- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
«چرایی» عادی سازی روابط آمریکا و کوبا
اینکه دلایل اصلی چنین رخداد مهمی چه میتواند باشد را می توان با وام گرفتن از متغیرهای تاثیرگذار بر سیاست خارجی کشورها از نگاه پروفسور جیمز روزنا بخوبی جواب داد . در این میان دومتغیر مهم و ویژه نظام بین الملل و شخصیت کمک مفیدی به تحلیل و جواب سوال فوق می نماید.
نواندیش- اکبر مختاری: آنچه تعیین کننده درجه و جایگاه روابط کشورها میباشد میزان منافعیست که کشور مورد نظر می تواند برای دیگری داشته باشد.در واقع تعیین کننده اصلی استراتژی سیاست خارجی کشورها در ارتباط با دیگر دولتها منافع ملی می باشد.این موضوع برای ایالات متحده به عنوان یکی از دو ابرقدرت در جنگ سرد و تنها ابرقدرت پس از جنگ سرد از دیدگاه آیکنبری یا قدرت غالب از نظر نظامی از دیدگاه جوزف نای از اهمیت بیشتری برخوردارست.
مداقه روی سیاست خارجی آمریکا این نکته را یادآور میسازد که متناسب با حدود چالش و خطر یک کشور علیه منافع حیاتی این کشور سطح روابط نیز دگرگون شده است.اگر دولتهای چالشگر و سرکش از نگاه آمریکا دچار تحول راهبردی در سیاست خارجی شوند قطعا رفتار در مقابل آنها نیز تفاوتهایی با گذشته خواهدداشت.باراک اوباما بعنوان رییس جمهور آمریکا در حالی وارد هاوانا شد که هیچ رییس جمهوری از آمریکا طی هشتادو هشت سال گذشته از کوبا دیدار نکرده است.اگر در سال 1980 در اوج جنگ سرد از مردم کوبا سوال میشد که روزی یکی از روسای جمهور ایالات متحده از کشور شما دیدار خواهد کرد قطعا یا لبخندی معنادار میزد یا اگر فعال سیاسی مارکسیست بود نگاهی همراه با غضب میداشت.لیکن این رویداد تاریخی اتفاق افتاده است.
در سال 1961 با پیروزی انقلاب کوبا به رهبری فیدل کاسترو دولت متمایل به غرب جایش را به دولتی انقلابی و دشمن ایالات متحده داد.این موضوع سبب نگرانی امنیتی سیاستمداران حاضر در واشنگتن دی سی شد چرا که در شرایط جنگ سرد با شوروی سابق شکل گیری حکومتی نزدیک به شوروی در نزدیکی مرزهای آبی آمریکا میتوانست چالش برانگیز باشد.به همین دلیل جان .اف.کندی رییس جمهور وقت آمریکا در سال 1961دستور عملیات خلیج خوکها را با هدف سرنگونی حکومت کاسترو صادر کرد.عملیاتی که بدلیل آگاهی بموقع اطرافیان وکمک اطلاعاتی مقامات شوروی به شخص کاسترو با شکست مواجه گشت.
کمتر از یکسال پس از این عملیات حاکمان کرملین با هدف حمایت از کوبا در قبال حمله نظامی ایالات متحده شروع به ساخت سکوهای موشکهای میان برد در این کشور کردند اقدامی که جهان را تا مرز جنگی اتمی پیش برد.بحران موشکی کوبا سبب چالش بزرگی در روابط شوروی سابق و آمریکا گشت.لیکن این بحران با تهدیدهای سنگین کندی نسبت به شوروی تحت رهبری خروشچف، و با عقب نشینی منطقی شوروی به پایان رسید.پس از این دو حادثه مهم بارها سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا کوشیدند تا کاسترو را ترور کنند لیکن به نتیجه دلخواه نرسیدند.وجود تحریمهای گسترده سیاسی اقتصادی نیز بر تیرگی روابط کوبا و آمریکا افزود.لیکن با پیری و عدم توانایی کاسترو در رهبری کوبا و جایگزینی برادر وی رائول کاسترو از یکسو و حضور رییس جمهوری واقع گرا و معتقد به چند جانبه گرایی و قدرت دیپلماسی در حل بحران های بین المللی سرانجام پس ازپنحاه و سه سال در سال2015 روابط دو کشور به طور رسمی برقرار گردید.
