بذرپاش: ما با سوادیم

وی در بخش پایانی سخنانش نیز با تاکید بر این‌که «هم مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران و هم نقدکنندگان با سواد هستند» ادامه داد: نقدکنندگان ایرادات را مشاهده می‌کنند؛ تاسیسات نظامی چه ربطی به موضوع هسته‌ای دارد که غرب خواهان بازرسی از تاسیسات نظامی است.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تعهد بین‌المللی را از جنس یک ورق کاغد ندانست و گفت: همه نگرانی‌ها برای همین است.

به گزارش ایسنا، مهرداد بذرپاش در همایش «مرگ بر آمریکا» با بیان این‌که «در ایران از ابتدای انقلاب اتفاقات زیادی افتاده است»، اظهار کرد: برای نسل سوم انقلاب این اتفاقات به صورت فصلی از تاریخ محسوب می‌شود.

وی در ادامه با اشاره به فیلم مختارنامه گفت: اگر فیلم مختارنامه ساخته نمی‌شد خیلی از افراد جامعه با شخیصت سلیمان که مرجع تقلید، فقیه، مجاهد و مبارز که در قیام توابین فرمانده آن‌ها بود آشنا نمی‌شدند. همزمان با سلیمان در کوفه پیرمردی بود که به لحاظ فقاهت و مبارزاتی جایگاه سلیمان را نداشت اما اگر برای او فیلم هم ساخته نشود و در مورد او کتاب هم ننویسند این پیرمرد که حبیب‌بن‌مظاهر است در تاریخ ماندگار بوده و همه شیعیان او را به خوبی می‌شناسند. علت ماندگاری حبیب‌بن‌مظاهر در تاریخ یاری کردن امام زمان خود است. کسانی که در وقت درست «ولی زمان» خود را یاری می‌کنند در تاریخ ماندگار می‌شوند، حتی اگر درباره شخصیت آن‌ها فیلمی ساخته نشود و یا کتابی نوشته نشود.

وی خاطرنشان کرد: تاریخ از جنس تکرار است و شرط ماندگاری در تاریخ یاری به موقع «ولی زمان» است و اتفاقاتی که امروز می‌افتد نیز از جنس تکرار تاریخ است.

این نماینده مجلس در بخش دیگری از سخنانش به مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد و یادآور شد: از سال 81 پرونده هسته‌ای ایران بعد از انفجار برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک غیرعادی شد و مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان تحت عنوان تروئیکای اروپایی آغاز شد؛ چراکه نخستین بار این سه کشور درباره برنامه هسته‌ای ایران ادعا و اظهارنظر کرده بودند. بعد از گذشت زمانی سه کشور آمریکا، چین و روسیه نیز به مذاکرات افزوده شدند و تروئیکا به 1+5 تغییر نام داد یعنی 5 کشور عضو شورای امنیت سازمان ملل و آلمان که خارج از این شوراست.

وی در ادامه به مذاکرات وین و پاریس و در نهایت سعدآباد تهران اشاره کرد و ادامه داد: در این بخش از مذاکرات بحث تعلیق شش ماهه تاسیسات هسته‌ای ایران - که در آن زمان ایران به اندازه انگشتان دست هم ماشین سانتیفیوژ نصب نکرده بود - مطرح شد. ایران تعلیق شش ماهه را پذیرفت و بعد از تعلیق تاسیسات هسته‌ای را پلمپ کردند که این موضوع پلمپ کردن در صحنه بین‌المللی به نوعی حرکتی غیرمودبانه محسوب می‌شود و پیام بدی دارد.

وی به روند ادامه تعلیق تاسیسات هسته‌ای ایران و بدقولی طرف‌های مذاکرات در فک پلمپ و در نهایت انجام این کار در دولت بعدی پرداخت و درباره مقطع زمانی سال 84 تا 87 گفت: در این سال‌ها ایران موفق به نصب و راه‌اندازی تعدادی دستگاه سانتریفیوژ شد. این ماشین‌ها توسط شهدایی چون احمدی روشن در وضعیت تحریم - که ماشین‌های هسته‌ای تحریمی‌ترین کالاها بودند - وارد کشور و نصب شد.

نماینده مردم تهران در بخش دیگری از سخنانش با بیان این‌که «تحریم علیه ایران سه نسل دارد» اظهار کرد: نسل اول تحریم‌ها با تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد. نسل دوم نیز به دلیل ماجرایی بود که ایران را متهم به حمایت از گروه‌های تروریستی کردند. نسل سوم تحریم‌ها نیز بعد از صدور قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل آغاز شد که بعد از آن 5 قطعنامه پشت سر هم صادر و ایران را به خاطر برنامه اتمی تحریم کردند. در سال 87 طرف مذاکره کننده 1+5 پیشنهاد انجماد دو طرفه را به ایران ارائه کرد. بر اساس این پیشنهاد قرار بود هر دو طرف مذاکرات در جایی متوقف شوند، اما غرب به این پیشنهاد عمل نکرد. غرب با رسیدن به انتخابات سال 88 فتنه را کلید زد؛ چراکه ماجرای سال 88 دعوای بین دو نفر نبود و غرب با این عنوان که دولت ایران مشروعیت ندارد به دنبال وضع تحریم‌های اقتصادی رفت تاحکومت را ساقط کند.

وی با اشاره به این‌که «تحریم‌های ایران بعد از قطعنامه 1929 توسط آمریکا بدون بررسی کارشناسی انجام شده است»، تصریح کرد: تیم مذاکره‌کننده نیز در حال حاضر این ایرادات را پیگیری می‌کند؛ چراکه آمریکا دنبا لغو تحریم‌ها نبوده و فقط بحث تعلیق را مطرح می‌کند.

وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان این‌ اعتقاد که «سازمان تحریم براساس اطلاعاتی که به غرب و خصوصا آمریکا فروخته شد، ایجاد شده است»، اظهار کرد: اگر آمریکا بخواهد تحریم‌ها را لغو کند برای ایجاد دوباره سازمان تحریم به اطلاعات جدید نیز نیاز دارد که جمع‌آوری اطلاعات بسیار سخت شده و برای همین با لغو تحریم‌ها مخالف است.

این نماینده مجلس گفت: آمریکا در مذاکرات دو نقشه شماره یک و نقشه شماره دو دارد؛ در نقشه شماره یک دموکرات‌ها می‌گویند ایران را با قدرت هوشمند یعنی از طریق تبلیغات رسانه‌ای و تحریم مهار می‌کنیم اما جمهوری‌خواهان می‌گویند که فقط از طریق جنگ می‌توان ایران را زمین‌گیر کرد. در نقشه شماره دو، آمریکا سه کار انجام می‌دهد که در مرحله اول بحث توافق بین جان کری و سعود الفیصل وزیر خارجه قبلی عربستان بود که قیمت نفت را از 100 دلار به زیر 50 دلار رساندند که حتی اگر تحریم‌ها نیز برداشته شد ایران به لحاظ فروش نفت درآمدی نتواند کسب کند. تولید فشار از طریق گروه‌های تروریستی در منطقه برای نزدیک شدن به مرزهای ایران نیز راهکار دیگر آنان است؛ ماجرای داعش در عراق ، افغانستان و پاکستان و یا سوریه را نباید سطحی فرض کرد؛ چراکه همزمان با مذاکرات نقشه شماره دو را اجرا می‌کنند که باید در این مرحله حواس‌مان جمع باشد.

گزارش خطا