به گزارش آنا، سایت خبری هنرلند گفتگویی با زیباکلام انجام داده و نظر وی را درباره کیفیت اطلاعرسانی صداوسیما جویا شدهاست. متن کامل گفتگو در ادامه آمده است:
گفتگو با صادق زیباکلام که اکنون استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران است در نوع خود متفاوت و جالب است.
گفتگوی ما با او از دانشکده خبر دانشگاه آزاد شروع و بعد از عبور از عرض خیابان انقلاب در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران تمام شد. بر خلاف تصور اولیه، میز یک استاد علوم سیاسی در اتاق اساتید می تواند خیلی هم شلوغ باشد،از کشک خشک و عناب گرفته تا فلاپی دیسک های تاریخ گذشته و واکس!
صادق زیبا کلام که گاه اظهار نظرهایش جنجال های زیادی هم در جامعه به پا کرده، نزدیک به یک ساعت با ما گفتگو کرد . هرچند گاهی لابلای صحبت ، موضوع شاخه به شاخه می شد سعی کردیم بیشتر بر رفتار رسانه ملی بر موضوع خبررسانی مذاکرات هسته ای متمرکز شویم.
آقای دکتر زبباکلام سلام غیر از ساعاتی که مشغول امور روزمره هستید اوقات فراغت شما چطور میگذرد.
سلام . پیاده روی استقامت و مطالعه کتاب از علاقمندی های من است و البته تکمیل کتابی که دارم مینویسم با نام ” غرب چگونه غرب شد” بر وزن کتاب "ما چگونه ما شدیم”. این کتاب سعی دارد فارغ از اینکه چیستی "غرب” خوب، بد، زشت، پلید یا مفید است نگاهی به روند شکل گیری غرب کنونی بیندازد که کمتر کشوری در دنیا اکنون از آن الهام نگرفته است.
آقای دکتر مخاطب کدام رسانه دیداری یا شنیداری در داخل کشور هستید.
زببا کلام: تلویزیون که تقریبا نگاه نمی کنم؛ راستش فرصتش را ندارم. چه ماهواره چه کانالهای داخلی اما از دوران دانشجویی در انگلیس عادت داشتم موقع کار رادیو گوش می دادم. برای همین بیشتر خبرهایم را از رادیوی بی بی سی جهانی میگیرم. اما از کانالهای داخلی هم رادیو گفتگو، رادیو معارف و رادیو فرهنگ بیشتر گوش می کنم چون خیلی موسیقی دلنگ دولونگ و پاپ اسلامی! ندارند و از مباحث آنها استفاده می کنم.
یعنی از اخبار این شبکه ها استفاده نمی کنید؟
راستش من فکر میکنم شبکه های داخلی خبر پخش نمی کنند و بیشتر سخنرانی و نصیحت پخش می کنند.
آنچه رسانه های خبری ما (رادیو تلویزیون) انجام می دهند یک نوع موعظه سیاسی و تنویر افکار عمومی است.
از تلویزیون کدام برنامه ها را می بینید؟
من که گفتم خیلی تلویزیون نمی بینم . فقط نوروز امسال که با خانواده سفر بودیم یکی دو قسمت از سریال آقای فخیم زاده را نگاه کردم که خوب نبود . چون سریال پلیسی جذابیتش به این است که شما نتوانید حدس بزنید نتیجه داستان چه خواهد بود اما در این سریال همه چیز مشخص بود.
سریال مهران مدیری را هم دیدم که راستش خیلی لوس بود.
البته از ان روزها فاصله داریم و می دانید که سریال درحاشیه جنجال و حاشیه زیاد داشت ، سازمان نظام پزشکی و گروهی از پزشکان اعتراض هایی داشتند. الان هم زمزمه هایی هست که بعد از ماه رمضان ، بازگشت مهران مدیری با سریالی شبیه همان فضای قبلی خواهد بود نظرتان چیست؟
ببیند! سریال درحاشیه – حالا که همه هیجاناتش هم فروکش کرده – را الان بهتر می شود قضاوت کرد. از دو جنبه می توان نگاه کرد . اول اینکه در کل پزشکان، قشر خوشنامی در میان مردم نیستند. خیلی جالب است چون عملا پزشکان نمی توانند برای بیمارانشان خیلی وقت بگذارند. فرض کنید پزشکی که در مناطق مطرح تهران مطب دارد و مردم از ساعت ها قبل نوبت گرفته اند و او مثلا ظرف ۷ ساعت تا نیمه شب باید ۱۰۰ نفر را ویزیت کند ، این یعنی به طور متوسط هر ۴ دقیقه یک بیمار وارد اتاق او شده است . پس طبیعتا نمی تواند برای انها وقت بگذارد.
نکته دیگر، مگر پزشکان طبقه خاصی هستند که ورای انتقاد و طنز باشند؟ آنها هم ممکن است خطا و اشتباه داشته باشند پس طنز کردن آنها و خندیدن به این حرفه کار بدی نیست. همان طور که ممکن است یک استاد دانشگاه سوژه طنز باشد.
اما از بعد دیگر، رفتارهای کاراکترها در سریال مهران مدیری فارغ از پیام اخلاقی سریال، لوس بود. البته این نظر و سلیقه من است و ممکن است افراد دیگر نظر دیگری داشته بباشند.
