- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
مديرمسوول کیهان همچنان به مذاکره کنندگان «قابل اعتماد، متعهد، شجاع و متدین» بی اعتماد است
گلایه حسین شریعتمداری از تیم مذاکره کننده: خطای خطرناک! / چه فاجعهای در پیش خواهد بود...
اگر این پیشبینی تحقق پیدا کند، از هماکنون میتوان به وضوح درک کرد که چه فاجعهای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به عنوان پیشنویس مورد توافق اولیه تیمهای مذاکرهکننده قلمداد میشود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است.
نواندیش: حسین شریعتمداری در شماره امروز روزنامه کیهان یادداشتی تحت عنوان خطای خطرناک به شرح زیر نوشت:
خطای خطرناک!
خبری که امیدواریم صحت نداشته باشد ولی متاسفانه برخی شواهد پیرامونی از صحت آن خبر میدهد، حاکی از ترفند موذیانهای است که حریف بعد از ناامیدی از تحمیل یک «توافقهستهای بد» به کشورمان، تدارک دیده و در آستین دارد.
توضیح آن که ترسیم خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای و تاکید بر این نکته که خطوط یاد شده، قانونی و غیرقابل عبور هستند، نقشه آمریکا و متحدانش برای تحمیل یک «توافق بد» و ویرانگر صنعت هستهای کشورمان را با بنبست روبرو کرد و تیم محترم مذاکرهکننده با این دستور کار که توافق مورد قبول ایران فقط توافقی است که در آن خطوط قرمز ترسیم شده رعایت شده باشد به وین رفت و تا آنجا که مصاحبهها و اظهارات اعضای تیم کشورمان نشان میدهد، آنان بر حفظ و رعایت خطوط یادشده تاکید داشتهاند.
از سوی دیگر، توافق مورد نظر حریف دقیقا- و نه احتمالا- در نقطه مقابل توافق مورد قبول ما قرار داشته و دارد. بنابراین - و همانگونه که در یادداشت روز سهشنبه نگارنده آمده و استدلال شده بود- مفاد پیشبینی شده حریف برای توافق نهایی نمیتوانست مورد قبول جمهوری اسلامی ایران باشد و از سوی دیگر شکست مذاکرات برای آمریکا و متحدان اروپایی آن - مخصوصا انگلیس و فرانسه- به مفهوم و معنای شکست آنان در تحمیل خواستههای خود به ایران بود.
خواستههایی که بیرون از چالش هستهای هدفگذاری شده و نه فقط برچیدن صنعت هستهای کشورمان را به دنبال داشت، بلکه تضعیف توان نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و نهایتا تبدیل آن به کشوری ناامن، فقیر و بحرانزده را نشانه رفته بود.
از این روی به آسانی میتوان درک کرد که برای حریف ناکامی در تحمیل توافق مورد نظر خود به فاجعه شبیه بود. این ناکامی که با هوشمندی رهبر معظم انقلاب و تعریف حقوقی ایشان از توافق قانونی و منصفانه رقم خورده بود، حریف را به تدارک پروژهای کشانده که خبر یاد شده در صدر این وجیزه حاکی از آن است و در صورتی که کلید بخورد، آسیبهای غیرقابل جبرانی برای کشورمان به دنبال خواهد داشت و ...
اخبار و گزارشهای رسیده به کیهان حکایت از آن دارد که با توجه به تعریفهای متضاد طرفین از «توافق خوب» و ناممکن بودن توافقی که مجموع خواستههای ایران و حریف را در خود داشته باشد، آمریکاییها برای خروج از این بنبست راهکاری را پیشنهاد کردهاند و گفته میشود تیم مذاکرهکننده کشورمان نیز به این پیشنهاد روی خوش نشان داده و آن را پذیرفته و یا در حال ارزیابی برای پذیرش آن است. طرح آمریکاییها، «تهیه پیشنویس یک توافق» بدون امضای آن است. متن این پیشنویس، به گونهای پیچیده و چند پهلو تهیه شده است که در آن عبور از خطوط قرمز اعلام شده ایران، وضوح چندانی نداشته باشد.
