- پلمب شرکت ترکیه ای به خاطر حجاب توسط اماکن پس از مکالمه پزشکیان و اردوغان!
- پزشکیان: دعوا بر سر این است که برجام به نام من نباشد / چه کسی از دیوار سفارت انگلیس و عربستان بالا رفت؟ آنها الان در پست های دولتی اند / مگر نگفتند گوشت و مرغ ربطی به برجام ندارد؟ پس چرا گران شدند!؟ / پورمحمدی: معاون جلیلی معاون مرا متهم به انقلاب رنگی کرد! / چرا جلیلی حاضر نیست با زنگنه مناظره کند تا معلوم شود خائن کیست؟ / حمله قالیباف، زاکانی، جلیلی و قاضی زاده به پزشکیان
- تشکیل پرونده برای سقوط بالگرد حامل رئیسی
- معرفی ۵ بازیکن استقلال برای تمدید قرارداد
- انتقاد کاپیتان پرسپولیس از استقلالیها
- زمان و برنامه کامل هفته دوم لیگ ملتهای والیبال ۲۰۲۴ / ساعت بازی های تیم ملی والیبال ایران (+جدول مسابقات و رده بندی تیمها)
- ساعت اوج ترشح هورمون تستوسترون و اثرات جنسی آن / راهکارها و غذاهای افزایش دهنده برای مردان و کاهش دهنده در زنان
- چرا زیر چشم سیاه میشود؟ / علت گودی زیر چشم و درمان آن
- برای سرفه چی خوبه !؟ / ۲۵ درمان ساده
- دعای آمرزش و شادی روح اموات: اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ + ترجمه
نامه ای سرگشاده به آیت الله هاشمی
ایکاش می شد قوانینی وضع نمود که همگان اخلاقمدار باشند. در هر پست و مقام و مرتبه ای، اخلاقیات را زیر پا نگذارند و فراقانونی رفتار ننمایند. ایکاش می شد قانونگریزان، گزیری جز تمکین از قانون نداشته باشند.
دکتر نوید ناصری یکی از شخصیتهای پزشکی کشور در نامه سرگشاده به آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن تجلیل از حضور ایشان در انتخابات 92 و تاکید بر اینکه "راز هاشمی بودن شما را فهمیدم"، نوشت:چه خوب بود ايران، اين سرزمين مادري كهن، محلي امن و مأمني آرامش بخش از هر نظر، براي پرورش فرزندانمان قلمداد شود تا هاشمی های زیادی برای آینده این مرز و بوم تربیت شوند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، متن کامل این نامه بدین شرح است:
بسمه تعالي
حضرت آيت ا... هاشمي رفسنجاني
ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام
با سلام و احترام
در تاریخ 27 مردادماه 1392 به همراه ساير نمایندگان جامعه پزشکی کشور در شورای عالی نظام پزشکی کشور سعادت یاری نمود و به حضور حضرتعالی شرفیاب شدم.
این برای دومین بار بود که در محضر شما قرار می گرفتم بار اول در سال 1366 و در مجلس شورای اسلامی و از طبقه دوم شما را ملاقات نمودم . یکسال قبل از پایان جنگ تحمیلی. همان جنگ تحمیلی که باعث شد بنده به همراه خانواده ام پیرو خطای اندک در حمله موشکی رژیم صدام به پالایشگاه کرمانشاه در آخر خرداد 1364 و اصابت آن به نزدیکی منزل ما، جهت معالجات پزشکی به تهران مهاجرت كرده و در سال دوم راهنمایی برای آشنایی بیشتر با قوه مقننه از سوي مدرسه، به محضر مبارک شرفیاب شدم.
همان جنگی که شما جانشین فرمانده کل قوا بودید و من ناچیز که هر لحظه زندگی دوره کودکی¬ام را با آژیر قرمز و زرد و حملات و بمببارانهاي هوايي می گذراندم و در فکر چرایی ادامه جنگ بودم. درست است که در سن 5 سالگی، متجاوزین عراقی را در چند کیلومتری خود (در نواحی قصر شیرین و سر پل ذهاب) می دیدم اما نمی دانستم که تا ساعتی دیگر چه سرنوشتی در انتظار ما است.
