- کسانی که ایران را به قوم بنی اسرائیل تشبیه میکنند به دنبال آوارگی ملت هستند!
- رمزگشایی از حملات اخیر به پزشکیان
- سرلشکر رحیم صفوی: احتمال میدهم جنگ مجددی رخ بدهد؛ پس از آن، ممکن است دیگر جنگی رخ ندهد
- توییت ولایتی با هشتگ «آلاسکا» و «مردهزارچهره»: ملت ایران هیچگاه اجازه معامله بر سر امنیت ملیشان را نخواهند داد
- سلاح تازه تندروها علیه پزشکیان: حملات در مجلس به رئیسجمهوری با طرح «عدم کفایت»
- توضیحات سایت معاونت سیاسی سپاه درباره تاکید آمریکا و اسرائیل بر ترور رهبر انقلاب
- پوتین، امام جمعه قزوین را ناامید کرد! + عکس
- پاسخ جدید محسن تنابنده به رحیم پور ازغدی: دورهی بزن در رو و بیادبی تمام شده
- خطونشان رئیس جمهور لبنان برای ایران و ستایش از عربستان!
- افشاگری تایمز اسرائیل از همکاری مشترک گروهک تروریستی مجاهدین خلق با موساد علیه ایران
سبد خالي و پز عالي اصولگرايان
این روزها اصولگرایان در سخنرانیها، مصاحبهها و رسانههایشان از یک دورهای بودن عمر ریاست جمهوری حسن روحانی سخن به میان میآورند و معتقدند «شیخ دیپلمات» اولین رئیسجمهور تكدورهای جمهوری اسلامی خواهد بود.
مصطفی داننده در روزنامه قانون نوشت: سوالی که پيش ميآيد این است که اصولگرایان با کدام نیروی سیاسی و سبد رأی میخواهند روحانی را تبدیل به رئیسجمهور ناکام جمهوری اسلامی کنند؟
طبل توخالي محافظهكاران
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به سبد رأی این جریان سیاسی در بین مردم اشاره کنیم. این جریان سیاسی در دو انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و مجلس دهم رقابت را به رقیب واگذار کردند. آنها در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با 4 نامزد در برابر حسن روحانی ایستادند. روحانی در این انتخابات 18 میلیون و 613 هزار و 329 رای را به خود اختصاص داد و در مقابل او هر 4 نامزد اصولگرایان یعنی « قالیباف، ولایتی، جلیلی و محسن رضایی» در مجموع حدود 16 میلیون رای را به خود اختصاص دادند. در انتخابات مجلس دهم نیز همین مسیر ادامه داشت و آنها کرسیهای سبز رنگ پارلمان را تحویل رقیب دادند و حتی در تهران 30 نماینده طرفدار دولت با اختلاف فاحش، وارد مجلس شدند. رأی نفر سیام تهران در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از نفر اول مردم تهران یعنی حداد عادل در دو انتخابات مجلسهای هفتم و هشتم بیشتر بود.آمارها نشان میدهد که اصولگرایان نمیتوانند چندان دلخوش به سبد رای خود باشند.
این آمار معنای دیگری نيز دارد و آن اينکه اصولگرایان نامزد جذابی که بتواند رأی مردم را به سمت خود جلب کند، ندارند.آنها با وجود قالیباف و جلیلی که نامزدهای اصلی این جریان بودند نتوانستند حسن روحانی که چندان برای مردم شناخته شده نبود و بعد از 8 سال سکوت رسانهای وارد صحنه شده بود را شکست دهند. حال مشخص نیست امروز با چه تواني میتوانند در برابر حسن روحانی که رئیسجمهور است و مردم او را دوست دارند بایستند؟
اميد واهي به احمدينژاد
از سوی دیگر بخشی از جریان اصولگرا چشم به حضور احمدینژاد دارند. آنها بر این باورند که فقط احمدینژاد میتواند روحانی را شکست دهد. این اعتقاد تایید بخش اول نوشتار است که خود آنها هم به این معنا رسیدهاند که سبد رأی قابلتوجهی دربین مردم ندارند. اما مسئلهای که نباید به سادگی از آن گذشت اين است كه همين جريان شدیدترین انتقادها را نسبت به احمدینژاد داشتند و او را رئیسجمهوری میدانستند که پای جریان انحرافی را به کشور باز کرده و حالا از روي استيصال به سوي او ميروند! آنها برای شکست روحانی حاضرند از کسی طرفداری کنند که میدانند بازگشت به او یعنی تکرار اشتباهات گذشته اما چون تنها به نبودن روحانی فکر میکنند، حاضرند منافع ملی کشور را فدای رقابتهای سیاسی کنند.
بر همین اساس میتوان گفت اصولگرایان فقط میتوانند در سخنرانیهای خود مدعی 4 ساله بودن دولت روحانی باشند و در عمل، رئیسجمهور میتواند با خیال راحت و با پشتوانه رأی مردم برای 8 سال متوالی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و اهداف خود را در دوران پسا برجام پیش ببرد.