قتل مرد متجاوز به دست زن و شوهر جوان

مردي كه متهم است با همدستي همسرش مرد جواني را به طرز فجيعي به قتل رسانده و جسد تكه‌تكه شده‌اش را سوزانده است در جلسه محاكمه مدعي شد مقتول به همسرش تجاوز و از اين صحنه فيلم تهيه كرده بود.

به گزارش اعتماد، در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز در شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي حسين اصغر‌زاده برگزار شد، ابتدا خانم ثقوري، به عنوان نماينده دادستان در جايگاه ايستاد و به قرائت كيفرخواست پرداخت. او گفت: در اين پرونده نادر، 25 ساله متهم است با همدستي همسر 24 ساله‌اش به نام زيبا جواني به‌ نام فريد را در خانه‌شان واقع در خيابان 17 شهريور به قتل رسانده‌اند. تحقيقات انجام شده نشان مي‌دهد زيبا پيش از ازدواج با مقتول رابطه دوستانه داشته اما بعد از ازدواج زيبا بر ادامه رابطه‌اش با او اصرار داشته و حتي فيلم‌هاي خصوصي از او تهيه كرده است. در اين ميان نادر از رابطه همسرش با فريد مطلع شده و نقشه قتلش را طراحي كرده است. بر اساس اعترافات متهمان، آنها فريد را روز 15 تيرماه سال 91 به خانه‌شان كشانده و او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده‌اند. در ادامه نادر جسد را تكه‌تكه كرده و در اطراف شهريار به آتش كشانده است. نماينده دادستان تهران اتهام نادر را مشاركت در قتل عمدي و مباشرت در جنايت بر ميت و همچنين اتهام زيبا را مشاركت در قتل عمدي اعلام كرد و گفت: با توجه به شكايت اولياي دم، گزارش مرجع انتظامي، اقرار متهمان، كشف آلت جرم، نظريه پزشكي قانوني، كشف خون در محل وقوع جنايت، تاييد سلامت رواني متهمان، بازسازي صحنه جرم و ساير قرائن و شواهد، از نظر دادسرا بزهكار بودن دو متهم محرز است و خواستار مجازات آنها هستم. در ادامه مادر مقتول در جايگاه ايستاد و گفت خواسته‌اش قصاص هر دو متهم است.

به خاطر ترس از آبرويم او را كشتم

سپس نادر به عنوان متهم رديف اول در جايگاه ايستاد و با پذيرش اتهامش در دفاع از خود گفت: از خانواده مقتول به خاطر كاري كه كرده‌ام عذرخواهي مي‌كنم اما فريد به همسرم تجاوز كرده و از او فيلم و عكس تهيه كرده بود. او ادامه داد: من نمي‌دانستم همسرم قبل از ازدواج با فريد رابطه داشته است. چند ماه بود كه با زيبا ازدواج كرده بودم. ما زندگي آرامي داشتيم تا اينكه متوجه چند پيامك در گوشي تلفن همراه زيبا شدم كه فريد برايش فرستاده بود. از او در اين باره توضيح خواستم و زيبا گفت رابطه‌اش قبل از ازدواج در حد يك رفاقت معمولي بوده و تمام شده است. او گفت توبه كرده و من هم حرف‌هايش را قبول كردم. با وجود اينكه از اين ماجرا با خبر شدم اما زندگي‌مان روال طبيعي‌اش را طي مي‌كرد تا اينكه فريد با من تماس گرفت و گفت بايد زيبا را طلاق بدهم. او گفت از همسرم فيلم و عكس دارد. او نشانه‌هايي را به من گفت كه فهميدم حرف‌هايش صحت دارد. حتي چند مرتبه به زيبا گفته بود كه بايد با او ازدواج كند و از او اخاذي كرده بود. حتي همسرم چند مرتبه به او پول و طلا داده بود تا آبروريزي نشود. او تهديد مي‌كرد كه فيلم‌ها را منتشر مي‌كند. من هم تصميم گرفتم هر طور شده فيلم‌ها را از او پس بگيرم. نادر درباره شب حادثه گفت: آن شب زيبا با فريد تماس گرفت و گفت فيلم‌ها را پس بدهد. چند ساعت بعد در حالي كه من در خانه مخفي شده بودم فريد وارد خانه‌مان شد. قرار بود او جلوي در فيلم‌ها را پس بدهد. اما وقتي وارد خانه‌مان شد فهميدم نيت بدي دارد. در يك لحظه صداي همسرم را شنيدم كه فرياد كشيد و ضربه‌يي به فريد زد. من هم از اتاق بيرون آمدم و با چاقويي كه داشتم دو يا سه ضربه به شكمش زدم. زيبا هم چند ضربه زد و او روي زمين افتاد. در ادامه زيبا به خانه پدرش رفت و من تلاش كردم جسد را از خانه بيرون ببرم اما چون سنگين بود آن را سه تكه كردم و داخل كيسه زباله گذاشتم. يك روز بعد هم جسد را با استفاده از وانت يكي از دوستانم به اطراف شهريار بردم و در آنجا آتش زدم. نادر در دفاع از اين كارش گفت: من با اعتقاد به مهدورالدم بودن فريد او را كشتم. آن زمان كار ديگري به ذهنم نمي‌رسيد. به خاطر اينكه از رسوايي و آبروريزي مي‌ترسيدم شكايت نكردم و خودم فريد را كشتم.