چیزی که من ناچیز در سنین 5 تا 13 سالگی راجع به جنگ دریافتم رفتارهای مملو از خشونت، قصاوت، بی رحمی و ددمنشی از سوی رژیم باطل بعث و ارتش متجاوز عراق و خوشحالی از به هلاکت رسیدن آنها و ایثار و رأفت و از خودگذشتگی در دفاع از مرز و بوم و ناموس از سوی جمهوری اسلامی و اندوه فراوان از به شهادت رسیدن سربازان اسلام در ارتش و سپاه و بسیج بود.
در این زمینه حتماً شما با دیدی بسیار وسیعتر، جامعتر و با تفاوتهای بسیار آن هم از حیث تجارب، تحصیلات، موقعیت و مسئولیتهای بیشماری که به عهده داشته اید و اعتماد بسیار زیادی که بنیانگذار جمهوری اسلامی به شما داشتند و حضرتعالی را جانشین خود در فرماندهی کل قوا قرار داده بودند، تحلیل دقیق و کاملی از کل فرایند جنگ تحمیلی و دلائل چرایی ادامه آن دارید.
اگر بخواهیم از این مقال بگذریم که البته همان جنگ تحمیل اثرات طولانی مدت خود را در فرهنگ، اجتماع و زندگی اقشار مختلف، سیاست، علم، اقتصاد، نظامی¬گری و ... به جای گذاشته است که قابل انکار نمی باشد و کماکان با اندک دقتی می توان نشانه های تأثیرات همان جنگ تحمیلی را در زندگی فردی و اجتماعی خود ببینیم ...
و اما در دومین ملاقات خود با حضرتعالی در 27 مرداد ماه تا حدود زیادی متوجه شدم که هاشمی رفسنجانی چرا هاشمی شده است. از ابتدا و پس از حضور در سالن محل ملاقات و در زمان انتظار برای تشریف فرمایی حضرتعالی، پیش فرض بنده بر این بود که شما پس از ورود به سالن، مستقیماً درجایگاه تعیین شده جلوس می فرمائید. حال آنکه با روحیه اي صمیمی، با مناعت طبعی بلند، مهمان نوازی بی تکلف و بزرگواری مزین به عطوفت و مهربانی، فارغ از هر گونه باد و هوا و هوس قدرت و دور از ذره ای فخرفروشی از يك عمر در صدر قرار داشتن، شاهد خوشامدگویی به فرد فرد اعضاء شورایعالی نظام پزشکی و هیأت رئیسه مجمع و سایر میهمانان بودم.
خوش آمدگویی همراه با سلام و علیکی گرم و مصافحه ای مزین به آموزه های اسلامی و نگاهی صمیمانه و محبت آمیز که ناخودآگاه بخشي از توصیه های حضرت علی (ع ) به مالک اشتر را در ذهنم تداعی نمود.
در حین خوش آمدگویی شما به تک تک میهمانان بود که به گوشه ای از راز هاشمی شدن شما پی بردم. به بخشی از دلائل شوق و شور و استقبال گسترده مردم از اعلام کاندیداتوری شما در ریاست جمهوری یازدهم پی بردم. به بخشی از دلائلی که امام راحل به شما نگاهی ویژه داشتند آگاه شدم.
یک لحظه آرزو کردم که ایکاش هاشمی های زیادی در این نظام و در طی این سی و چند سال تربیت می شدند تا در زمانی که جامعه با خبر عدم صلاحیت شما برای نامزدی ریاست جمهوری به بهانه کهولت سن و ناتوانی جسمی در بهت و حیرت به سر می برد، امیدوار به حضور افرادي با شاخصه هایی شبیه به حضرتعالی می بود که در زیر سایه مقام معظم رهبری، وجودتان همچون استوانه ای برای این نظام امیدوارکننده و دلگرم کننده می باشد.
اثرات گذر عمر را درچهره شما دیدم و نیز از فکر یک لحظه نبودنتان – البته بعد از 120 سال¬– غمگین و آزرده خاطر شدم و طول عمر همراه با عزت همیشگی و سلامت را برایتان از خداوند منان مسئلت نمودم. و اما جالب آنکه به شکر خدا ناتوانی جسمی ای در شما مشاهده ننمودم .
