پوتین و ترامپ برندگان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا هستند؟

ترجمه آزاده يكتايى

روبرت هانتر در مقاله‌ای در لوبلاگ به موضوع اثرات خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا پرداخته است.

ترجمه این مقاله را در ادامه می‌خوانید.

به نظر می رسد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دو برنده بین المللی داشته باشد؛ دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین.

تبعات ناشی از مهاجرت های بی رویه به بریتانیا علت اصلی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا به شمار می رود. ترامپ بلافاصله پس از اعلام نتایج همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا در بریتانیا به شهروندان انگلیسی بابت تصمیم هوشمندانه شان تبرک گفت. این در حالیست که اسکاتلندی ها کماکان خواستار حضور در اتحادیه اروپا هستند و نخست وزیر اسکاتلند اعلام کرد همه پرسی بعدی مربوط به استقلال اسکاتلند از بریتانیا خواهد بود و این کشور به طور مستقل آینده اش را با اتحادیه اروپا گره خواهد زد.

ترامپ به عنوان سیاستمداری که چندان هم بی اطلاع و نادان نیست، متوجه شده که نارضایتی در میان شهروندان بریتانیایی خصوصا طبقه متوسط، دقیقا مانند همان چیزی است که در ایالات متحده اتفاق افتاده است. اما آیا آمریکا هم از انتخاباتش نتیجه ای مشابه انگلیس خواهد گرفت؟ پاسخ قطعی به این سوال روز 8 نوامبر داده خواهد شد. برنده دوم ولادیمیر پوتین است. حدس اینکه چرا پوتین از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا سود می برد چندان هم دشوار نیست. خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، انسجام اتحادیه را تا اندازه ای خدشه دار کرده و عملکرد آن را تضعیف خواهد کرد و این دقیقا همان چیزی است که پوتین به دنبال آن است: ضعف اتحادیه اروپا و به طور کلی غرب. بریتانیا می توانست سیاست هایش را بر پایه منافعش در ناتو تنظیم کند اما این اتفاق نیفتاد و حتی سیاست هایی که در حوزه اتحادیه اروپا هم محقق نشد. بنابراین هیچ چیز برای پوتین رضایتبخش تر از این رخداد نیست.

ناظران بین المللی معتقدند با وجود اینکه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا گام مهمی برای این کشور محسوب می شود ولی این کشور در عرصه امنیتی و نظامی نمی تواند به طورکلی از اتحادیه اروپا جدا شود. با این حال به نظر می رسد اتحادیه اروپا باید رویکرد تازه ای را در پیش بگیرد چرا که مثلث قدیمی و قدرتمند فرانسه، آلمان و انگلیس یکی از اضلاعش را از دست داده و دور از ذهن است که جایگزینی هم داشته باشد. خطری جدی سیاست های امنیتی و دفاعی اتحادیه را تهدید نخواهد کرد اما روند پیشرفت و تجهیز ناتو تا حدی کند خواهد شد و همین مساله اعضای اتحادیه اروپا را برای اختصاص بودجه برای عملیات امنیتی-دفاعی ترغیب خواهد کرد. از همه مهمتر دشوار است که بپذیریم ناتو با وجود خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا همچنان تاثیرگذار خواهد بود، حتی اگر بریتانیا اعلام کند که همواره شریک قدرتمند ناتو باقی خواهد ماند. از اواخر دهه 40 میلادی و پس از پایان جنگ سرد، واژه امنیت ملغمه ای از سیاست، اقتصاد و مسائل نظامی بوده است. این سه فاکتور لازم و ملزوم یکدیگرند و قطعا ضعف یکی از این موارد حتما به ضعف عمومی ختم خواهد شد.

