- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
حضور ناتو در افغانستان؛ موفقیت یا ناکامی؟
زهرا محمودی
ناتو در دستیابی به اهدافش در افغانستان تاکنون موفقیت چندانی کسب نکرده است. در این بین، بازیگران داخلی و خارجی هرکدام به میزانی مانعی در سر راه رسیدن به قسمت عمدهای از اهداف محسوب میشوند.
نیروهای نظامی آمریکا به همراه نیروی نظامی 11 کشور دیگر -عمدتاً کشورهای عضو ناتو- در سال 2001، تهاجم گستردهای را به افغانستان با شعار مبارزه با تروریسم آغاز کردند که نتیجه آن، سقوط حکومت طالبان در کابل بود. پس از سقوط طالبان و برگزاری اجلاس بن، موافقتنامهای برای تعیین دولت افغانستان به امضاء رسید. براساس موافقتنامه بن، مقرر شد تا زمان تشکیل نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان، نیروهایی از طرف سازمان ملل متحد تحت عنوان نیروهای بینالمللی کمک به امنیت افغانستان (ایساف)، مسؤلیت حفظ امنیت را بر عهده گیرند.
در اوت 2003 ، ناتو فرماندهی ایساف را برعهده گرفت. طبق مفاد قطعنامه 1883 شوراي امنيت، ناتو در افغانستان عهدهدار وظایف ذیل گردید: نخست، مشاوره، آموزش و تجهیز نیروهای امنیت ملی افغانستان؛ دوم، تأمین امنیت و ایجاد ثبات در سراسر کشور همراه با نیروهای امنیت ملی افغان، سوم، حمایت از توسعه و بازسازی در افغانستان؛ چهارم، کمک به مقامات افغان برای تقویت نهادهای لازم در جهت ایجاد حکمرانی خوب، حاکمیت قانون، ارتقاء حقوقبشر و اصلاح نظام دادگستری با کمک تیمهای بازسازی ولایتی، پنجم، مبارزه با مواد مخدر.
کشورهای عضو ناتو، بهخصوص آمریکا و انگلیس معتقدند که ناتو دستاوردهای مفیدی برای افغانستان به بار آورده است از جمله: تأمین ثبات، کمک به دولت مرکزی، ایجاد شرایط منجربه بازگشت آوارگان افغانی، آزادی بیان، مقابله با تعصب و تحجر، تقویت مراکز آموزشی و فرهنگی، ورود زنان به صحنه، بازسازی و غیره. در مقابل، آقای کرزای رئیس جمهور افغانستان، کلیت فعالیتهای ناتو در افغانستان را بینتیجه ارزیابی نموده و نیروهای خارجی را مقصر اصلی وضعیت کنونی کشور میداند. آقای کرزی در 8 اکتبر 2013 اعلام کرد که حضور 10 ساله نیروهای ناتو در افغانستان دستاوردی جز رنج و مشقت نداشته است و بیگانگان مسئول اصلی وضعیت کنونی افغانستان میباشند. در مقابل، مقامات ناتو سخنان وی را با توجه به حدود 19 هزار زخمی و 3 هزار و 280 نفر کشته از میان سربازان ناتو در افغانستان، بیانصافی خواندند. برای تبیین میزان انطباق صحبتهای طرفین با واقعیت، بررسی شرایط امروزی افغانستان در چارچوب اهداف مطرح شده ناتو قابل توجه است.
