- آيا تصادفي است كه هر گاه كفگير خزانه به ته ديگ ميخورد دستي از غيب ميآيد و نرخ ارز را بالا ميبرد!؟
- واکنش محسن برهانی به حکم اعدام توماج صالحی
- 4 گزینه ریاست مجلس جدید مشخص شدند
- ماموریت مستشاران نظامی ایران در سوریه پایان یافت!؟
- ناگفته های عجیب جهانگیری از وضعیت خودرو در ایران
- توماج صالحی به اعدام محکوم شد
- عصبانیت رسانه دولت از طرح نام رئیسی به عنوان عامل بازگشت گشت ارشاد
- کیهان: چرا مسئولان ایران مثل آمریکا و اروپا با بدپوششی دانشجویان برخورد نمی کنند!؟
- درباره محرومیت سیدحسین حسینی و برخورد مومنانه با کاظم صدیقی!
- شیخ حسین انصاریان: نماز جماعت در کشور به خط پایان رسیده است
ارزیابی شما از دعوت کمیسیون برجام مجلس از اعضای سابق تیم مذاکرهکننده هستهای چیست؟
بههرحال مجلس محترم شورای اسلامی لازم دیده که برای بررسی برجام از مسئولان سابق پرونده هستهای دعوت بهعمل آورد. ای کاش در سالهای گذشته نیز چنین رویهای حاکم بود و از مذاکرهکنندگان در دوره اصلاحات برای بررسی عملکرد مسئولان دولتهای نهم و دهم دعوت بهعمل میآوردند، اما متأسفانه نهتنها دعوتی نشد بلکه از تریبونهای رسمی درباره آنها بدترین تعابیر و اتهامها بهکار میرفت و یکطرفه، هرآنچه خواستند گفتند. در دوره مذاکرات حسن روحانی در زمان تصدی شورای عالی امنیت ملی، ایران یک قطعنامه تحریم در شورای امنیت نگرفت، اما در دوره دو مذاکرهکننده بعدی، ایران شش قطعنامه تحریم گرفت. قطعنامهگریزی و قطعنامهپذیری در دوران چه کسانی بود؟ چه کسانی توانستند ایران را از هجوم تهدیدات امنیتی و نظامی به همکاریهای سیاسی و امنیتی سوق دهند؟ با نگاهی اجمالی به عملکرد سه دوره اصلاحات، مهرورزی و اعتدال، درخواهیم یافت در چه برههای با فرایند درست و نتیجهگیری واقعبینانه از مذاکرات، منافع ملت ایران بیشتر تأمین شده است.
اظهارنظرهای مذاکرهکنندگان سابق در جلسات کمیسیون برجام درباره پذیرش حق غنیسازی در مذاکرات استانبول و آلماتی ۲ در فروردین ۹۲ را چقدر مقرون به واقعیت میدانید؟
در دوره آقای جلیلی بههیچوجه حق غنیسازی ایران مورد شناسایی آمریکا قرار نگرفت. بهفرض صحت چنین ادعایی، چرا تیم مذاکرهکننده سابق آن را بعد از دو سال اعلام میکند؟ چرا در همان زمان یا در دورههای بعد چنین ادعایی مطرح نشده بود؟ خصوصا اینکه مسئول تیم مذاکرهکننده سابق٬ کاندیدای ریاستجمهوری یازدهم نیز بود. حالا که با تلاشهای تیم مذاکرهکننده فعلی و پس از دو سال مذاکرات فشرده و نفسگیر٬ ۱+۵ صراحتا حق غنیسازی ایران را بهرسمیت شناخته٬ آنها مدعیاند به چنین دستاوردی در دوره خودشان رسیده بودند. خب پس چرا جایی اعلام نشد؟ چرا این پیروزی را تبدیل به سند و توافق نکردند؟ اینکه طرف آمریکایی در بیانی کلی حق ایران بر استفاده صلحآمیز از برنامه هستهای را در چارچوب انپیتی به رسمیت شناخته٬ به منزله پذیرش حق غنیسازی نیست. این دستاورد متعلق به دوره مذاکرات آقای ظریف است که همین حق را در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل گنجاند که تبدیل به سند بینالمللی شد. برای آنها که تجربه داشتند در برگزاری جشنهای زنجیرهای هستهای، چرا برای این دستاورد جشن نگرفتند؟ چطور غنیسازی با قابلمه توسط یک دختر دانشآموز تبدیل به خبر یک کشور شد، اما به این خبر مهم هیچ اشارهای نشد؟ من متعجبم از آقای جلیلی که خود را ملتزم به اخلاق میداند، چرا شانتاژ میکند. با شانتاژ نه مذاکرهای به انجام میرسد و نه اعتمادآفرینی ایجاد میشود و نهتنها توافقی حاصل نخواهد شد؛ بلکه استدلالهای درست هم قربانی فرافکنیها خواهد شد. حتما دوستان بهیاد دارند جنگ و تجاوز آشکارا ایالات متحده در ماجرای فتح بغداد، دوسوی آتلانتیک از هم نهتنها دور کرده بود بلکه هویت سازمان ملل متحد را با بحران مشروعیت روبهرو کرده بود؛ اما سیاست خارجی آقایان نهتنها باعث نشد که آمریکاییها به جای پذیرش حق غنیسازی ایران، سیاست منطقیتری را دنبال کنند؛ بلکه متأسفانه دوسوی آتلانتیک را به هم نزدیکتر کرد و با تصویب تحریمهای ظالمانه علیه ایران، به سیاست ایرانهراسی و سیاست براندازی جمهوری اسلامی ایران دامن زدند. بهعبارتی سادهتر عراق باعث شکاف در اتحاد نیروهای غربی شد و متأسفانه سیاست این آقایان و ابتکارعملهایشان باعث وحدت و اتحاد ضدایرانی شد. اما پایان افتخارآفرین تغییر سیاستهای قدرتهای بزرگ با رهنمودهای داهیانه رهبر معظم انقلاب و تدبیرهای رئیسجمهور و تلاش خالصانه مذاکرهکننده ارشد اتمی ایران حاصل شد. اگر ما ملتزم به یکسری مرزبندیها و راهنماییهای مقام معظم رهبری نبودیم و میخواستیم سخن بگوییم، میگفتیم که چطور قریب ۷۰۰ میلیارد دلار از سرمایه ملت ایران قربانی بحران عدمشناخت و فاقد جهانبینی مدعیان مهرورزی شد.
