- روایت مقام سازمان نظام پزشکی از خودکشی دکتر جوان: پرستو بخشی در لیست سیاه وزارتخانه بود / حقوق او را نصف پرداخت کردند
- واکنش وزیر آموزش و پرورش به خبر لو رفتن سوالات امتحانات نهایی
- عشق و ازدواج یوسف و زلیخا به کجا کشید!؟
- زمان ثبت نام ۵ آزمون مهم ۱۴۰۴ اعلام شد
- چطور بفهمیم کسی ما را دوست دارد یا خیر!؟ / رمزگشایی از زبان بدن عشاق
- سن بازنشستگی معلمان اعلام شد
- واگذاری پرسپولیس به سازمان تامین اجتماعی به زیان بازنشستگان است
- ساعت کار مدارس و معلمان در ماه رمضان چگونه است؟
- سؤالات آزمون وکالت مرکز وکلا لو رفته است؟
- تدریس معلمان بازنشسته قانون میشود؟
حمید رضا گنگوزهی آخرین نمونه ي معلمانی بود که دهقان فداکار را رو سفید کرد و آموزش و پرورش را داغدار کرد، با نگاهی به محل کار این ابجد خوان محبت می توان پی به عشقش به کار برد و وقتی زندگی دست به آزمون زد بیست را بی درنگ حقیر کرد.
نوانديش- سام سكوتى بداغ: آنان که در دهه ي شصت میز و نیمکت های چوبی مدارس ابتدایی را تجربه کرده اند حتماً به خاطر دارند که درسی در کتاب دینی یکی از مقاطع ابتدایی بود که سه نفر در حال نزار و رو به موت آب را به دیگری تعارف می کنند تا اینکه هر سه از جهان رخت بر می بندند و نام درس هم ایثار بود، گویا این ایثار و معلمی را با آب و آتش پیوندی همیشگی بوده و خواهد بود.
هر از چند گاهی در خبرها می شنویم که در فلان شهر یا روستا معلمی آب از روی آب برد و خود را به آب زد تا دانش آموزانش بهار بیشتری تجربه کنند و خود آتش به دل اعضای خانواده از فراق افکندند و خزان پیش از موعدی برای خود رقم زدند.
حتماً شنیده اید و خوانده اید که وقتی شعله ي آتش در کلاس دوم دبستان مدرسه بجارسر شفت زبان کشید معلم پایه ي پنجم آن مدرسه لحظه ای برای نجات دانش آموزان تردید نکرد و به آتش زد تا پس از نجات تمامی دانش آموزان خود گرمی آتش را بر سر و صورت و دست و پا چنان احساس کند که تا روز مرگ خود نشان شجاعت و ایثار بر تن داشته باشد و مجسمه ي ایثار و ایثار مجسم فرهنگیان کشور لقب گیرد.
شورآباد خرم آباد نمونه ي دیگری از امتحان هایی است که معلمین نمره ي کامل آنرا به خود اختصاص داده اند و وقتی که دانش آموزان مدرسه گرفتار سیلاب می شوند کاظم صفرزاده در حالی که یکی از دانش آموزان مدرسه را به همراه دو دانش آموز دیگر برای درمان به مرکز بهداشتی منتقل می کرد گرفتار سیلاب شدند و جامعه ي فرهنگیان کشور را داغدار کردند.
معلمی اردبیلی که بخشی از کبد خود را به دانش آموزش اهدا می کند تا امروز وقتی از معلم و فداکاری سخنی به میان می آید نمی توانی نام علی بهاری را از قلم انداخته باشی و یا شکرعلی فرزاد از کهکلویه و بویراحمد را که با اهدای اعضایش ۷ بیمار در انتظار عضو را به زندگی عادی برگرداند.
و یا معلم مریوانی مدرسه ي شیخ شلتوت محمد علی محمدیان که در کنار درس دادن هزار نکته باریک تر ز مو و تفسیر شعر و تدریس عشق ترجمان شعر حافظ شد که هستند آنانی که سر که می تراشند قلندری هم خوب می دانند.
حمید رضا گنگوزهی آخرین نمونه ي معلمانی بود که دهقان فداکار را رو سفید کرد و آموزش و پرورش را داغدار کرد، با نگاهی به محل کار این ابجد خوان محبت می توان پی به عشقش به کار برد و وقتی زندگی دست به آزمون زد بیست را بی درنگ حقیر کرد.
ای معلم شغل تو بس نادر است چون که همکارت خدای قادر است
علّم الانسان هم او آغاز کرد عقده ی جهل بشر او باز کرد
مشفق و دلسوز همچون مادری مسألت آموز چون پیغمبری
ای غبار گچ گل دامان تو بوسه باید ریخت بر دستان تو
ای خوشا لبخند مهرآمیز تو با قلم بنواختن بر میز تو
ای خوشا تکرار بابا آب داد مشق شب از روی باران ابر باد
بشنو ای گمنام ای پیک صبور بشنو ای آموزگار ای پیک نور
از شراب مهر تو مستیم ما دوستت داریم تا هستیم ما
لینک کپی شد
نظر شما