نخست، میزان تحقق هدف مشاوره، آموزش و تجهیز نیروهای امنیت ملی افغانستان توسط ناتو، چندان مطلوب به نظر نمیرسد. پس از اینکه نیروهای مسلح افغانستان بهتدریج تشکیل شدند، تحت آموزش نیروهای ناتو قرار گرفتند. در حال حاضر، تعداد نیروهای امنیتی افغان اعم از ارتش و پلیس به بیش از 350 هزار نفر رسیده است اما علیرغم فعالیتهای نیروهای امنیتی افغان، کماکان نابسامانیهای برهم زننده امنیت، مانند فعالیت طالبان و سایر گروههای مخالف دولت، قاچاق مواد مخدر و ... در کشور وجود دارد. مسئوليت آموزش پليس افغانستان، بدواً برعهده نيروهاي آلماني بود. آلمانيها اظهار داشتند كه فساد دستگاه پليس افغان را دربرگرفته و اين آموزشها فايدهاي ندارد. تعدد روشهای آموزشی کشورهای عضو ناتو (انگلیس، آلمان، بلژیک و...) و مشکل بیسوادی و زبان نیروهای افغان بر مشکلات افزود. از طرف دیگر، حملات بعضی از نیروهای امنیتی افغان به نیروهای خارجی، موسوم به حملات سبز-آبیها نشان از عمق نفوذ تفکرات قومی و طالبانی (نه ملی) حتی در میان نیروهای امنیتی دارد. پارتیبازی و رشوهخواری، عامل مهم دیگر در تضعیف نیروهای امنیتی به شمار میرود.
دوم، تأمین امنیت و ایجاد ثبات در سراسر افغانستان دیگر هدف ناتو بود که به نتایج موردنظر ختم نگردید. در این خصوص دو مؤلفه قابل توجه است. اول، افزایش قدرت و فعالیت طالبان؛ طالبان در حالی به عنوان طرف قدرتمند مذاکره به قطر فراخوانده شدند که همزمان با توسل به جنگ، به حفظ اتحاد و یکپارپگی و قدرتنمایی در کشور اقدام مینمایند. مولفه بعدی، بیاعتمادی و عدم مقبولیت دولت مرکزی است؛ وقوع حوادثی نظیر حمله نیروهای ناتو به غیرنظامیان افغان، وقوع انفجارهای متعدد تروریستی، در کنار شرایط وخیم اقتصادی و اجتماعی افغانستان، موجب شده است که مردم وضعیت ناامن کنونی را ناشی از بیکفایتی حکومت بدانند.
سوم، حمایت از توسعه و بازسازی در افغانستان سومین هدف ناتو در افغانستان بود که برخلاف امیدها، نتایج قابل ملاحظهای در بر نداشته است. بازسازي دولت افغانستان به کندي پيش رفته است و موجب نارضايتي مردم افغانستان و جامعه جهاني شده است. عدم موفقیت موضوع بازسازي، به دلیل ناتواني خود دولت و ضعف مديريت سياسي- اداري، فساد اداري و ناامني است. البته ناتو نیز بيشتر پولها را صرف هزينههاي نظامي کرده است، درصورتیکه بازسازي و امنيت دو متغیر جدانشدنی از يکديگر هستند. میتوان گفت این وضعیت از یک طرف، ناشی از قصور ناتو در انجام پروژههای زیرساختی، بنیانی اقتصادی و از طرف دیگر، ناشی از قصور دولت کابل در استفاده ناصحیح از کمکها و عدم کاربرد آنها در امور زیربنایی میباشد. حتی اگر تا چند سال پس از خروج نیروهای خارجی شاهد ارسال کمکهای مالی آنها به افغانستان باشیم، اما القاب حکومت ناکام و درجهیک در قاچاق و فساد و اختلاس از جمله چالشهایی هستند که پیشروی پرداخت این کمکها به حکومت کابل قرار دارند.