دقیقا برخلاف توافق لوزان که متن آن به وضوح از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران حکایت میکرد و اجرای آن بیتردید، برچیده شدن صنعت هستهای کشورمان را به دنبال داشت. همین جا گفتنی است که اخیرا برادر عزیزمان جناب آقای عراقچی گفته بود، متن پیشنویس توافق نهایی با ادبیات متفاوت و تغییرات جدی در حال تهیه است که این اظهارنظر با توجه به ترفندی که به آن اشاره خواهیم کرد میتواند - خدای نخواسته- نشانهای از کمتوجهی برادران تیم مذاکرهکننده کشورمان نسبت به خدعه پیچیده حریف باشد. بخوانید!
بر اساس گزارشی که به کیهان رسیده، قرار است هر یک از طرفین مذاکرهکننده در وین یعنی ایران و 6 کشور گروه 5+1، روز شنبه 13 تیرماه جاری - 4 جولای- پیشنویس مورد اشاره را به کشورهای متبوع خود ببرند و نظر نهایی مسئولان بلندپایه کشورهایشان را درباره متن یاد شده جویا شوند. بر اساس همین خبر، قرار است تیم هستهای کشورمان نیز روز شنبه با متن توافق پیشنهادی به تهران آمده و درباره آن کسب تکلیف کنند!
و اما، پیشبینی نگارنده با توجه به سابقه حیلهگری حریف آن است که بعد از انتقال متن پیشنویس توافق یاد شده به ایران، اوباما و یا یکی از مقامات رسمی آمریکا با صدور یک بیانیه و یا انجام یک مصاحبه، اعلام خواهند کرد که متن تهیه شده توافق مورد قبول آمریکاست و برای نهایی شدن آن منتظر اعلام نظر مقامات عالی ایران هستیم!
اگر این پیشبینی تحقق پیدا کند، از هماکنون میتوان به وضوح درک کرد که چه فاجعهای در پیش خواهد بود. توافقی که در آن خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران رعایت نشده است، به عنوان پیشنویس مورد توافق اولیه تیمهای مذاکرهکننده قلمداد میشود و ایران اسلامی بر سر یک دو راهی قرار خواهد گرفت که هر دو سوی آن تحمیلی و شکننده است. اگر متن پیشنویس را بپذیریم، به یک «توافق بد» که در آن از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران یعنی حفظ صنعت هستهای کشورمان عبور شده است، تن دادهایم و اگر نپذیریم، این تلقی به افکار عمومی جهانیان - و احتمالا بخشی از مردم ایران- پمپاژ میشود که ایران عامل شکست مذاکرات و مانع توافق بوده است!
باز هم امیدواریم که نه آن خبر صحت داشته باشد و نه این پیشبینی در مرحله نزدیک به وقوع باشد! ولی متاسفانه پیشبینی مورد اشاره در میان شنیدههای وین نیز مطرح است و برخی از دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی به تلویح از آن یاد میکنند. بنابراین، انتظار آمیخته به گلایه از تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان، آن است که چنانچه پروژهای با مشخصات یاد شده در میان باشد، این پروژه موذیانه را در میانه راه، ناکام و ناتمام بگذارند.
خواستهای که از تیم هستهای محترم کشورمان نه فقط دور از انتظار نیست بلکه با توجه به شجاعت، امانتداری، غیرت و تدین آنها، بایسته و شایسته نیز هست.
تیم هستهای کشورمان با اختیار کافی به وین رفته است و از توان تضمینشده برای هر دو اعلام نظر «آری» و یا «نه» برخوردار است. بنابراین وقتی میبیند که در متن توافق پیشنهادی خطوط قرمز نظام رعایت نشده است، وظیفه مورد انتظار - بخوانید تکلیف قطعی و غیرقابل تغییر- آنها، اعلام مخالفت صریح با متن مورد اشاره و پاسخ قاطعانه «نه» به آن است و بدون کمترین تردیدی میتوان گفت که انتقال متن یاد شده به ایران یک «خطای خطرناک»! و بازی کردن در میدان خدعه و فریب حریف خواهد بود. مگر خطوط قرمز نظام که تعریف روشنی از یک توافق خوب به دست میدهد از نگاه تیم هستهای کشورمان دور مانده است که کمترین احساس نیازی برای انتقال متن یادشده به تهران در میان باشد؟!
