- وزیر خزانه داری ترامپ (وزارت تحریم) معرفی شد: اسکات بسنیت کیست!؟
- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
عبدالله ناصری: احمدینژاد برای انتخابات شورای شهر برنامهای جدی دارد
عبدالله ناصری، عضو بنیاد باران و از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان معتقد است که شورای عالی سیاستگذاری بهترین مدل جبههای و فراگیر موجود است که میتواند برای انتخابات شوراهای شهر و روستا به کار گرفته شود.
مشروح مصاحبه این اصلاح طلب با روزنامه اعتماد در ادامه آمده است:
به نظر شما اصلاحطلبان در کنار انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٦ با اتخاذ چه راهبردی میتوانند در انتخابات شورای شهر و روستا موفق باشند؟ اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا در چیست؟
اهمیت انتخابات شوراهای شهر و روستا بر کسی پوشیده نیست. حتی از برخی از زوایا شورای شهر و روستا را از پارلمان مهمتر میدانم. چرا که یکی از مصادیق روشن توزیع قدرت در سطح عمومی جامعه است. نهادهایی در شهرها و روستاها وجود دارد که میتوانند در حوزه مدیریتی نسبت به بهبود وضعیت شهرها تصمیماتی بگیرند. از این رو این نمونه یکی از بهترین تجسمهای توزیع قدرت است و میتوان آن را از پارلمان هم مهمتر تلقی کرد. لیکن این انتخابات تفاوتهایی با انتخابات مجلس دارد. نامزدهای انتخابات مجلس غالبا محدودتر هستند و اگر چه محلی و منطقهای هستند، خیلی وقتها با رویکردهای ملیتر میتوان در مورد آنها تصمیم گرفت تا نهایتا هر جریان سیاسی لیست مطلوب خود را ببندد. لیکن شوراها به جهت اینکه در تمام شهرها و روستاها توزیع شده و گسترش پیدا کردهاند و هویت قومی، اجتماعی، فرهنگی و منطقهایشان بسیار هویت غالبی است، کار انتخاباتی را سخت میکند. همچنین در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هر دو جریان سیاسی با کثرت نیرو مواجه هستند. به هر حال همیشه اصلاحطلبان مطرح میکردند که نامزدهای اصلاحطلب با فیلترهای نظارتی و قضاوتهای سلیقهای و غیر موجه روبهرو میشوند اما انتخابات شوراهای شهر و روستا به دلیل نبود چنین فیلتری اصلاحطلبان را با کثرت نیرو مواجه میکند. بنابراین تصمیمگیری برای بستن لیستهای نهایی کار بسیار سختی خواهد بود. همچنین شورای ائتلاف و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و همه نهادهایی که دستاندرکار انتخابات شوراها هستند به دلیل همزمانی با انتخابات ریاستجمهوری میتوانند شور و هیجان بیشتری را در بدنه اجتماعی اصلاحطلب به وجود آورند. از این رو باید با حوصله روند برنامهریزی و سیاستگذاری را پیش برد. به گونهای که بتوان حداکثر موفقیت را برای جریان اصلاحات به دست آورد. این انتخابات برای اصلاحطلبان بسیار اهمیت دارد. امروز با توجه به اینکه مجلس دهم همسو با دولت است باید خلأهای قانونی را از لحاظ اعتبار بخشیدن به شوراهای شهر و روستا رفع کند.
مدیریت جریان اصلاحطلب برای انتخابات شورای شهر باید به سمت انتخاب و معرفی چه چهرههایی برود؟
ما تجربه چهار دوره شورای شهر را داریم. خصوصا عملکرد شوراها در شهرهای بزرگ میتواند الگوی خیلی خوبی برای برنامهریزی تصمیمگیران و سیاستگذاران باشد تا شاخصهایی را برای افراد تعریف کنند. این شاخص باید فارغ از جنسیت، میزان متوسط سنی و سهمخواهی احزاب باشد و تمرکز هرچه بیشتر بر نیازهای شهری و روستایی باشد. من البته طرفدار این هستم که ٤٠ سال بعد از انقلاب نسل سوم و چهارم در مدیریت کشور سهیم شوند و به طور جدی نقش بازی کنند اما شوراهای شهر و روستا، شهرداران و بهیاران نقش بسیار مهمی میتوانند در توسعه شهرها و روستاها ایفا کنند. بعد از چهار دوره تجربه، امروز هر جریان سیاسی باید وقت بگذارد و با اصول کلی مورد پذیرش خود شاخصهای مطلوبی را برای افراد تعیین کند و این شاخصها را در سطح جامعه مخاطب خود عمومی کرده و جا بیندازد تا دیگر هر کسی به محل ثبت نام رجوع نکند. این شاخصها باید به گونهای باشد که اگر فردی آنها را در خود دید اقدام به ثبت نام کند. همچنین احزاب در انتخابات شوراها به دور از هر گونه سهمخواهی باید نقش بسیار فعالی داشته باشند.
