- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
- توصیه رهبر انقلاب به خواندن «دعای چهاردهم صحیفه سجادیه» و «دعای توسل» برای پیروزی جبهه مقاومت + متن
- استفاده چین و روسیه از کارت ایران برای امتیازگیری از ترامپ
در دفاع از متن تكنيكي «توافق»
لغو تحريم ها، اساس برجام است
دکتر مهدي ذاكريان *
پس از به دست آمدن توافق هسته اي در وين، انتقاداتي از سوي منتقدان توافق مطرح مي شود که در برخي موارد بسيار دور از انصاف و بدون داشتن نگرشي صحيح به متن برجام( برنامه جامع اقدام مشترک) است؛ يکي از اين انتقادات در مورد ساز و کار بازگشت تحريم هاست و اين مساله مطرح است که تيم مذاکره کننده، مکانيسم «ماشه» را در اين رابطه پذيرفته است. اما اکنون پرسش اينجاست كه چه کسي گفته است که قرار است تحريم ها بازگردد؟
اساس مذاکرات دوساله هسته اي ميان ايران و گروه 1+5، برجام و توافق بر لغو تمام تحريم هاست. در واقع اينکه ايران پاي ميز مذاکره نشست و برجام و قطعنامه به تصويب رسيد به اين دليل بود که تحريم ها لغو شود و اين موضوعي است که هم در برجام پيش بيني شده و هم در قطعنامه. بنابراين از روز اجراي توافق، همه تحريم ها که در قطعنامه هاي سابق ذکر شده بود، لغو خواهد شد. ضمن اينکه هيچ يک از تحريم هاي يک جانبه اي که از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا درباره مسائل هسته اي با توجه به قطعنامه هاي شوراي امنيت اعمال شده بود، ديگر اعتباري نخواهد داشت. بنابراين اساس و فضا بر اين موضوع استوار بوده و هست که تحريمي وجود نداشته باشد. اما اگر طرفين متن «برجام» را نقض کنند، هم ايران اختيار دارد که به همه فعاليت ها و اقدامات پيشين خود بازگردد و هم طرف مقابل مي تواند طي مکانيزمي که يک فرآيند طولاني حداقل 60 روزه را مي طلبد، قطعنامه هايي را که تا ديروز حاکم بوده دوباره بازگرداند. بنابراين اکنون و پس از گذشت دو سال از زمان آغاز مذاکرات در دولت حسن روحاني، اين دولت و وزارت خارجه نه تنها هيچ تحريمي به ايران اضافه نکرده، بلکه موجبات لغو تحريم ها و قطعنامه هاي شوراي امنيت را نيز فراهم کرده است؛ در شرايطي که دولت پيشين با برخي بي تدبيري ها باعث شد که تحريم هاي بسياري بر مردم ايران تحميل شود.
بنابراين باوجود برخي حرف و حديث ها، انگشتي روي ماشه وجود ندارد اما کساني هستند که به حاميان اسرائيل و گروه هاي افراطي در آمريکا کمک مي کنند که انگشت خود را بر ماشه بگذارند يا تفنگ شان را به سمت ايران نشانه بگيرند. آنها گناه شان بدتر از اسرائيلي ها و نئوکان هاي آمريکاست.
به باور من، هم «برجام» و هم قطعنامه به گونه اي تدوين شده اند که در تاريخ روابط بين الملل مي تواند يکي از افتخارات جمهوري اسلامي باشد. بر اين مبنا که ديپلمات ها و نخبگان بزرگي در اين کشور وجود داشتند که به همه مسائل توجه کردند.