خانواده شما معمولا از کدام برنامه های تلویزیون استفاده میکنند؟
همسرم خیلی کم تلویزیون داخلی را میبییند . عمدتا برنامه های بی بی سی فارسی ، شبکه من و تو و سریال های جم تی وی را می بینید.
حالا که صحبت از بی بی سی و کلا رسانه های رقیب شد اجازه بدهید گریزی هم به مساله این روزها بزنم و سوال کنم نوع پوشش اخبار مذاکرات هسته ای را در این دو رسانه چطور ارزیابی میکنید؟
نوع پوشش بی بی سی فارسی و تلویزویون ایران غیرقابل مقایسه بود. مخصوصا شبی که بیانیه مشترک را آقای ظریف و خانم موگرینی در لوزان قرائت می کردند. در صداوسیمای ما، انگار مذاکرات مربوط به بورکینافاسو با ۵+۱ بود نه مذاکرات ایران!
و مطلبی در فیس بوک نوشتم که تبریک گفتم به صداوسیمای ایران که خدعه های رسانه های بیگانه را درباره اینکه ایران در مذاکرات حضور دارد خنثی کرده است.
فردای بیانیه مشترک ، همه رادیوها را گرفتم. جوان ، تهران ، پیام ، ایران … انگار نه انگار که میلیون ها نفر از مردم با اشتیاق ان را تعقیب میکردند. در عوض موضوع برنامه ها به محافظت از طبیعت و … اختصاص داشت.
آقای دکتر مدیران رسانه می گویند که کانال ها تخصصی هستند نمی شود انتظار داشت به موضوع دیگری بپردازند
عجب! پس چرا زمانی که اتفاقی می افتد که به نفع یک گروه و جناح خاص است مدیران رسانه زود "ویژه برنامه” تهیه می کنند. آن موقع این کانال ها تخصصی نیست؟
ببینید در کل کسی در ایران اگر بخواهد خبری بگیرد حتما به رسانه های خارجی مراجعه می کند. این نظر من است.
من خیلی وقت ها با اصولگراها مناظره می کنم . بعد طرف من به رسانه رقیب استناد می کند. جالب است که هم آن را می کویند هم به ان استناد می کنند!
به نظر شما چرا رسانه صدا و سیما چنین عملکردی دارند؟
رسانه ما یک رسانه ایدئولوژیک است بنابراین همه رویدادها را از پشت همین عینک میبیند.
اخبار صداوسیمای ما را اگر رصد کنید هیچ اتفاقی در جهان نمی افتد که مغایر با تفکر برخی افراد تصمیم گیر در رسانه باشد.
اوباما به کشور خارجی سفر کند تلویزیون ما گزارش می دهد عده ای تظاهرات اعتراض آمیز کردند.
اما اگر یک مقام ایرانی سفر کند ، مراسم استقبال با شکوه و بحث الگو گرفتن از ایران و … مطرح می شود.
اگر مردم لندن تظاهرات می کنند حتما علیه نظام سرمایه داری است
تظاهرات مردم در کشوری که حکومتش نزدیک به امریکاست همیشه ضدامریکایی است.
خبرهای بد همیشه برای کشورهایی است که با انها خوب نیستیم.
مثل عربستان ، بحرین ، امریکا ، انگلیس و …
با این نوع نگاه چطور مردم باید اعتماد کنند؟
بگذارید اینطوری بگویم مردم به اخبار خارجی صداوسیما انقدر اعتماد دارند که مردم المان شرقی و کشورهای کمونیست به رسانه های کشورشان داشتند.
بی بی سی و صدای آمریکا قبل از فروپاشی کمونیست ها میلیون ها شنونده داشتند.
ابتدای انقلاب ساعت ۷ و نیم صبح اقای اندرو ویدلی از تهران گزارش می داد و همه او را میشناختند.
اما روزهای اول انقلاب کسی دیگر به بی بی سی گوش نمی کرد چون روزنامه ها همه چیز را می نوشتند و صداوسیما هم فضای بازی داشت.
در دوران اصلاحات مخاطبان بی بی سی و صدای امریکا افت کرده بود و روزنامه هایی که به آنها زنجیره ای گفته می شد به چاپ سوم هم می رسیدند. وقتی محدودیت رسانه ای ایجاد می شود مردم به سمت رسانه های بیگانه می روند. یعنی این بی بی سی نیست که نقش افرینی می کند این رفتار ماست که مخاطب را به ان طرف سوق می دهد.
آقای دکتر چقدر اهل فیلم و سینما رفتن هستید؟
(با لبخند) اخرین فیلمی که با علاقه و اراده رفتم سینما و دیدم ، فیلم "دیوانه ای از قفس پرید” بود که سال ۵۶ بود.
اما فیلمی هم که بعد از انقلاب و با علاقه و میلم خودم دیدم "آژانس شیشه ای” ابراهیم حاتمی کیا بود و آخرین فیلم هم که روی پرده دیدم ، "شیار ۱۴۳″ بود با بازی خوب مریلا زارعی. ولی بعدها به نظرم یک گروه خاص سعی کرد از فیلم سوءاستفاده کند .