یکی از مهمترین چالش های امنیتی غرب روسیه است، آنهم نه به خاطر لشکرکشی سال 2014 به کریمه و حتی اقدامات ادامه دار نظامی در بخش هایی از اوکراین، بلکه به این خاطر که غرب باید نسبت به امنیت اروپای مرکزی اطمینان حاصل کند. و این اطمینان از طریق ناتو و همکاری استراتژیک ایالات متحده میسر می شود. اما وضعیت نا به سامان اقتصادی در اروپا، این منطقه را تا حدی در مقابل روسیه آسیب پذیر کرده و اکنون هم با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و ناتو یک مشکل بزرگ به مشکلات اروپا اضافه شده است. دو هفته دیگر اعضای ناتو در ناتو گرد هم جمع خواهند شد و محور گفتگوها تقویت ظرفیت های ناتو در اروپای مرکزی به خصوص در کشورهای حوزه بالتیک و لهستان خواهد بود. امنیت ناتو در این حوزه ها بسیار مهم است و هر اقدامی از سوی روسیه با اقدام نظامی ناتو همراه خواهد شد. روسیه و غرب برای وارد نشدن به یک جنگ سرد تازه نیازمند تعادلند. قطعا پوتین هم در مقابل اقدامات آمریکا و ناتو در اروپای مرکزی ساکت نخواهد ماند و به جای تهدیدات نظامی، از حوزه های سایبری و انرژی وارد عمل خواهد شد. سردرگمی اتحادیه اروپا و بریتانیا پس از خروج این کشور احتناب ناپذیر خواهد بود اما باید اندگی به هر دو طرف زمان داد تا اقدامات لازم را برای ایجاد تعادل اتخاذ کنند.

در پی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا به عنوان کشوری هسته ای و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل که منجر به کاهش توان نظامی و بازدارندگی این اتحادیه می شود. همچنین در صورت به راه افتادن دمینوی خروج دیگر کشورها از اتحادیه اروپا نیازهای امنیتی این کشورهای عمدتا کوچک افزایش خواهد یافت و وابستگی آنها به واشنگتن افزایش چشمگیری خواهد یافت و این می تواند به معنی افزایش صادرات تسلیحاتی آمریکا به این کشورها و افزایش حضور نظامی آمریکا در مرزهای روسیه باشد. آمریکا نیز توانسته است در پی تحولات شرق اوکراین در سال های گذشته و با بکارگیری پروژه «روسیه هراسی» زمینه های مناسبی را برای این کار فراهم کند.

شکاف حاصل شده د ر اتحادیه اروپا و شکاف های بیشتر احتمالی در آینده نیز موجب کاهش نقش جهانی این اتحادیه خواهد شد امری که موجبات سلطه بیشتر آمریکا در تصمیم گیری های جهانی به نیابت از غرب خواهد شد. شاید آینده نزدیک علت حمایت «دونالد ترامپ» کاندیدای جمهوری خواه آمریکا که هر روز به کاخ سفید نزدیکتر می شود را بیشتر نمایان کند، کاندیدایی که همچون «جرج دبلیو بوش» رئیس جمهور سابق جمهوری خواه آمریکا که اروپا را پیر و فرطوط نامید،حتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را کهنه و قدیمی خوانده و ساختار اصلاحات در آن شده است.

بر اثر ناامنی های ایجاد شده در اقتصاد انگلستان بسیاری از سرمایه گذارها سعی خواهند کرد تا سرمایه های خود را به بازارهای امن منتقل کنند قطعا برای بسیاری از این سرمایه ها بازار امن آمریکا خواهد بود چون دیگر کشورهای اروپایی نیز به اندازه انگلستان غیر قابل اطمینان خواهند بود. راهی شدن سرمایه ها به اقتصاد آمریکا اثرات مثبت فراوانی بر اقتصاد این کشور خواهد گذاشت.

همچنین در صورت سخت گیری اتحادیه اروپایی در تجارت با انگلستان و عدم اتخاذ سیاست تجارت آزاد با این کشور موجب خواهد شد تا شرکت ها و صاحبان سرمایه آمریکایی خلاء نبود اروپایی ها را در انگلستان پر کنند و سهم اروپایی ها از بازار انگلستان را بربایند. هر چند اوباما مدعی شده بود که در صورت خروج انگلیس از اتحادیه اروپا پیمان تجارت آزاد با این کشور امضا نخواهد کرد ولی حتی در صورت صحت این تهدید باید گفت که اولا عمر دولت وی رو به پایان است و ثانیا به اعتقاد بسیاری فرهنگ و زبان مشترک آمریکایی ها و انگلیسی ها موجب گسترش مبادلات دو جانبه لندن و واشنگتن خواهد شد.

-ايسكا

گزارش خطا