فلسفی مطرح کردند و یکی از آقایان طلاب که امروز از مراجع تقلید بوده و اهل آذربایجان است با فلسفه مخالف بود و به ملاصدرا اهانت کرد، امام هم سر او داد کشید و گفت «ما ادراک ملاصدرا»؛ کار به قیل و قال رسید و امام هم جواب او را میداد ولی این شخص تمام نمیکرد لذا امام گفتند من زبان ترکی بلد نیستم شما جوابش را بدهید، بنابراین با لطیفه مسئله حل میشد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.