اینکه دلایل اصلی چنین رخداد مهمی چه میتواند باشد را می توان با وام گرفتن از متغیرهای تاثیرگذار بر سیاست خارجی کشورها از نگاه پروفسور جیمز روزنا بخوبی جواب داد .در این میان دومتغیر مهم و ویژه نظام بین الملل و شخصیت کمک مفیدی به تحلیل و جواب سوال فوق می نماید.کوبا در ساختار دوقطبی نظام بین الملل بدلیل وجود ابرقدرتی بنام شوروی وحمایت مادی و معنویش از انقلابهای مارکسیستی میتوانست برای منافع ملی آمریکا بخصوص در آمریکای شمالی و همچنین آمریکای لاتین چالش برانگیز باشدلیکن با فروپاشی شوروی سابق و پایان جنگ سرد در سال 1991 از اهمیت حکومت کوبا به عنوان تهدیدی برای امنیت و منافع راهبردی آمریکا کاسته شد.در دوران پسا جنگ سرد با وجود تجزیه شوروی سابق و بحران سیاسی در این کشور نه تنها از بعد مادی بلکه از بعد معنوی دولت های مارکسیستی همچون کوبا دچار بحران معنا شدند بحرانی که برآمده از فروپاشی قدرتمندترین کشور کمونیست بود.نکته دوم و مهم تاثیرگذاری و اهمیت متغیر شخصیت در سیاست بخصوص سیاست خارجی است.
حضور باراک اوباما بعنوان رهبری با نماد مخالفت با جنگ و ستیز و مدافع دیپلماسی در آمریکا و کناره گیری کاسترو به عنوان نمادو رهبر اصلی مبارزه با امپریالیسم در کوبا و جایگزینیش با رائول کاسترو نسبتا متفاوت با برادرش، در فراهم سازی زمینه برقراری روابط میان دو کشور را نمیتوان نادیده گرفت.در نهایت با سفر باراک اوباما به هاوانا مرکز مبارزه با امپریالیسم برای بیش از پنجاه سال دیواربی اعتمادی میان آمریکا و کوبا فروپاشید و این حادثه تاریخی را باید پیروزی دیپلماسی و واقع گرایی مبتنی بردرک درست از منافع ملی بر رویاگرایی و آرمانگرایی شعارگونه و کم توجه به منافع ملی دانست.
*مدرس مدعو دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بین الملل
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مرسی سایت نواندیش مرسی جناب مختاری شاید روزگاری روابط آمریکا با دیگران هم عادی شود!
عالی بود جناب مختاری.
واضح و شفاف ،
باید بینیم آینده سیاستهای امریکا چگونه پیاده سازی شده.چه کسی میتونه بهتر این برنامه ها رو پیاده سازی کنه .هر کاندیدی نزدیکتر به خواسته های آنها باشه کاری می کنن همون کاندید رای بیاره. مثلا
با خروج نیروهای امریکایی از عراق همه فکر می کردن اوباما به وعده های انتخاباتیش عمل کرده .این درحالی بود که باید بستر ظهور داعش فراهم می شد.
واضح و شفاف ،
باید بینیم آینده سیاستهای امریکا چگونه پیاده سازی شده.چه کسی میتونه بهتر این برنامه ها رو پیاده سازی کنه .هر کاندیدی نزدیکتر به خواسته های آنها باشه کاری می کنن همون کاندید رای بیاره. مثلا
با خروج نیروهای امریکایی از عراق همه فکر می کردن اوباما به وعده های انتخاباتیش عمل کرده .این درحالی بود که باید بستر ظهور داعش فراهم می شد.
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.