- اوقات شرعی ماه رمضان در تهران / ساعت اذان صبح، ظهر و مغرب + جدول ( ۱۴۰۴-۱۴۰۳)
- خواص بی نظیر کلم بروکلی که نمی دانستید
- تقویم کامل سال ۱۴۰۴ همراه با تعطیلات و مناسبتها + زمان سال تحویل و شروع ماه رمضان
- آموزش ثبت نام در سامانه ملی املاک و اسکان + لینک
- روش صحیح فاتحه خواندن و متن آن: برای فاتحه چه سوره ای باید خواند؟
- خواص ماهی شیر جنوب + سه شیوه پخت و طعم دار کردن
- قرص مترونیدازول چیست؟ علت و روش مصرف + عوارض و موارد منع استفاده
- 3 روش استعلام دهک بندی یارانه خانوار : چطور بفهمیم دهک چندم هستیم؟ + روش اعتراض به دهک بندی یارانه معیشتی + لینک
وقتي شهيد گمنام، آدرس مزارش را به مادر ميدهد
داغ سنگين شهادت دو فرزند براي دفاع از اين خاك، يك موي سياه براي اين پدر و مادر بر جاي نگذاشته بود و كهنسالي را سريعتر از معمول پيش برده بود. ياد اين قهرمانان هر لحظه در پيش رويمان باشد، شايد براي مملكت مان درست تصميم بگيريم و درست عمل كنيم.
به نوشته جمهوری اسلامی، جگرگوشه شان سالها پيش به ضرب گلوله دشمن تا دندان مسلح بعثي در عمليات مسلم بن عقيل و در جبهه سومار (غرب ايلام) به شهادت رسيد و سالها غريبانه در زير تلي از خاك آرميده بود تا آنكه بقاياي پيكر مطهرش كشف و به نشانه ايستادگي براي حفظ ملتش، در دل كوهها و در كهف الشهداء دفن شد اما شهيد همچنان مشتاق ديدار مادرش بود.
اينچنين بود كه شهيد مجيد ابوطالبي به خواب مادرش آمد و به او تاكيد كرد كه در كدام نقطه از اين كره خاكي پيكرش آرميده تا مادر به اين روياي صادقه ايمان بياورد و راهي كهف الشهداء شود. اندكي بعد پيگيريهاي منجر به بررسي DNA اين شهيد بزرگوار و تطابقش با بازماندگان اين شهيد و همچنين بررسي محل شهادت مجيد ابوطالبي با محل كشف پيكر اين شهيد شد كه علاوه بر دي ان اي، محل كشف پيكر شهيد نيز با آخرين عملياتي كه اين شهيد در آن حضور داشت، تطابق داشت.
مادر شهيد ابوطالبي با بغض از روياي صادقه خود بعد از 31 سال بيخبري از پيكر فرزند شهيدش ميگويد و آن خواب را اينگونه روايت ميكند: "در خواب مجيد را ديدم كه به من گفت: "مامان جان من آمدم." گفتم: "مجيد تويي؟ تو كجايي؟" گفت: "مادر من خيلي وقت است كه آمدهام. چند سال است كه آمدهام. اما هيچ كس دنبالم نيامد. يك اتاق گرفتهام و تنها زندگي ميكنم." من مجيد و اتاقش را ميديدم اما مانعي بين ما بود كه نميتوانستم او را در آغوش بگيرم يا وارد اتاقش بشوم. ميگفت: "مادر هيچ كس دنبالم نيامده است."
مادر شهيد ادامه داد: "وقتي از خواب بلند شدم پيش پدرش رفتم و گفتم مثل اينكه مجيد با ما قهر كرده و خوابم را گفتم. پدرش گفت: نه؛ مجيد آمده بايد بروم پيدايش كنم. وظيفهام اين است كه بروم پيدايش كنم. من هم آنقدر زنگ زدم و دنبالش را گرفتم تا بتوانم نشانهاي از او پيدا كنم."
اين مادر داغدار تاكيد كرد: "حتي بعد از چند روز پيگيري استخاره كردم كه اصلا موضوع پيگيري اين خواب را رها كنم و با اين وسيله با خدا مشورت كردم اما استخاره بد آمد و با كمك و لطفي كه خدا كرد توانستم توسط آزمايش "دي ان اي" پسرم را پيدا كنم. خدا را شكر ميكنم. وقتي رفتم و مزار او را در كهف الشهداي ولنجك ديدم، متوجه شدم به همان صورتي است كه در خواب ديدهام و در همان اتاق خوابيده است. شكر خدا بالاخره يوسف گمشده ما هم آمد."
فريد ابوطالبي برادر كوچك شهيد نيز در سال 1367 در تك عملياتي دشمن در منطقه شلمچه به شهادت رسيده بود اما پدر خانواده در ميان حاضران درباره فرزندان هيچ نميگفت، تنها تاكيد داشت كه تكههايي از وجودش رفتهاند تا اسلام بماند و مسئولان مراقب باشند. داغ سنگين شهادت دو فرزند براي دفاع از اين خاك، يك موي سياه براي اين پدر و مادر بر جاي نگذاشته بود و كهنسالي را سريعتر از معمول پيش برده بود. ياد اين قهرمانان هر لحظه در پيش رويمان باشد، شايد براي مملكت مان درست تصميم بگيريم و درست عمل كنيم.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.