اشارات ریز شما که معرف حافظه دقیقتان از سالها و دهه های دور همراه با بیان دقیق مبانی سیاستهای مربوط به نظام سلامت در زمان ریاست جمهوری شما و بیان انتظارات به حق مردم از نظام سلامت و کل حکومت و ... نشانگر صحت و سلامت جسمی و روحی و روانی حضرتعالی است که امیدوارم سالیان سال تداوم یابد .
در این میان تأکید و تذکر به حق حضرتعالی نسبت به رعایت اخلاق پزشکی توسط شاغلین حرف مختلف پزشکی، تذکری پدرانه، دردمندانه و مصلحانه بود. در آنجا که تذکر و تأکید دوباره شما را در این مقوله می شنیدم، به میزان اهمیت موضوع از نگاه حضرتعالی که بر مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نشسته اید، متوجه شدم که هم خوشحالم نمود و هم اندوهگین.
خوشحال از توجه مؤکد حضرتعالی به لزوم و ضرورت رعایت اخلاقیات در جامعه پزشکی و ناراحت و اندوهگین از چند حیث که مهمترین آنها از بابت جفاهایی که در طی یکی دو دهه پیش بر شما، با این دقت نظر به مسائل معنوی و غیرمادی، رفته است.
شمایی که قریب به دو دهه است در بالاترین موقعیت مصلحت شناسی کل نظام قرار داشته اید و به گواه احکام مقام عظمای ولایت برجسته ترین و بهترین مصلح و مصلحت اندیشی هستید که برای این مسند در نظر گرفته شده اید.
بی شک مصلحت شناسی و به خیر و صلاح آوردن امور چه کوچک و چه وسیع در حد یک نظام، ویژگیهایی لازم دارد که در بالاترین سطح از سوی ايشان در حضرتعالی مشاهده شده است و وظیفه اي چنین خطیر برای كل نظام را به شما محول نموده اند.
دلیل دیگر ناراحتی و مکدر شدنم از حیث به قهقرا رفتن بخشی از اخلاقیات در کل جامعه است نه فقط در بخش پزشکی. این موضوع از جمله حقایقی است که تلخکامی شديدي به دنبال دارد. ای کاش شرایطی فراهم می شد که اصول اخلاقی در جامعه بهتر و دقيقتر تعریف می شد. ارزش های اخلاقی تقویت شده، مورد تمجید واقع می شد و بی اخلاقی ها نکوهش و محومي شد.
امروزه وجود بی اخلاقی در تمام مشاغل و حرف قابل انکار نیست. متأسفانه بی اخلاقی سیاسی توسط برخی سیاسیون، بی اخلاقی اجتماعی در مفاهيم رحم، مروت، نوعدوستي، صداقت، اعتماد و... توسط بخشی از جامعه، بی اخلاقی اقتصادی توسط برخی از اهالی اقتصاد، بی اخلاقی علمی توسط برخی از عالمان و دانشگاهیان، بی اخلاقی ورزشی توسط برخی از اهالی ورزش، بی اخلاقی مدیریتی توسط برخی مدیران، بی اخلاقی پزشکی توسط برخی از شاغلان حرف مختلف پزشکی، بی اخلاقی هنری توسط برخی اهالی هنر، بی اخلاقی مذهبی توسط برخی از مذهبیون، بی اخلاقی تجاری توسط برخی اهالی تجارت و كسبه خرد و كلان، بی اخلاقی رسانه ای توسط برخی اصحاب رسانه، بی اخلاقی قضایی توسط برخی اهالی قضا، بی اخلاقی قانونگذاری توسط برخی از قانونگذاران، بي اخلاقی قانونی توسط برخی از مجریان قانون در سطوح مختلف، بی اخلاقی و فساد مالی توسط برخی مراکز اقتصادی دولتي يا وابسته به بيت المال، بی اخلاقی شدید و مشمئز کننده رانت خواری! توسط برخی رانت خواران موجود و.... در این سال های اخیر کم به چشم نیامده است.