چهارم، ارتقاء حقوقبشر و اصلاح نظام دادگستری از جمله اهدافی بودند که در عمل، چندان با موفقیت مواجه نبودند. در خصوص "ارتکاب جرائم ضد حقوقبشر" ناتو معتقد است با حضور در افغانستان، موجب ارتقاء حقوقبشر در این کشور شده است، اما از طرف دیگر، بعضاً اقدام به كشتار غيرنظاميان افغان، بازداشت و شكنجهي افراد غير نظامي، تجاوز به زنان و کودکان افغان، و موارد دیگر مینماید که هیچ توجیه حقوقبشری ندارد.در خصوص "عدم اصلاح نظام دادگستری و فساد اداری" نیز یکی از وظایف محوری ناتو، اصلاح نظام دادگستری افغانستان مطرح شده بود. اما نیروهای ناتو مرتبط با این موضوع، توفیق چندانی در پرورش حقوقدانان ورزیده برای نظام اجتماعی افغانستان به دست نیاوردند و هنوز تعداد وکلا در این کشور بسیار محدود است. دستگاه قضایی افغانستان، کماکان گرفتار فساد و رشوهخواری است. موضوع فساد اداری نیز از دیگر معضلات این کشور میباشد. براساس گزارش سازمان شفافیت بینالملل، افغانستان بهلحاظ شفافیت همراه با سومالی و کره شمالی، در پایینترین میزان شفافیت در جهان قرار دارد.
پنجم، مبارزه با مواد مخدر از جمله مهمترین مسئولیتهایی بود که ناتو در افغانستان برای خود تعریف کرده بود، اما در عمل نتوانست به موفقیتی در این زمینه دست یابد. تلاشهای ناتو در جهت ویرانی مزارع خشخاش، نه تنها منجر به کاهش تولید مواد مخدر نشد، بلکه خرده کشاورزان افغان را به سمت افراطگرایان کشاند. با توجه به آمارهای موجود، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان نسبت به سالهای آغازین حضور ناتو در این کشور افزایش چشمگیری داشته است و میتوان گفت که اقتصاد کشور به میزان گسترهای به تجارت مواد مخدر وابسته است. دلایل مختلفی برای افزایش کشت مواد مخدر در افغانستان وجود دارد که از آن جمله میتوان به: وجود دهکدههایی با ساکنان فقیر، مشکلات امنیتی، نبود کمکهای لازم به کشاورزان و ناکامی در فراهم آوردن جایگزین خشخاش ذکر کرد. کشت خشخاش بیشتر در نواحی جنوب افغانستان یعنی قندهار و هلمند صورت می پذیرد که طالبان در آن از قدرت بیشتری برخوردارند.
با نگاهی گذرا به شرایط امروز افغانستان، مشاهده میکنیم که اهداف ناتو در این کشور، چندان عملیاتی نگردیده است. این موضوع هم در عوامل داخلی و هم در عوامل خارجی ریشه دارد. عوامل داخلی شامل: قوممحور بودن جامعه افغانستان، گروه محور بودن ساخت قدرت، بیکفایتی حکومت، فساد مالی و رشوهخواری، فساد اداری، پارتی بازی، قاچاق مواد مخدر و فعالیتهای تررویستی طالبان میشود. عوامل خارجی نیز شامل: عدم تحقق کامل وعدههاي داده شده، ناتوانی در مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر، ناتوانی در مبارزه با قدرتنمايي مجدد طالبان، عدم جامعنگري به مقوله امنيت که طبق آن، تمرکز عمده را بر مبارزه نظامی با تروریسم و نه جنبههای دیگر قرار دادند در حالیکه افغانستان بیش از چکمهپوش نظامی، به معلم، قاضی، سرمایهگذاری خارجی، حاکمیت و حکومت قانون نیاز دارد.
در مجموع میتوان گفت، ناتو در دستیابی به اهدافش در افغانستان با موفقیت چندانی مواجه نگردید و در این بین، هر دو دسته بازیگر داخلی و خارجی (هرکدام به میزانی) مانعی در سر راه رسیدن به قسمت عمدهای از اهداف محسوب میشوند و نباید هرکدام، دیگری را، تنها مقصر این وضعیت معرفی کند. در واقع، این حکومت افغانستان است که میبایستی با در نظر گرفتن تأمین اصل منافع ملی، تلاش بیشتری برای پیشرفت کشور در همه عرصهها مینمود و با کسب حمایت مردمی و جلب حمایت کشورهای خارجی، گامهای مؤثرتری در این زمینه برمیداشت.
*پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.