و در خاتمه این وجیزه باز هم گفتنی است امیدواریم خبری که به کیهان رسیده است، صحت نداشته باشد و تیم مذاکرهکننده کشورمان که به عنوان امانتداران امین، شجاع، غیور و متدین وظیفه حفظ منافع ملی و از جمله صنعت هستهای ایران اسلامی را بر عهده دارند- در صورت صحت خبر یاد شده- ترفند حریف را با هوشمندی به دیوار ناکامی بکوبند و فقط به متن توافقی «آری» بگویند که با مشخصات قانونی و تعریف شده از سوی مسئولان محترم کشورمان همخوانی کامل داشته باشد.
یادآوری:
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دبدار با مسئولان نظام در حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای ایران آمده است: مذاکرهکنندگان قابل اعتماد، متعهد، شجاع و متدین هستند . آنان منافع و غرور ملی را در مذاکرات دنبال میکنند.
مقام معظم رهبری در بخشی از صحبتهایشان در این دیدار فرموده اند: بنده هیئت مذاکرهکننده را (همین دوستانی که این مدت زحمات را بر دوش گرفتهاند) هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدین میدانم، این را همه بدانند. اکثر حضّاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید، اگر شما هم از محتوای و جزئیات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد آگاه بودید، حتما به بخشی از آنچه بنده گفتم، اذعان میکردید. من البته علاوه بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور با سوابقشان میشناسم. اینها مردمانی هستند متدیّن و امین، اینها امیناند. قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند برای این کار. انصافاً غیرت ملّی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار میگیرند (که حالا نمیخواهم تعبیر متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته آن تعبیرند امّا خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم) و انصافاً در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقّت کامل مواضع خودشان را بیان، دنبال و تعقیب میکنند.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
خوارج در صدر اسلام چگونه پدید آمد زمانی که اعتماد خود را نسبت به ولی زمان خوداز دست دادند
حالا خوبه اینها خود را ولایتی بقیه افراد را ضد ولایت می دادند
اینجاست که سره از ناسره مشخص می شود
حالا خوبه اینها خود را ولایتی بقیه افراد را ضد ولایت می دادند
اینجاست که سره از ناسره مشخص می شود
آقای شریعتمداری ولایت فقیه را در راستای منافع خودش و همفکرانش قبول دارد نه در جایی که رهبر عزیز می فرمایند"مذاکرهکنندگان قابل اعتماد، متعهد، شجاع و متدین هستند . آنان منافع و غرور ملی را در مذاکرات دنبال میکنند". منافع ایشان و همفکرانش خیلی مهمتر از درد و رنج بیکاری جوانان و مشکلات اقتصادی و فقر گریبانگیر جامعه است ایشان که مشکل مالی نداره که درد مردم رو درک کنه درد جوانی که دکترا گرفته بیکار تو خونه نشسته برا ایشون فقط رای آوردن همفکرانش تو انتخابات مجلس مهمه و اینهم مهم نیست که همفکرانش چه بلایی سر مردم آوردند
حسين شريعتمداري و دوستان دلواپس نمي خواهند به يك توافق برسيم و اين طور بدبينانه به موضوع نگاه مي كنند ولي با تمام اين تفاسير آزادي بيان ايجاب مي كند مخالف هم حرف خود را بزند گرچه اميدوارم اينگونه اظهارات حواس تيم هسته اي كشورمان را بيشتر جمع كند چه بسا ممكن است يك درصد از صحبتهاي شريعتمداري درست باشد!
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.