مهمترین رقبای اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر چه جریانهایی هستند؟
انتخابات شهر و روستا بسیار عمومی و فراگیر است و به طور سنتی رقبای اصلاحطلبان همان اصولگرایان هستند. اینبار این پیش بینی را دارم که در انتخابات شوراهای شهر و روستا اصلاحطلبان همان رقبایی را خواهند داشت که در انتخابات مجلس دهم داشتند. ائتلافی فراگیر بین اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل و بلکه فراگیرتر از سال ٩٤ را نیز در انتخابات شوراهای شهر و روستا شاهد خواهیم بود. به طور طبیعی جریان افراطی و تندرو همچنان که در انتخابات مجلس دهم مهمترین رقیب اصلاحطلبان بودند، در انتخابات شهر و روستا هم رقیب اصلاحطلبان خواهند بود. مصادیق آن هم جبهه پایداری و جریانات نزدیک به آن و طیف احمدینژاد خواهد بود. اگر چه در مورد جریان احمدینژاد درباره انتخابات ریاستجمهوری حرف و حدیثهایی است اما طیف او در انتخابات شهر و روستا فعال خواهد شد. با توجه به پایگاههایی که طیف احمدینژاد در برخی از مناطق محروم جامعه دارد ممکن است برای انتخابات اردیبهشت ماه در حوزه شهر و روستا هم طیف احمدینژاد به طور مستقل از اصولگرایان فعال شود.
برخی خبرها حکایت از آن دارد که محمود احمدینژاد بیش از آنکه برای انتخابات ریاستجمهوری در حال فعالیت سیاسی باشد درصدد پیروزی در انتخابات شوراهای شهر در سراسر کشور است و سفرهای استانیاش نیز در همین راستا است. به نظر شما پتانسیل پیروزی را دارد یا خیر؟ ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
در تهران و شهرهای بزرگ پیروزی طیف احمدینژاد را قریب به صفر میدانم اما به هر صورت در شهرهای کوچک و روستاها این جریان میتواند کرسیهایی را به دست آورد. با توجه به کار پوپولیستی که احمدینژاد در هشت سال ریاستجمهوریاش کرده مثل یارانهها و سهام عدالت که نوعی از توزیع نقدینگی بود و کارهایی از این دست این جریان میکوشد بخشی از کرسیها را به دست آورد. پاتک اصلاحطلبان در مقابل این کار این است که ائتلافشان را به مراتب فراگیرتر از ائتلاف انتخابات مجلس کنند.
شما مدل موفق اصلاحطلبان را برای انتخابات شوراهای شهر و روستا چه مدلی میدانید؟
همان مدل ٩٤ مجلس شورای اسلامی میدانم اما با توجه به اینکه انتخابات شوراهای شهر و روستا یک انتخابات بسیار فراگیر و گسترده است باید این ائتلاف فراگیرتر و گستردهتر باشد.
با توجه به اینکه اصلاحطلبان تجربه انتخابات شورای شهر در چهار دوره گذشته را داشتهاند، نقطه ضعف عملکرد اصلاحطلبان در آن ادوار را چه میدانید و به خصوص در سال ٩٢ اصلاحطلبان چه اشتباهاتی داشتند؟ چگونه باید از آن اشتباهات حذر کرد؟
انتخابات شورای شهر ٩٢ الگوی خوبی برای کسب تجربه است. اصلاحطلبان با استفاده از آن تجربیات میتوانند در شاخصها، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای خودشان تجدیدنظر کنند. سیاستگذاران اصلاحطلب باید فارغ از جنسیت و سهمیه جوان و سهم احزاب باید شاخصهایی را برای انتخاب نامزدها تعیین کنند تا تجربه شورای شهر ٩٢ که تجربه خوبی برای اصلاحطلبان نبود دیگر تکرار نشود.
این شاخصها چه باید باشد؟
مدیریت شهری و شهرداریها و شوراهای شهر و روستا در سامان شهری و حتی در روند جهتگیریهای سیاسی و فرهنگی تاثیرگذار هستند. از این رو افرادی باید وارد شوراهای شهر شوند که از تخصص کافی مرتبط با ماموریت خود برخوردار باشند نه تخصصهای غیر مرتبط. همچنین حوزههای شوراهای شهر و شهرداری حوزههای فریبندهای است. بنابراین افرادی باید انتخاب شوند که علاوه بر داشتن تخصص، افرادی زاهد و دنیا گریز باشند که وعدههای پولی و مالی که در این حوزهها زیاد دیده میشود نتواند در کارکرد آنها در دوره چهارساله اثرگذار باشد. شاید به طور کلی این دو شاخص را بتوان برترین و بالاترین شاخصها در نظر گرفت.
شاخص دوم شاخص کیفی است و تشخیص آن ساده نیست؟
درست است که شاخصی کیفی است اما به هر حال بعد از سالها که از عمر جمهوری اسلامی میگذرد و مخصوصا بعد از وقایع ٨٨ و در این هشت سال گذشته این شاخص کیفی را سیاستگذاران امر انتخابات شوراها میتوانند تشخیص دهند. حتی خود احزاب، جبههها، جمعیتها و نهادهای مدنی میتوانند در تشخیص این امر ما را یاری کنند.
چقدر با وجود مدل شورای عالی خوشبین هستید که اصلاحطلبان بتوانند در انتخابات شورای شهر و روستا پیروز شوند؟
تجربه دو انتخابات ٩٢ و ٩٤ نشان داد که مدل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بهترین مدل موجود است و یک مدل کاملا جبههای و فراگیر است که میتواند هر چه بیشتر درون جامعه اصلاحطلبی و حتی اصولگرایان معتدل تفکرات را نمایندگی کند. به هر حال اصلاحطلبان بارها اعلام کردهاند منافع ملی را بر منافع جریانی و حزبی ترجیح میدهند. شاید اصلاحطلبان در دهه اول انقلاب خواستههای جناحی خود را ارجح میدانستند اما امروز با حفظ هویت اصلاحطلبانه نگاه به مصالح عمومی کشور شاخص قابل دفاعی است.