نمی توان ادعا کرد که اخلاق به صورت مطلق و به معنی واقعی آن در پزشکی رعایت می شود. اما این پرسش مطرح می شود که در جامعه ای که اخلاقیات ارزش خود را روز به روز رو به افول می بیند، چگونه باید انتظار داشت فقط در یک بخش و آن هم بخش پزشکی جامعه، اخلاقیات بطور تمام و کمال اجرا گردد؟
آیا امکان پذیر است در جامعه ای که حدود یک دهه با دروغ، تزویر، تهمت، غش در معاملات، بازی با اعداد و کلمات، افت شدید ارزش پول ملی، تشدید تحریم های دائماً رو به افزایش، افت شدید کیفیت زندگی و امید به آینده، ایجاد تنگناهای اقتصادی در کل جامعه و معیشت مردم، افزایش بی سابقه فواصل طبقاتی، سود بردن عده ای سودجو از بی ثباتی اقتصادی اخیر و دامن زدن به آن، برنامه ریزی بخشی از اقشار جامعه برای بهره-وري از این بی ثباتی و به عبارتی کلاه گذاشتن بر سر بقیه جامعه، عدم صداقت در برخوردهای اجتماعی، تسري فرهنگ دروغ و بي اعتمادي و ... دست و پنجه نرم کرده است، فقط انتظار داشت که بخش پزشکی از کوران تمام این مخاطرات و ناملایمات جان سالم به در برده باشد و کماکان بطور مطلق اخلاق مدار باشد ؟
چه مي شد كه همه مسؤولين كشور در بخشهاي مختلف و بويژه در بخش اجرايي، همواره گوشه اي از حساسيت شديد مولاي متقان علي(ع) را در حفاظت و صيانت از بيت المال به همراه داشته باشند و بكار ببندند. مگر نه اينكه ناخرسندي عقيل از عدم اجابت تقاضايش فقط بدليل حساسيت شديد برادرش در حفاظت از بيت المال بود پس چرا بايد شاهد حاتم¬بخشي¬هاي فراوان برخي از مسؤولين آنهم از جيب بيت المال باشيم؟ چرا بايد شاهد واريز بيت المال به حساب شخصي برخي از مسؤلين باشيم؟ شاهد مسافرت هاي سالانه خانوادگي و فاميلي برخي مسؤولين به اقصي نقاط دنيا باشيم؟ و...
ایکاش می شد قوانینی وضع نمود که همگان اخلاقمدار باشند. در هر پست و مقام و مرتبه ای، اخلاقیات را زیر پا نگذارند و فراقانونی رفتار ننمایند. ایکاش می شد قانونگریزان، گزیری جز تمکین از قانون نداشته باشند. ایکاش می شد پدر، مادر، فرزندان، اقوام، آشنایان، دوست، بیگانه، گدا، ثروتمند، کارگر، کارمند، کشاورز، ارباب رجوع، رئیس، پزشک، وکیل، تاجر، نماینده مجلس، مهندس، وزیر، رئیس جمهور همگی بطور مطلق اخلاق¬مدار باشند و از اخلاقیات فاصله نگیرند.
چه خوب بود ايران، اين سرزمين مادري كهن، محلي امن و مأمني آرامش بخش از هر نظر، براي پرورش فرزندانمان قلمداد شود. چه خوب بود كه در زمان حضور كودكان و نوجوانانمان در جامعه، خيالمان از حاكميت اخلاق در همه سطوح آموزشي و پرورشي راحت بود و اميدوار به اخلاق-مداري فرزندانمان مي بوديم.
بدون ترديد رد پاي اخلاق مداري يا بي اخلاقي را در جاي جاي زندگي فردي، اجتماعي و مناسبات سياسي مي توان مشاهده نمود. حتماً اذعان دارید که زوال و انحطاط یک جامعه چه دیندار و چه بی دین زمانی است که اخلاقیات زیر پا گذاشته شود و زیر پا گذاشتن ارزشهای اخلاقی بخصوص در یک جامعه و حکومت دینی، نتایج به مراتب هولناکتری به دنبال خواهد داشت و انحطاط بیشتری را رقم می زند.
ای کاش می شد جامعه دینی ایران اسلامی را به طور کامل به مدار اخلاق برگرداند و اخلاقیات را در تک تک مردمان این سرزمین، نهادینه نمود. نمی دانم آیا این خواسته محتمل است که از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام تدابیری جهت نهادینه شدن اخلاقیات در کل جامعه اندیشیده شود؟آیا محتمل است که یک خیزش عمومی از سوی آن مجموعه مصلحت¬اندیش جهت بازگشت به اخلاقیات برنامه ریزی شود؟.
