سه قتل به خاطر يك "دوستي خيابانی"

دستگیری متهم فراری پرونده قتل دختر 15 ساله مشخص کرد که ماجرای این قتل که به دنبال دوستی خیابانی رخ داده است با پرونده 2 جنایت دیگر مسلحانه در مشهد ارتباط دارد.

به گزارش خراسان، سی و یکم فروردین سال 1388 خانواده دختر 15 ساله ای به پلیس آگاهی خراسان رضوی اعلام کردند دخترشان از 2 روز قبل گم شده است. در حالی که پرونده گم شدن این دختر در پلیس آگاهی مورد رسیدگی قرار گرفته بود 2 روز بعد مشخص شد که دختر مذکور به همراه پسر جوانی که به وی ابراز علاقه کرده بود توسط ماموران انتظامی شناسایی و دستگیر شده اند. وقتی دختر و پسر مذکور پس از طی مراحل قانونی و به دستور مقام قضایی آزاد شدند 2 تن از بستگان فریده با این تصور که او با آبروی خانواده و فامیل بازی کرده است نقشه شوم قتل وی را طراحی کردند. آن شب دایی و عموی فریده که نمی توانستند خشم خود را از پیامد «دوستی خیابانی» پنهان کنند سوار بر خودرو به منزل دختر نوجوان در حاشیه مشهد رفتند و او را با ترفندی داخل خودرو انداختند و حرکت کردند.

فریده که از رفتار های خشن و سخنان تند آن ها متوجه خطر شده بود گریه کنان التماس می کرد که رهایش کنند. او در میان های های گریه هایش می گفت اشتباه کردم! نفهمیدم!! اما گوش عمو و دایی بدهکار این حرف ها نبود. دقایقی بعد آن ها دختر نوجوان را کنار برکه ای در نزدیکی چاه موتور آب از خودرو بیرون انداختند و آن قدر سر دخترک را میان آب های گل آلود فشردند تا این که دیگر حرکتی نکرد. صورت فریده میان گل و لای ته استخر (برکه) فرو رفته بود که دایی و عمویش پیکر بی جان او را رها کردند و از محل گریختند. ساعاتی بعد زنگ تلفن پدر فریده به صدا درآمد و فردی از آن سوی خط گفت: جسد دخترت کنار بر که پشت ... است. این گونه بود که ساعتی بعد پرونده یک قتل پیچیده مقابل قاضی حسین امام وردی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) گشوده شد. تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که با دستورات مقام قضایی ادامه داشت سرنخ های این جنایت را در حالی به سوی بستگان مقتول کشاند که آن ها از ماجرای دوستی خیابانی وی سخنی به میان نیاوردند در همین حال دایی فریده دستگیر و روانه زندان شد اما او ارتکاب جنایت را انکار کرد و خود را از چگونگی وقوع این حادثه تلخ بی خبر نشان داد. بنابر گزارش خراسان هنوز بررسی های کارآگاهان درباره قتل دختر 15 ساله ادامه داشت که بامداد بیست و ششم تیر همان سال، ماجرای قتل مسلحانه هولناک دیگری در بی سیم های پلیس پیچید. عقربه های ساعت 2:30 بامداد را نشان می داد که کارآگاهان اداره جنایی به همراه قاضی ویژه قتل عمد عازم محل جنایت شدند. بررسی های مقدماتی نشان می داد که موتورسواران مسلح اعضای یک خانواده را که سوار بر خودروی سمند بودند طوری به رگبار بسته اند که آثار گلوله در نقاط مختلف سمند خودنمایی می کرد.

مرد 40 ساله ای به نام «م» و جوان 26 ساله ای به نام «ع» بر اثر اصابت گلوله از سلاح کلاشینکف در محل وقوع حادثه به قتل رسیده اند و یک زن به همراه 2 پسر 10 و 13 ساله اش نیز به شدت مجروح شده اند. با انتقال مجروحان به مرکز درمانی مشخص شد که مصدومان همسر و فرزندان «م» بوده اند و «ع» نیز کارگر آن ها بود. با توجه به اهمیت موضوع بررسی های کارآگاهان شکل گسترده تری یافت به طوری که دامنه تحقیقات به شهر های دیگر هم کشید تا این که چند مظنون و متهم نیز با صدور دستور قضایی بازداشت شدند. گزارش خراسان حاکی است: در حالی که هنوز ماجرای دوستی خیابانی لو نرفته بود بررسی ها برای شناسایی عاملان اصلی این جنایت هولناک ادامه یافت تا این که به دستور سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) پیگیری پرونده قتل دختر 15 ساله به کارآگاه نجفی سپرده شد.

ادامه تحقیقات نشان داد «م» فردی که در حادثه جنایت مسلحانه به قتل رسیده است پدر پسری است که به خاطر دوستی خیابانی با دختر 15 ساله دستگیر شده بود بنابراین تحقیقات وارد مرحله جدیدی شد و پدر فریده مورد ظن قوی پلیس قرار گرفت اما او به مکان نامعلومی گریخته بود. در همین حال قاضی «چوبداری» که رسیدگی قضایی به پرونده قتل دختر 15 ساله را به عهده گرفته بود با صدور دستورات ویژه ای از کارآگاهان خواست تا با رصد های اطلاعاتی و به کارگیری همه امکانات موجود برای دستگیری عموی فراری دختر 15 ساله اقدام کنند. این گونه بود که تحقیقات کارآگاهان در شاخه ای از پرونده قتل دختر نوجوان متمرکز شد تا این که حدود 10 روز قبل کارآگاهان به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد عموی 30 ساله فریده در یکی از شهر های مرزی خراسان رضوی مخفی شده است بنابراین کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی از قاضی پرونده و در یک عملیات غافلگیرانه این مرد را به دام انداختند و به پلیس آگاهی منتقل کردند.

این متهم که «خ» نام دارد در اعترافاتی تکان دهنده گفت: از موضوع دوستی خیابانی فریده با آن پسر بسیار رنج می بردیم تا این که تصمیم به قتل وی گرفتیم. آن شب او را کنار استخر بردیم ابتدا دایی دختر که «الف» نام دارد سر او را زیر آب کرد ولی هنوز دست و پا می زد که من او را گرفتم و حدود 10 ثانیه زیر آب نگه داشتم وقتی دیدم دیگر حرکتی نمی کند در همان حال رهایش کردیم و با یکدیگر از محل گریختیم. بنابراین گزارش تحقیقات بیشتر در این پرونده در حالی ادامه دارد که پدر فریده نیز با صدور دستورات ویژه قضایی و به اتهام 2 قتل مسلحانه تحت تعقیب قرار گرفته است.

گزارش خطا