به نظر شما علت توفیق ظریف و تیم فعلی در مقایسه با تیم قبلی، نحوه انجام مذاکره بود یا محتوایی که در دستور کار قرار میدادند؟
هدف از مذاکرات چنانکه مقام معظم رهبری هم فرمودهاند باید لغو تمامی تحریمها باشد٬ ولی آنها با طرح پرسشهای فلسفی میخواستند با غرب مواجهه فکری کنند. آنچه انجام شد، مذاکره نبود، تبادل مجهولات بود. در دوران آقای جلیلی مذاکره انجام نشد، ایشان نقش حامل پیام را داشتند. ایشان توان مذاکره و تعیین سقف و کف برای مطالبات را نداشت. مشکل بزرگ دیگر، ناواردی به ادبیات دیپلماتیک در گفتوگو با غرب بود. نامهای در دوره جلیلی از شورایعالی امنیت ملی برای مذاکرهکننده ارشد اروپایی فرستاده شد که پر از غلطهای ماهوی و شکلی بود که طرف خارجی نامه را برگرداند. در آن دوره مسائل شکلی مهمتر از محتوایی شده بود. توافقی را برای تأمین سوخت هستهای با رئیسجمهور برزیل و نخستوزیر ترکیه اعلام کردند، اما بعد از مدتی کوتاه اردوغان گفت که آمریکاییها با این توافق موافقت نکردند. ایکاش این افراد بهجای درگیرشدن در حمل چمدان و خستگی ناشی از آن، چمدان را میدادند کسان دیگری برایشان حمل کنند و خودشان مجبور به دو روز استراحت برای استارتزدن مذاکره نشوند.
شما در سال گذشته در مناظره تلویزیونی با علیرضا زاکانی گفتید که «مذاکرات استانبول یکی از بدترین نمونههای تاریخ مذاکرات هستهای بود که رهبری تذکر دادند و جلو این کار را گرفتند». بعد از آن در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام گفتید «توافقاتی که در زمان سعید جلیلی در آلماتی قزاقستان و نیز استانبول ترکیه صورت گرفت، با سقف و کفی که مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند، فاصله داشت. این توافقات با خط رهبری مغایر بود و ایشان در هر دو مورد به سعید جلیلی تذکر دادند». جلیلی در پاسخ به شما گفته بود که از رهبر انقلاب برای مذاکرات هستهای تذکر نگرفته است. هفته گذشته هم از او نقل کردند که گفته است: «وقتی آن آقا (خرازی) ادعا کرد از رهبری تذکر گرفتهام، به خبرنگاران گفتم کذبمحض است. ایشان دوباره تکرار کرد، گفتم وقتی کسی کذبی را تکرار کرد، میشود کذاب». پاسخ شما به این اظهارات چیست؟
ایکاش ایشان بهجای اتهام، به این ادعا پاسخ میداد. چه کسی میخواست در استانبول همه ذخایر سوخت هستهای را واگذار کند و در ازای آن میله سوخت بگیرد؟ مگر نهاینکه رهبر نظام بودند که اجازه ندادند این ذخایر سوخت از کشور خارج شود. من نماینده رهبری نیستم. اما چنانکه ایشان را میشناسم میدانم چشمان تیزبینی دارند. وقتی پای رضایت الهی و حقوق ملت ایران در میان باشد، با کسی تعارف و رودربایستی ندارند. اسناد و مدارک گفتوگوهای آقایان روزی منتشر خواهد شد و معلوم میشود که طرز مذاکره آنها چگونه بوده است. اسناد مذاکرات آقای دکتر روحانی در دوره اصلاحات موجود است. اما بعد از ایشان در مذاکرات بروکسل، مذاکرهکننده ارشد هستهای تمام دستنوشتهها و یادداشتها را جمع میکرد تا سندی در دست کسی باقی نماند. کارنامه عملکرد آقای جلیلی و تیم ایشان هم با وجود همه پنهانکاریها در دسترس مسئولان نظام است.
جلیلی در کمیسیون برجام گفته در توافق وین از صد حق مسلم ایران صرفنظر شده و در برخی موارد نظام تحقیر شده است. این نگاه را میتوان به نظر بخشی از مسئولان تصمیمگیر در پرونده هستهای تعمیم داد؟