- تاجرنیا تکلیف مدل بازی استقلال در برابر سپاهان را روشن کرد
- اطلاع از جدول خاموشی و قطع برق در تهران + لینک و کد دستوری برق من
- آبله مرغان تا چند روز واگیر دارد؟ + درمان
- پاسخ رد هایده به خواستگاری احمدشاه قاجار + عکس
- روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۴ : آغاز سال نو با نحسی! (جدول)
- راهنمای استفاده از سپینو بانک صادرات برای کارت رفاهی معلمان و فرهنگیان + مراحل
- خواص بی نظیر کلم بروکلی که نمی دانستید
بديل سازي براي داعش
جوزف ناي *

دولت خود خوانده اسلامي با انتشار فيلم هاي خشونت آميز از قبيل سربريدن ها، تخريب آثار باستاني و استفاده ماهرانه از شبکه هاي اجتماعي، بيشترين توجه را در جهان به خود جلب کرده است. اين گروه همچنين با اشغال بخش بزرگي از سوريه و عراق و با برگزيدن شهر رقه به عنوان پايتخت، ادعاي خلافت مي کند و به اين شيوه توانسته بسياري از نيروهاي افراطي خارجي تبار را به سوي خود جذب کند.
باراک اوباما، رئيس جمهوري ايالات متحده مي گويد خلافت خودخوانده اسلامي بايد به طور کامل شکست داده شود. او ژنرال «جان آلن» را به عنوان فرمانده نيروهاي 60 کشور که در ائتلاف آمريکايي حضور دارند برگزيده است. اين گروه عليه داعش حملات هوايي انجام مي دهد، نيروهاي ويژه تربيت مي کند و اين نيروها را به جنگ داعش اعزام مي کند. البته برخي از منتقدها معتقدند باراک اوباما بايد سربازان آمريکايي بيشتري را در اين جنگ دخيل کند، برخي ديگر هم مي گويند ايالات متحده بايد دکترين «مهار» را در مورد اين گروه پياده کند.
نامزدها در کارزارهاي تبليغاتي انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده، مدعي اند که پاي سربازان آمريکايي را به عراق و سوريه باز خواهند کرد. آنها درست مي گويند: بايد پوتين هاي سربازان براي جنگ با داعش به زمين برسد. اما کساني که اين پوتين ها را بايد به پا کنند سربازان ترکيه اي و سني هستند نه سربازان آمريکايي. آنها مي گويند آمريکا و متحدانش با يک تهديد سه گانه روبه رو هستند.
سه نکته قابل توجه در شاکله دولت خودخوانده اسلامي مي توان مشاهده کرد: اين گروه تروريستي چند مليتي، مانند يک دولت است و ريشه هاي مذهبي و ايدئولوژيک دارد. اين گروه پس از اينکه آمريکا عراق را به اشغال خود درآورد از دل القاعده بيرون آمد، و مانند القاعده يک گروه تکفيري محسوب مي شود. اما اينها از سلف خود پيش تر رفته اند، آنها يک خلافت تاسيس کرده اند و مانند يک رقيب براي القاعده ظاهر شده اند. آنها توانسته اند بخشي از خاک عراق و سوريه را به اشغال خود در آورند و سرزميني براي اهداف ادعايي خود فراهم کنند، و اين گروه نه تنها در برابر به گفته آنها کفار بلکه عليه شيعيان و مسلمانان صوفي نيز وارد جنگ شده است، از اين رو به اين گروه تکفيري مي گويند و آنها را نبايد پيرو راستين اسلام به حساب آورد.
دولت خودخوانده اسلامي اسلام تحريف شده قرن هفتم را مي ستايد اما با رسانه هاي متعلق به قرن بيست و يک ماهرانه آن را اشاعه مي دهد. ويدئوها و کانال هاي رسانه هاي اجتماعي براي آنها تبديل به يک ابزار موثر شده است تا از اين طريق بتوانند اقليتي از مسلمانان، به ويژه جوانان اروپايي، آمريکايي، آفريقايي و آسيايي را به سوي خود جذب کنند. جواناني که در تلاش هستند تا هويت خود را بشناسند، جواناني ناراضي که بسياري شان به سمت «شيخ گوگل» کشيده مي شوند و اينجا جايي است که سردمداران دولت خودخوانده اسلامي منتظر آنها هستند.