آیا میسر است که در کنار ارائه و تصویب طرح های جامع و اسناد چشم انداز طولانی مدت چند ده صفحه ای راجع به معیشت، رفاه، سلامت، پیشرفت¬های علوم و فنون، ارتقاء جایگاه علمی- سیاسی- نظامی ایران در سطح بین الملل و ... ، طرحهای جامع و طولانی مدتی هم راجع به نهادینه نمودن اخلاقیات در جامعه و در نسل¬های اول، دوم، سوم و چندم انقلاب ارائه و تصویب نمود؟
آیا ممکن است ديگر شاهد جانب داري تمام قد غيرمنطقي، فاقد نتيجه و پشيمان كننده از شخص يا گروه يا حزبي(با يا بدون پيشينه) نباشيم؟ آيا ممكن است گروهها و احزابي كه داعيه مديريت كلان به سر دارند، شناسنامه دار باشند و جزء احزاب خلق¬الساعه بحساب نيايند؟ آيا ممكن است روزی فرا رسد که کمتر کسی به فکر کلاه گذاشتن به سر دیگران باشد؟ کمتر رئیسی به فکر تغییر قوانین به نفع خویش باشد؟ کمتر مسئولی به فکر مادام العمر شدن پست و مسئولیت خود باشد؟ کمتر کسی باشد که به دیگران دروغ بگوید؟ كمتر كسي براي سود بيشتر به فكر رنگ عوض كردن باشد و حرف خود را روز به روز عوض كند؟ روزي برسد كه مسؤولين، مردم را به خاطر جفاهايي كه بواسطه تقبل مسؤوليت و انجام وظيفه ناقصشان بر آنها رفته است، شايسته عذر خواهي ببينند؟ ديگر شاهد تهمت زدن ها و انگ چسبانيدن هاي بي مورد به افرادي خاص يا قاطبه مردم و حتي يكديگر نباشيم و خود را عين حقانيت و معيار معنويت نبينيم؟ و ....
آیا ممکن است روزی فرا رسد که همگان از ابتدا به یکدیگر اعتماد داشته باشند و صداقت اصل اول در روابط اجتماعی باشد؟ روزی برسد که دیگر بدنبال یافتن شخصیت واقعی افراد از پشت نقاب موجود بر روی چهره شان نباشیم؟ آیا ممکن است که روزی فرا رسد که دیگر دشمن داخلی نداشته باشیم؟ روزی فرا رسد که در داخل کشور توطئه گر نداشته باشیم تا دیگر نیاز نباشد جهت پیشگیری از توطئه احتمالی، از برخي فعالیت-های اجتماعی جلوگیری شود؟ روزی فرا رسد که ایران اسلامی و ایرانی مسلمان يا غیر مسلمان تماماً اخلاق مدار باشند؟ آيا مي¬توان اميدوار بود كه فضاي انتقادي در جامعه بازتر شود؟ به انتقاد نه به مفهوم معاندت، تخاصم و سركشي، بلكه تلاش براي رفع كاستي ها در عين موافقت با نظام يا گردن نهادن به قوانين و در كل، حركت در مسير تثبيت پايه هاي نظام نگاه شود؟ بي شك نگاه دشمن انگارانه به منتقدان معتقد به نظام و متعلق به ايران اسلامي، نتيجه اي جز خودسانسوري در برنداشته كه حتماً اذعان داريد اين خودسانسوري اجتماعي، در درازمدت نتايجي بس دهشتناك بدنبال دارد.
من ناچیز که به لطف جنگ تحمیلی و زندگي در شهر مرزي، از همان 5 سالگی آموختم که شاید این لحظه، آخرین لحظه زندگی ام در این دنیا باشد، و این آموزه دوران طفولیت در لحظه لحظه زندگی همراهی ام کرده است، هیچگاه آینده ای دور دست را برای خود ترسیم ننموده و نمی نمایم.
اما آرزو می کنم که آیندگان این مرز و بوم از شر این بی اخلاقی های موجود رهایی یافته و در یک جامعه اخلاقمدار به زندگی ادامه دهند. لذا از شما حضرت آیت ا... هاشمی رفسنجانی، به خاطر هاشمی بودنتان و بخاطر موقعیت و وظیفه مصلحت شناسی و مصلحت اندیشی محول شده به حضرتعالی، عاجزانه تمنا دارم جهت بهبود هر چه سریعتر وضعیت اخلاق در جامعه کنونی، تمام توان فکری، مدیریتی، اجرایی، قانونگذاری خود و سایر مصلحان و مصلحت-اندیشان اخلاق¬مدار را مصروف داشته تا آیندگان شاهد نتایجی بسیار مثبت در زندگی اجتماعی ابناء ایرانی باشند.