قتل در شرايطي خاص

در ادامه اين جلسه وكيل تسخيري نادر به دفاع از موكلش پرداخت و گفت: پيش از ازدواج اين زوج، فريد زيبا را فريب داده و با اين ترفند كه با او ازدواج مي‌كند به وي تجاوز و از اين صحنه‌ها فيلم تهيه كرده بود. تهيه و توزيع چنين فيلم‌هايي بر اساس قانون مي‌تواند از جمله مصاديق محاربه باشد. از طرفي او بعد از ازدواج نيز زيبا را رها نكرده و يك مرتبه به بهانه پس دادن فيلم‌ها او را به محلي خلوت كشانده و با تهديد قمه به وي تجاوز كرده است. اين مورد نيز از جمله مصاديق زنا و مستوجب اعدام است. وكيل مدافع نادر ادامه داد: زيبا بعد از ازدواج نامه‌يي به فريد نوشته كه در پرونده نيز موجود است. او در اين نامه گفته بود من ازدواج كردم و شوهرم را دوست دارم. زيبا از فريد خواسته بود فيلم‌ها را از بين ببرد و ديگر به او كاري نداشته باشد اما او باز هم مزاحمش بود. در چنين شرايطي مهدورالدم بودن مقتول براي موكلم محرز شده بود. هرچند او بايد تصميم عاقلانه‌يي مي‌گرفت و از طريق مراجع قضايي و انتظامي اقدام مي‌كرد اما او در شرايطي خاص مرتكب چنين جرمي شده است.

فريد آزارم مي‌داد

در ادامه جلسه محاكمه به دستور رييس دادگاه زيبا در جايگاه ايستاد. او نيز اتهامش را پذيرفت و اين‌طور از خود دفاع كرد: بعد از ازدواج فريد مدام مزاحمم مي‌شد و آزارم مي‌داد. نمي‌توانستم بدون همسرم از خانه بيرون بروم. فريد در خيابان به من فحش مي‌داد و تهديدم مي‌كرد. وقتي شوهرم درباره فريد از من سوال كرد اول رابطه با او را انكار كردم ولي در ادامه همه‌چيز را برايش گفتم. با اين حال باز هم فريد با من تماس مي‌گرفت و تهديدم مي‌كرد. او گفت بايد از شوهرم طلاق بگيرم. فريد نسبت به من احساس مالكيت مي‌كرد. او زندگي را برايم تلخ كرده بود. وقتي با نادر در اين باره صحبت كردم قرار شد او را به خانه بكشانيم تا فيلم‌ها را پس بگيريم. آن روز وقتي فريد به خانه‌مان آمد نيت بدي داشت. دستم را گرفت تا به اتاق ديگري ببرد اما من چاقويي را كه براي دفاع از خودم آماده كرده بود برداشتم و دو ضربه به كتفش زدم. نادر هم با شنيدم صداي من از اتاق بيرون آمد و چند ضربه به شكم او زد. او روي زمين افتاد و شوهرم يك بالشت روي صورتش گذاشت. بعد من به خانه مادرم رفتم و شوهرم خودش جنازه را تكه‌تكه كرد و از خانه بيرون برد. زيبا ادامه داد: مي‌دانم كه مي‌شد تصميم بهتري گرفت اما من از آبرويم مي‌ترسيدم. حتي مي‌خواستم در اين باره با برادرم صحبت كنم اما چون او با فريد دوست بود مطمئن بودم حرفم را قبول نمي‌كند.

بعد از اظهارات زيبا وكيل مدافعش از او دفاع كرد و در پايان اين جلسه پنج قاضي دادگاه وارد شور شدند.