بر اساس برخي تخمين ها در حال حاضر 25 هزار سرباز خارجي به خدمت داعش در آمده اند. آنهايي هم که کشته مي شوند، جاي خالي شان به زودي با يک نيروي تازه نفس تر پر مي شود.
ماهيت سه سويه اين گروه موجب شده است تا موقعيت ديپلماتيک دشواري خلق شود. از يکسو، لازم است که عليه اين گروه از ضرب و زور نظامي استفاده کرد، زيرا اراضي تحت اشغال شان به نوعي موجب مشروعيت بخشي آنها در نزد بخشي از مسلمانان مي شود، اما اگر پاي سربازان آمريکايي به زمين برسد، قدرت نرم افزاري اين گروه موجب گسترش و رشد عجيب و غريب ترش مي شود و آنها مي توانند با يک فراخوان سربازان بيشتري را از سراسر دنيا به سوي گروه خود جذب کنند.
به همين دليل است که مي گويم بايد پوتين اين جنگ به پاي سربازاني برود که سني هستند. حضور نيروهاي شيعه در جنگ موجب مي شود که اين گروه در بين سني ها مدعي شود که به جنگ کفار رفته است.
البته بايد از کردها نيز تشکر کرد که به جنگ داعش رفته اند، کردهايي که عمدتا سني هستند و به همين دليل، در يک سال گذشته، داعش 30 درصد از اراضي تحت تصرف خود را در برابر کردها از دست داده است.
پس از افتضاح ليبي (جايي که شبه نظاميان تندرو کنترل سه استان آن را به دست گرفته و به داعش اعلام وفاداري کرده اند)، باراک اوباما، رئيس جمهوري آمريکا به فراست دريافته است که بايد فشارهاي خود را براي سقوط بشار اسد کاهش دهد، زيرا متوجه شده که دولت خودخوانده اسلامي در حال افزايش اراضي اش در اين کشور است و عليه سوري هاي غيرسني نيز در حال پياده کردن يک نسل کشي فاجعه بار است، البته اسد يک انگيزه خوب براي داعشي ها است تا بتواند به اين بهانه که دولت وي علوي است، سني هاي خارجي بيشتري را به عنوان سرباز به کار گيرد.
ديپلماسي آمريکا اين است تا حاميان اسد، يعني ايران و روسيه را متقاعد کند تا با برکناري وي کنار بيايند بدون اينکه به ساختار حکومت سوريه دست بزند.
يک منطقه پرواز ممنوع يا منطقه امن براي ميليون ها سوري آواره مي تواند به تقويت مجدد ديپلماسي آمريکا منجر شود. کمک به اين آوارگان، به دليل اهميت نوع دوستي و بشر دوستي، مي تواند در نهايت به قدرت نرم افزاري ايالات متحده در ماجراي سوريه ختم شود.
چنانچه مشاهده مي شود سرمايه گذاري و راهبردهاي نرم افزاري ايالات متحده تاکنون کافي نبوده است، البته استفاده از قدرت سخت افزاري نيز نمي تواند کارگشا باشد، به ويژه براي مبارزه با دولت خودخوانده اسلامي در فضاي سايبري و مقابله با حساب هاي کاربري آنها در شبکه هاي اجتماعي به قدر کفايت عمل نکرده است. حتي اگر آمريکا و متحدان آن بتوانند در يک دهه آينده داعش را نابود کنند ، بايد خود را براي يک گروه تکفيري تندروي ديگر که از خاکستر همين گروه برخاسته اند، آماده کنيم.
در اروپا جنگ بين کاتوليک ها و پروتستان ها بيش از يک و نيم قرن به طول کشيد و آن هم زماني به صلح رسيد که آلمان در طول بيش از 30 سال، نيمي از جمعيت خود را از دست داد. ما بايد انتظار همين پيچيدگي را در خاورميانه داشته باشيم.
* استاد دانشگاه هاروارد
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.