نامه زیباکلام به قالیباف: عذر می خواهم اما...

از این بابت بنده از شما پوزش می‌طلبم اما نمی‌دانم تکلیف بیلبوردهای دیگری که رئیس‌جمهور آمریکا را در کسوت شمر، حرمله، عمرسعد و... نشان می‌دادند چه می‌شود.

در متن نامه وی آمده است:

بسمه‌تعالی

جناب آقای دکتر قالیباف

شهردار محترم پایتخت

با سلام و تحیات، در خصوص نامه سرگشاده مورخه هشتم مردادماه به آن مقام منیع، در فقره بیلبورد «فرش قرمز» اشتباهی رخ داده که بدین‌وسیله از بابت آن از جنابعالی پوزش می‌طلبم. بنده آن تصویر را در صفحه اول روزنامه شرق دیدم و تصورم آن بود که بیلبورد جدیدی از شهرداری می‌باشد؛ اما ظاهراً موضوع آن تصویر کاری هنری می‌بوده و ارتباطی با بیلبورد نداشته. از این بابت بنده از شما پوزش می‌طلبم اما نمی‌دانم تکلیف بیلبوردهای دیگری که رئیس‌جمهور آمریکا را در کسوت شمر، حرمله، عمرسعد و... نشان می‌دادند چه می‌شود.

خوشبختانه اطلاعات دینی آقای اوباما در حدی نیست که بداند در آن بیلبوردها او با چه کسانی قیاس شده؛ اما جناب قالیباف عزیز، تصورش را بفرمایید که شهرداری نیویورک ماه آینده که جناب آقای روحانی رئیس‌جمهور قوی شوکتمان طول الله عمره به آمریکا مشرف خواهند شد بیلبوردهای بزرگی از ایشان در خیابان‌های نیویورک آویزان کنند که ایشان را زبانم لال در کسوت یهودا (که به حضرت عیسی بن مریم (ع) خیانت کرد) نشان بدهند. به نظر جنابعالی آیا آقای روحانی از این عمل مکدر نخواهند شد؟ البته برخی از مسئولین محترم شهرداری طی چند روز گذشته با بنده تماس گرفتند و فرمودند که آن بیلبوردها چه ارتباطی با شهرداری داشته؟ بنده هم جسارتا پاسخ دادم که اگر من بیلبوردی را سر کوچه‌مان بیاویزم، به فاصله چند ساعت عوامل شهرداری آن را پایین آورده و معدوم خواهند نمود؟ و آیا نصب هرگونه بیلبوردی در سطح شهر نمی‌بایستی با موافقت شهرداری محترم باشد؟ گیریم که آن بیلبوردها را شهرداری نه خود راسا تهیه کرده بوده و نه خود اقدام به نصب آن‌ها نموده باشد. آیا بدون موافقت شهرداری امکان نصب آن‌ها وجود می‌داشته؟

ایام به کام باد

صادق زیباکلام

دوازدهم مردادماه یک هزار و سیصد و نودوچهار

گزارش خطا

X Share

Telegram Google Plus Linkdin

Cloob Facenama

لینک کپی شد

نظرات بینندگان

انتشار یافته: ۳

در انتظار بررسی: ۰

غیر قابل انتشار: ۱

علی

۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۳

پاسخ

این ادبیات دکتر زیبا کلام بیشتر به درباری های زمان قاچار می خورد و اط یک دکتر چنین ادبیاتی دور از شان و منزلت است. به هر حال ایشان که استاد دانشگاه است می داند سنگ بنای هر کار پژوهشی مستن بودن ان است. این نشان میدهد که این استاد عزیز دغدغه دیگری از این مطالب دارد هدفش روشنگری و تبین مسایل نیست