- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
تراژدي راه سوم
فريد زكريا *
در برنامه «جي پي اس»، به گزينه هايي که پيش تر در مورد جنگ عراق مطرح شده بود مروري داشتم و به پيامدهاي اين گزينه ها نيز پرداختيم. اجازه بدهيد با شما رو راست باشم و به شما درخصوص گزينه مورد علاقه ام در تمام اين مدت بگويم: من به جنگ با عراق علاقه داشتم. بر اين باور بودم که جنگ با عراق مي تواند به آن کشور يک دموکراسي مدرن هديه بدهد و منطقه را تحت تاثير خود قرار دهد، مردم اين کشور از دو گزينه ديکتاتوري محض و افراط گرايي خشونت آميز دوري خواهند کرد.
من هرگز باور نداشتم که کشورهاي عربي يا عراق عاجز از تشکيل يک حکومت خودمختار باشند. من گفته بودم که ايالات متحده بايد به فوريت به عراق نيروي زميني اعزام کند، زيرا گمان مي کردم اين نيروها مي توانند نظم موجود را پايدار کنند. من همچنين از دولتمردان آمريکا خواستم تا از سازمان ملل درخواست کنند شرايطي را براي جنگ با عراق تعريف کند که آن را در زمره اشغالگري ندانند و نگويند که آمريکا يک کشور مسلمان را به اشغال خود در آورده است. من همچنين نگران اين بودم که جدايي طلبان کشور عراق را تکه تکه کنند.
اما هيچ کدام از اين دلايل نمي تواند منکر اين باشد که من به طور محض حامي سقوط صدام حسين در عراق بودم. البته جنگ با عراق صدام حسين مزايايي هم داشت. صدام حسين يک ديکتاتور مخوف بود که صدها و هزاران نفر را کشت و کشورش را مدام به جنگ با ديگرکشورها مي کشاند. امروزه عراق به رغم تمام مصائبي که با آن دست و پنجه نرم مي کند، آزادتر و بازتر از هر کشور عربي است. کردستان هم به عنوان يک نمونه موفق از همين داستان ها است که در ساختار آن تساهل و تسامح بالايي به وجود آمده و با ثبات و مدرن شده است.
به رغم اين گفته ها، بايد اذعان کرد پايان کار چندان خوشايند نيست و جنگ با عراق يک اشتباه محض و شکستي مفتضحانه بوده است. زيرا موجب شده است يک تراژدي وحشتناک انساني رقم بخورد و منطقه به هرج و مرج کشانده شود. زماني که رژيم سقوط کرد، جامعه از هم گسيخت. ميليون ها عراقي آواره شدند و 150 هزار شهروند اين کشور کشته شدند. همچنين 4500 سرباز آمريکايي نيز در اين جنگ کشته شدند. برخي مي گويند بايد از جنگ با عراق درس عبرت گرفت. از نظر من اما بايد در مورد اشغال سوريه نيز با احتياط تصميم گرفت، البته اين احتياط صرفا نتيجه تبعاتي که جنگ عراق براي ما داشته، نبوده است.
به اين موارد توجه کنيد: ايالات متحده حکومت عراق را عوض کرد و براي يک دهه نيز به اين کشور کمک کرد. نتيجه؟! هرج و مرج و تراژدي انساني. واشنگتن معمر قذافي را در ليبي سرنگون کرد؛ اما سعي نکرد که از اين کشور يک ملت يکپارچه بسازد. نتيجه؟! اين کشور هم دچار هرج و مرج شد و يک تراژدي انساني ديگر در آنجا رقم خورد.
واشنگتن در يمن از برکناري علي عبدالله صالح حمايت کرد و در گفت وگوها خواستار کناره گيري وي از حکومت شد و از نتيجه پس از انتخابات هم حمايت کرد. نتيجه چه شد؟ نتيجه تکرار مکررات بود: هرج و مرج و تراژدي انساني.
در آن بخش از دنيا بيشتر حکومت ها پايگاه ضعيف و شکننده اي دارند، برخي نهادها رياست ضعيفي دارند، جامعه مدني کوچک است و حتي بايد گفت که مليت به تنهايي براي خود هيچ معنايي ندارد. در اين شرايط، استفاده از رويه هاي سابق اصلابه بهبود اوضاع کمک نمي کند. برخي اوقات حتي مي تواند اوضاع را از آنچه هست بدتر هم کند.
آيا عراق مي توانست شرايط خود را بهبود ببخشد و به عنوان يک الگوي تازه در منطقه مطرح شود؟ اگر يک دولت با ثبات، با يک دموکراسي کارآ در قلب خاورميانه تشکيل مي شد، آيا براي ساير کشورهاي منطقه نيز مي توانست موثر باشد، راه سومي بين ديکتاتوري و فراگرايي محض.
حتي اگر آمريکا تصميماتي که گرفته بود درست بود، کسي نمي دانست که آيا آن الگو به سرانجام مي رسد يا نه. هر چند که نمي توان با قطعيت هم گفت که آينده عراق در آن صورت چگونه مي توانست باشد. در واقعيت اما اين موضوع اتفاق نيفتاده است.
* کارشناس و مجري سي ان ان
□ روزنامه دنياي اقتصاد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.