در اين راستا اينجانب و بطور قطع بسياري از جامعه پزشكي كشور آمادگي كامل خود را براي انجام هر نوع وظيفه اي درجهت بازگشت به اخلاقيات و نهادينه شدن ارزشهاي اخلاقي چه در بخش پزشكي و چه در سطح كلان جامعه همراه با اخلاقمداري همگان، بعنوان كوچكترين شهروندان اعلام داشته و آرزوي اجابت عاجل دارم.
توفیفات روز افزون الهی را برای حضرتعالی طلب می نمایم.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
| 
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
آفرين براين دكتر بى تكلف وبى ادعا اميداست بزودى شما را در منصب بالاترى ببينيم پاسخ ها
ناشناس
| | 
اصلاحیه نظر مثبت بود اشتباه منفی خورد محمد علی تنکابن
| 
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
اما افسوس قدرش رونمی دانیم ناشناس
| ۰۸:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
آیندگان به هم عصری ما و هاشمی خبطه میخورند و ما قدرش را نمی دانیم سید از تهران
| ۱۲:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
شیر مادرت حلالت باشد.. دکتر ... جامعه در انحطاط اقتصادی و اجتماعی و فقر اخلاق به سر می برد که از هر دشمنی بالاتر است.....ما قدر هیچ چیز را نمیدانیم. مردم مدعای فرهنگ با یک عالم نعمات ولی حیف حیف......در بحث اقتصاد هم دلالان متول را در جامعه ببینید که چه می کنند بعد بگوئیم کجائیم..!! در طی یک دهه کل جامعه با انحطاط اخلاقی و اقتصادی ورشکسته کرده اند..... البته خدا را شکر لااقل چند عالم ربانی مثل هاشمی و مقام رهبری داریم و در گذشته امام راحل و طباطبائی و بهشتی و مطهری را نیز داشته ایم، وگرنه الان مثل سوریه زیر پای این و اون بودیم....ولی جای نخبه هایی علمی، چون شما در تصدی گری امور مربوطه خالی است تا مثل یک دهه گذشته افکار خودباوری مابانه در جامعه بر افراشته نمیشد!!!!
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.
کارت های امروز همستر جمعه ۵ مرداد و شنبه ۶ مرداد / کومبو ۵ میلیونی !
کد مورس همستر امروز شنبه ۶ مرداد برای جایزه ۱ میلیونی امشب
کد های تپ سواپ جمعه ۵ و شنبه ۶ مرداد / جوایز ۲۰۰ و ۴۰۰ هزاری امروز
سه کارت های همستر امروز شنبه ۶ مرداد و یکشنبه ۷ مرداد / دریافت کومبو ۵ میلیونی !
مهاجم نام آشنای خارجی گزینه خرید پرسپولیس شد
آخرین وضعیت حضور میلاد محمدی در پرسپولیس
کد و تسک های تپ سواپ شنبه ۶ و یکشنبه ۷ مرداد / جوایز ۲۰۰ و ۴۰۰ هزاری امروز
تهدید تند ایران از سوی ترامپ
عصبانیت عجیب کیهان از کابینه احتمالی پزشکیان (۹ نظر)
پیشنهاد کاظم صدیقی به پزشکیان (۶ نظر)
کنایه رضا رشیدپور به لباس زنان ورزشکار ایران در المپیک پاریس (عکس) (۳ نظر)
تهدید تند ایران از سوی ترامپ (۲ نظر)
همسر بیرانوند وعده بازگشت وی به پرسپولیس را داد +عکس (۲ نظر)
دبیرکل نهضت آزادی: نباید از پزشکیان انتظارات بزرگی داشته باشیم (۲ نظر)
چه خبر از پرونده باغ 1000 میلیاردی ازگل و کاظم صدیقی؟! (۲ نظر)
کد مورس همستر امروز شنبه ۶ مرداد برای جایزه ۱ میلیونی امشب (۱ نظر)
