- جزئیات جدید از قتل سروش ستوده در خیابان ولنجک تهران
- مرگ دختر نوجوان در مهمانی مختلط/ پسر ۱۷ ساله دختر مورد علاقهاش را کشت؟
- زن جوان طاقت نیاورد و شوهر خیانتکارش را کُشت!
- ماجرای آتش سوزی در ظهیرالاسلام (میدان بهارستان)
- جزئیات قتل هولناک کبری رضایی در پاکدشت / مظنون مردی ۳۲ ساله و متاهل است
- معمای مرگ مشکوک دختر دانشجو در تهران
- عامل قتل زن قهرمان: دستانش را بریدم تا بمیرد!
- «آقای شیخ» دستگیر شد
- واکنش پلیس به ماجرای دزدیده شدن زن جوان در مشهد
- پایان تلخ جستوجو برای دانشجوی مفقودی؛ پیکر محمد خسروپور پیدا شد
پدرزنم برای بار چهارم میخواهد ازدواج كند
دلیل عجیب طلاق !
وقتی با همسرم ازدواج كردم متوجه شدم که پدرززنم تا به حال سه بار ازدواج کرده و حالا باز هم می خواهد برای چهارمین بار ازدواج کند. او بعد از اینکه همسر اولش فوت کرده تا به حال دو بار ازدواج کرده و می خواهد باز هم ازدواج کند. پدرزنم با هر زنی که ازدواج می کند بعد از مدتی به اختلاف برمی خورد و از آنها جدا می شود.
مرد جوان زمانیكه دید پدرزنش برای بار چهارم ازدواج می كند، تصمیم به جدایی از همسرش گرفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش مرد جوانی با مراجه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی من به خاطر پدرزنم تصمیم به جدایی گرفتم. پدرزنم باعث خجالت و شرمندگی من است و دوست ندارم با چنین خانواده ای وصلت کنم.
وی افزود: وقتی با همسرم ازدواج كردم متوجه شدم که پدرززنم تا به حال سه بار ازدواج کرده و حالا باز هم می خواهد برای چهارمین بار ازدواج کند. او بعد از اینکه همسر اولش فوت کرده تا به حال دو بار ازدواج کرده و می خواهد باز هم ازدواج کند. پدرزنم با هر زنی که ازدواج می کند بعد از مدتی به اختلاف برمی خورد و از آنها جدا می شود. در این مدتی که من با همسرم ازدواج کرده ام دوبار ازدواج کرده و من هر بار هم برای خانواده ام داستانی سر هم می کنم تا آبرویم نرود. اما دیگر نمی توانم تحمل کنم. او باز هم می خواهد با زن دیگری ازدواج کند و می دانم که با این زن هم نمی تواند زندگی خوبی داشته باشد.
مرد جوان ادامه داد:هرچه سعی می کنم جلوی اینکارهای او را بگیرم فایده ای ندارد. هربار اعتراض می کنم هم همسرم و هم پدرزنم با من دعوا می کنند و می گویند که نباید دخالت کنی. خیلی وقت است که دارم به این موضوع فکر می کنم و در نهایت تصمیم به جدایی گرفتم. می دانم که زندگی ما عاقبت خوشی ندارد و من نمی توانم این موضوعات را تحمل کنم.
در پایان قاضی همسر این مرد را به دادگاه احضار كرد تا صحبت های او را هم بشنود.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.