اما در باب «برجام» بايد تاكيد كنم كه متن آن به اندازه اي تکنيکي و حرفه اي نوشته شده است که راه هرگونه ايراد، فشار، تهديد و عمل غيرحقوقي نسبت به جمهوري اسلامي ايران را مسدود کرده است. در صفحه به صفحه اين متن به حقوق هسته اي ايران در فعاليت هاي صلح آميز اشاره شده است و در عين حال، کمک هاي تکنيکي و فن آوري از سوي کشورهاي بزرگ به ايران نيز از ديگر مواردي است که به کرات در متن برجام بر آن تاکيد شده است. اين ها اقدامات بزرگي است که فرزندان اين کشور براي ملت ايران انجام دادند. من به عنوان استادي که در زمينه حقوق بين الملل و روابط بين الملل فعاليت مي کنم تا به امروز هيچ قراردادي نديده ام که با اين دقت از سوي ايراني ها نوشته شده باشد. ضمن اينکه مذاکره کنندگان ايراني با هدف آنکه بتوانند کشورهاي ديگر به غير از کشورهاي عضو گروه 1+5 را نسبت به رعايت مفاد برجام متعهد کنند، متن برجام را به گونه اي تنظيم کرده اند تا در قطعنامه شوراي امنيت، آن کشورها نيز به تاييد و اجراي برجام متعهد باشند و هيچ مانعي به وجود نياورند. به عنوان مثال مطابق قطعنامه شوراي امنيت، به هيچ عنوان کشورهاي عربي و يا رژيم اسرائيل ديگر نمي توانند اقدام نامناسب نسبت به ايران يا اجراي تعهدات برجام به وجود بياورند. حتي تاکيد شده که آژانس تنها بر برنامه هسته اي ايران نظارت مي کند و حق ايران براي غني سازي شناسايي شده است. لذا اقدامات بزرگي در پي اين مذاکرات و توافق هسته اي صورت گرفته است که قابل کتمان نيست. البته ممکن است در ايران نيز مانند برخي کشورهاي ديگر، عده اي از موفقيت هاي يک ملت آزرده باشند زيرا به دليل لغو تحريم ها، منافع شخصي شان از اين پس زير سوال خواهد رفت اما در کل آنچه که کاملاهويدا و مشهود است، دستاورد بزرگي است که تيم مذاکره کننده براي ملت ايران رقم زده است.
حضور هيات هاي اروپايي در ايران و تمايل بسياري از کشورهاي غربي براي حضور در بازار ايران، از جمله دستاوردهاي اين توافق است. البته در قطعنامه نيز ذکر شده است که کشورهاي جهان به ويژه حوزه اروپا مي خواهند مبنايي جديد و صحيح براي روابط با ايران برقرار کنند. در واقع اين موضوع چون در توافقنامه ذکر شده، آنها موظف به انجام آن هستند و در عمل نيز انجام آن را آغاز کرده اند. لذا در اين راه و مسير جديدي که در برابر ايران گشوده شده، روابط جديدي نيز با کشورهاي ديگر آغاز خواهد شد که در پي آن اميد مي رود در ساير حوزه ها نيز مشکلات مان را به حداقل برسانيم. اين در شرايطي است كه طي روزها و هفته هاي گذشته شاهد بوديم که هياتي از فرانسه که در راس آن وزير خارجه اين کشور قرار داشت، به تهران سفر کردند. درواقع دولت فرانسه يا لوران فابيوس وزير خارجه اين کشور شايد در آغاز مذاکرات، مواضع سختگيرانه يا منتقدانه اي نسبت به مذاکرات هسته اي با ايران داشتند ولي در جريان مذاکرات به دليل توانايي هاي ديپلماتيک، حقوقي و سياسي هيات مذاکره کننده ناچار شدند که به منطق و فضاي حاکم بر مذاکره تن دهند. به همين دليل و با توجه به دلايل متقن هيات مذاکره کننده درباره حقوق هسته اي ايران، فرانسوي ها نيز در جريان پذيرش برجام نظر مساعد خود را مانند ساير قدرت هاي بزرگ ارائه و اعلام کردند و در نتيجه پس از تصويب قطعنامه شوراي امنيت، راه گريزي جز تاييد برجام نداشته و ندارند. جدا از اين مساله که منجر به اين موضع مثبت شده است، فرانسوي ها، مردم هوشمندي هستند و مي دانند که ارزش اقتصادي، سياسي و فرهنگي ايران در منطقه تا چه اندازه است. به همين دليل آنها نيز نسبت به برقراري روابط با ايران که امروز با استقبال وسيع آلمان، ايتاليا و حتي ايالات متحده مواجه شده است، ابراز تمايل کردند. بنابراين از اين پس شاهد حضور وسيع و موثر فرانسوي ها در اقتصاد ايران و سرمايه گذاري هاي مشترک خواهيم بود. فراموش نکنيم که اروپا و آمريکا مي دانند که ايران به ارزش اقتصادي و نفوذ هر کشور در دنيا آگاه است و تفاوت ميان مس و طلارا مي شناسد. در نتيجه ايران به دنبال گسترش روابط اقتصادي است اما نه با اقتصاد و صنعت بنجل چين يا کشورهاي مشابه آن، بلکه به دنبال صنعت و اقتصاد پيشرفته و مدرن همانند آلمان، آمريکا، فرانسه، ايتاليا و ساير کشورهايي است که در اين حد و اندازه هستند. به همين دليل نيز کشورهاي غربي از اين فرصت براي همکاري هاي تکنيکي، اقتصادي و فرهنگي با ايران بهره مي برند.
* عضو هيات علمي دانشگاه علوم و تحقيقات
روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.