- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
ناگفته های مرحوم زواره ای:هاشمی گزینه ی نخست وزیری رجایی بود
نواندیش:سیدرضا زوارهای حقوقدان انقلابی، نخستین دادستان انقلاب تهران، نمایندۀ مجلس اول و عضو شورای نگهبان، در روز ۴ شهریور ۱۳۸۴ هنگامی که هنوز ۳ سال مانده بود تا ۷۰ سالش شود چشم از جهان فرو بست. زوارهای از جمله افرادی بود که طی دوران زندگی خود بسیاری از وقایع سیاسی را از نزدیک لمس کرد و در مقاطع مهمی از تاریخ انقلاب، از جمله شاهدان بیواسطۀ تحولات پشتپردۀ سیاست بود.
او چند سال پیش از مرگ، در گفتوگو با پژوهشگران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در چارچوب «طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی» به بیان گوشههایی از زندگی خود پرداخت.
زوارهای دربارۀ چگونگی انتخاب محمدجواد باهنر به نخستوزیری مرحوم رجایی میگوید: «یک روز قبل از انفجار [دفتر حزب در هفتم تیر ۶۰] بحثهایی در حزب مطرح شد. آیتالله خامنهای (مقام رهبری) ترور شده و در بیمارستان به سر میبرد. آن زمان، شورای حزب برای نخستوزیری تصمیم میگرفت. چهار نفر هم برای وزارت در نظر گرفته شدند.»
او از جمله به نام هاشمی رفسنجانی اشاره میکند. به گفتۀ زوارهای، هاشمی که از سوی رجایی برای پذیرش این پست در نظر گرفته شده بود، در این باره با او مشورت کرد و البته پاسخ منفی شنید: «یک روز آقای هاشمی با من تماس گرفت و گفت کار واجبی با شما دارم. وقتی به حضورشان رسیدم، گفت: آقای رجایی خیلی اصرار دارد من نخستوزیر بشوم، تو نظرت چیست؟ من گفتم: این کار را نکنید. الان شما مجلس را اداره میکنید و هشتاد نفر آن طرفی هستند. معلوم نیست اگر آنها قدرت پیدا کنند، چند نفر دیگر به آنها اضافه شود. چون به هر حال ما روی روحیۀ آنها تجاربی داریم. فردا که نخستوزیر شدید، اگر هر روز یک وزیرتان را به مجلس بکشند، چه خواهی کرد؟ بعد هم مثال زدم که ما در دهات اصطلاحی داریم برای کسی که کار اصلی خود را از دست بدهد. دربارۀ چنین کسی میگویند فلانی دهکدۀ خود را فروخت و کدخدا شد. شما هم اگر رفتی و نخستوزیر شدی، کدخدا شدهای. به هر حال تاکید کردم که این کار به صلاح مملکت نیست و زمان جنگ است و...»
زوارهای با طرح این موضوع به مشورتهای گستردۀ هاشمی با دیگر نیروهای سیاسی و امام برای پذیرش این مسئولیت اشاره میکند: «بعضیها گفته بودند بد نیست و برخی هم مخالفت کردند. آنگاه آقای هاشمی اسامی را به خدمت امام برد و با ایشان مطرح کرد.»
به گفتۀ او حاصل این تلاشها، به تشکیل جلسهای در حضور امام انجامید. جلسهای که بعد از طرح تمامی گزینهها، سرانجام به تائید و تصویب یک نفر ختم شد؛ محمدجواد باهنر. زوارهای دربارۀ مسائل و نامهای مطرح شده در این جلسه میگوید: «در آن جلسه امام دربارۀ افرادی که نام برده میشد، معمولاً میفرمود که بد نیستند. آن روز آقای هاشمی وقتی رسید که جلسه شروع شده بود. ایشان از اعضای شورا عذرخواهی کرده و گفت: دو نفر به لیست چهار نفره اضافه کنند. چهار اسم قبلی عبارت بودند از: آقای پرورش، آقای عسگراولادی، مرحوم باهنر و آقای ولایتی، که دربارۀ ایشان تردید دارم. دو نفری را هم که آقای هاشمی اضافه کرد، عبارت بود از: مهندس موسوی و زوارهای. بعد هم توضیح داد که آقای رجایی دربارۀ خود ایشان نظر نخستوزیری داشتهاند، اما آقای هاشمی قضیه را با امام و برخی دوستان مطرح کرده است و همگی بر اهمیت مجلس تاکید نمودهاند.»
زوارهای اما در همینجا تاکید ویژۀ هاشمی بر نام شهید باهنر را یادآور شده و میگوید: «نکتۀ دیگری را هم [آقای هاشمی] مطرح کردند قریب به این مضمون که شما را به خدا، اگر ناچار شدید باهنر را نخستوزیر کنید، کس دیگری را در امور اجرایی نیاورید. چون میدانستند که نظر مرحوم رجایی، بیش از همه به روی باهنر است و با یکدیگر رفاقت قدیمی دارند. به این ترتیب، مرحوم باهنر به نخستوزیری رسید.»