- کارشناسی داوری دیدار استقلال - آلومینیوم اراک : گل بلانکو از خط گذشت!؟ (+ عکس و ویدئو)
- آقای دبیر! مردم انتخاب میکنند چه کسی پهلوانشان باشد و چه کسی کریم شیرهای! / چرا از محبوبیت رسول خادم عصبانی هستی!؟
- قطامِ سریال امام علی(ع) در 51 سالگی و در فرانسه / زندگینامه و کارنامه هنری ویشکا آسایش + تصاویر
- عربستان سعودی «با این دختر» برای اولین بار به مسابقه دختر شایسته جهان میرود + عکس
- خاطره آقای همساده از «بده بزنیم» در گفتگو با پشه و ایرج طهماسب! (ویدئو)
- ثواب و فضیلت سوره یس ؛ بهترین سوره برای اموات و اهل قبور + متن و ترجمه سوره یاسین / یس ﴿١﴾ والقرآن الحکیم ﴿٢﴾ انک لمن المرسلین ﴿٣﴾
فريد زكريا
مترجم: حسين موسوي
مرور زندگي مصيبت بار فردي گري، کسي که از کودکي گرفتار مصيبت بوده است، نشان مي دهد که او بارها و بارها به خاطر مواد مخدر دستگير شده بود و در آخر نيز در مقر پليس جان مي سپارد.
با خواندن زندگي گري من به ياد کتابي افتادم که چندي پيش در شرح و توصيف مرداني نوشته شده بود که عمدتا سياهپوست بوده اند و در سيستم قضايي ايالات متحده گير افتاده اند. اين کتاب، يک نوشته بسيار محافظه کارانه در مورد يک زنداني در کاليفرنيا است.
نويسنده در اين کتاب نوشته است: بسياري از قربانيان محصول بي عدالتي اجتماعي و قضايي هستند که از سوي سيستم ناقص کمک هاي رفاه عمومي به وجود آمده است و با سيستم قضايي کينه توزانه بازتوليد مي شود.
سيستم ورشکسته آموزش و پرورش، خدمات اجتماعي و قضايي در ايالات متحده آمريکا غيرقابل تحمل و منزجرکننده است. در زندگي ده ها ميليون انساني که کم ارزش پنداشته شده اند، آمريکا بهاي سنگيني را به وسيله اين عادات رواج يافته و سهل ا نگارانه مي پردازد.
نويسنده اين کتاب «کونراد بلک» بود که زماني يکي از چهره هاي برجسته عرصه رسانه بود و سه سال به اتهام کلاهبرداري به زندان افتاده بود. پرونده بلک بسيار پيچيده بود. وي در دادگاه دفاع قوي و جانانه اي از خود انجام داد، اما در مخمصه سيستم قضايي ايالات متحده گير افتاد و براي اينکه اين سيستم معيوب را نشان دهد، کتاب و چندين مقاله در اين خصوص نوشت. درس هايي که او از اين سيستم گرفته است، بسيار جدي و قابل توجه هستند.
آمريکا 5 درصد از جمعيت جهان را دارد و 25 درصد از زندانيان دنيا هم در اين کشور در بند هستند که بيشترشان سياه هستند. جمعيت ايالات متحده نسبت به ساير کشورهاي پيشرفته دنيا، مثل کانادا، بريتانيا، فرانسه و ژاپن که از دموکراسي برخوردارند، بيشتر است. اما در آمريکا 95 درصد محاکم را دادستان ها پيروز مي شوند، در حالي که در کانادا، دادستان ها در 60 درصد موارد پيروز محاکم مي شوند و اين رقم در بريتانيا به 50 درصد مي رسد.
آيا بايد نتيجه گرفت که دادستان هاي ما بهتر از آنها هستند؟ نه. بلکه اين سيستم قضايي سيستم رعب آوري است که وکلارا به شدت مي ترساند و وکلاي آمريکايي از ترس اينکه از شغل وکالت محروم شوند، پرونده ها را از دست مي دهند. همين موضوع دادستان ها را قادر مي سازد تا هر کسي را که در اطراف پرونده هستند، مورد هدف قرار دهند.
در حاشيه نقد کتاب ها در نيويورک، قاضي جد راکوف در مقاله اي نوشته بود: سيستم عدالت قضايي امروز آمريکا شباهت کمي به آنچه پدرانمان بنيانگذار آن بوده اند، يا در فيلم ها و نمايش هاي تلويزيوني نشان داده مي شود، دارد. در واقع بايد بگويم از آن سيستم مورد نظر فاصله گرفته است. يک روز دادگاه در آمريکا يعني نه محاکمه و نه حق و حقوق براي متهم.
دادستان ها تقريبا به هر آنچه مي خواهند مي رسند. زماني که در هيات منصفه مشغول به کار بودم، من به سرعت متوجه قدرت دادستان ها شدم. اين مساله مخالف آن چيزي است که به طور قانوني بايد يک دادستان از آن برخوردار باشد.
سيستم قضايي آنگلو-آمريکايي به طور تاريخي بر مبناي حقوق متهم بنا شده است نه بر اساس قدرت دادستان ها. اين نشان مي دهد که سيستم قضايي ايالات متحده چقدر با ساير نقاط دنيا تفاوت دارد.
براي شرح اين سيستم بايد به سخنان يکي از اعضاي هيات ژوري هاي بزرگ انگليس استناد کنيم که مي گويد: «اگر 10 زنداني از زندان فرار کنند، بهتر از آن است که يک بي گناه از بي عدالتي رنج ببرد.»
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما