کاندیداتوری جلیلی را قطعی شده بدانید

 آفتاب یزد نوشت: «حالا که به گفته آیت‌الله احمد جنتی؛ مقام معظم رهبری«با بینش مطلوب سیاسی خود فتنه جدید را در نطفه خفه کرده‌اند»، که اشاره مستقیمی دارد به منع احمدی‌نژاد برای ورود به عرصه رقابت‌های انتخاباتی اردیبهشت ۹۶، قابل پیش‌بینی است تا برخی گروه‌ها و نحله‌های سیاسی، با پیش‌دستی در معرفی نامزد مورد علاقه و حمایت خود، گوی سبقت را از دیگر رقبا بربایند و در ماه‌های پیش‌رو تمام هم و غم خود را بر این مهم گذارند تا بهترین و بیشترین بهره‌برداری از فضای جدید، سهم آنان باشد.

سعید جلیلی که همواره او را از جدی‌ترین مخالفان تصویب و اجرایی شدن برجام می‌شناخته‌ایم و نیز منتقدی سرسخت برای تمامی اقدامات و تصمیم‌گیری‌های دولت تدبیر و امید، تا جایی که می‌توان وی را «نماد مخالفان برجام»، سر سلسله منتقدان حسن روحانی و نیز منتقد جدی سیاست‌های دولت یازدهم، خاصه در سیاست خارجه و دیپلماسی عمومی، به شمار آورد، به طور قطع یکی از چهره‌هایی است که همانند انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم خواهد کوشید تا رقیبی برای حسن روحانی به‌ شمار آید.

منابع آگاه و برخی محافل سیاسی معتقدند در این میان جبهه پایداری که بالاخره توانست نخستین کنگره خود را از زمان صدور مجوز - سال ۹۳ - برگزار نماید، تصمیم قطعی خود مبنی بر حمایت از کاندیداتوری سعید جلیلی را اتخاذ کرده، یاران مصباح قرار و مدار خود برای حمایت همه‌جانبه از دبیر سابق شورای امنیت ملی و سر تیم مذاکرات هسته‌ای در دوران حضور احمدی‌نژاد در پاستور را گذاشته‌اند و شاید این گمانه‌زنی نزدیک به یقین، از آن‌ جایی بیشتر به صحت نزدیک شود که با باریک‌ شدن در سخنرانی‌های چند وقت اخیر جلیلی و نیز مواضع صریح وی، دریابیم اساسا «تم» سخنرانی‌های وی دچار چرخش و گردش قابل ملاحظه‌ای به سمت انتخابات اردیبهشت ۹۶ داشته است. جبهه پایداری در حالی به این تصمیم‌گیری نهایی رسیده است که بدون توجه به دغدغه دیگر احزاب تقریبا همفکر، نظیر اصولگرایان - اعم از سنتی معتدل و خاص! - در انتخاب و وحدت نظر بر کاندیدایی واحد، پیش از هر اقدام و ائتلافی تحقیقا اصولگرایان را برابر عملی انجام شده قرار دهد؛ به گونه‌ای که یا اصولگرایان نیز تن به خواست و تصمیم اتخاذ شده در جبهه پایداری دهند، یا این که مثل انتخابات گذشته، پایداری در مسیر خود گام بردارد و دیگر اصولگرایان در مسیری دیگر که از هم اکنون این حدس نزدیک یقین قابل ارائه است که شکاف تاثیرگذاری در جبهه پایداری و اصولگرایان به وجود خواهد آمد که تئوری‌هایی همچون پایان مصباح یا خانه‌نشینی برخی دیگر و نیز رسیدن به نفر واحد و ائتلاف‌هایی فراگیر را اساسا از درجه اعتبار ساقط خواهد کرد. نکته حائز اهمیت در این مهم غیرقابل اغماض خلاصه خواهد شد که سعید جلیلی - نفر انتخاب شده جبهه پایداری برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم - در بین سیاسیون فعلی ایران معروف به برخورداری از نوعی دیپلماسی سخت و انعطاف‌ناپذیر است که بسیاری از ترفندهای دیپلماتیک اتخاذ شده طی سه سال و نیم گذشته را یا از بیخ و بن قبول ندارد، یا به گونه‌ای قبول دارد که به جای تعامل، تقابل را تشدید می‌نماید.

چنین نامزدی که جبهه سیاسی پایداری را پشت سر خود می‌بیند، حتما به خواست و اراده مردم نیز واقف است که علیرغم تمامی تبلیغات صورت پذیرفته به منظور ناکارآمد نشان دادن نتیجه مذاکرات سخت و نفس‌گیر هسته‌ای و نیز فاقد ارزش و نتیجه جلوه دادن تصویب و اجرای برجام با استفاده از پایگاه‌های مستحکم اطلاع‌رسانی نظیر رسانه ملی و دیگر تریبون‌ها، همچنان به برجام و نتیجه‌بخش بودن مذاکرات صورت گرفته بین ایران و دیگر کشورهای حاضر در نشست‌های موسوم به ۱+۵ امیدوارانه چشم‌دوخته‌اند و بر این باور سخت استوار هستند که همان‌گونه که مذاکرات چندین سال به طول انجامید و یک شبه به نتیجه نرسید، مصوبات و نتایج برجام نیز کم‌کم روی خوش خود را نشان خواهد داد! با این تذکر که مردم اگر چه مثل همیشه به آمریکا و بدعهدی‌هایش واقف هستند اما برجام را سندی مهم و بین‌المللی می‌دانند که تنها آمریکا تصمیم‌گیر نهایی آن محسوب نمی‌شود و جامعه جهانی به عنوان اهرم فشار، اجرایی شدن برجام را در نهایت تضمین خواهد نمود. برخی رفتارهای سعید جلیلی که یادآور شخصیتی به نام محمود احمدی‌نژاد است - نظیر حضور در شهرستان‌ها و ایراد سخنرانی‌های صرفا منتقدانه و برجامی! - این روزها رنگ و حال انتخاباتی‌تر به خود گرفته است و در نتیجه آن گمانه‌زنی‌هایی که توسط محافل سیاسی و منابع آگاه منتشر شده است را به حقیقت نزدیک‌تر نشان می‌دهد که چهره شناخته شده مورد حمایت جبهه پایداری در لیست نهایی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم حضوری فعال و پررنگ خواهد داشت.

با گذر و نظری بر انتخابات یازدهم درخواهیم‌ یافت در حالی که حامیان حسن روحانی و در درجه نخست اصلاح‌طلبان از مدت‌ها پیش حمایت همه‌جانبه خود از ادامه حضور رئیس دولت یازدهم در پاستور را صراحتا اعلام نموده‌اند، پس می‌ماند لایه سوم جامعه سیاسی - اجتماعی ایران که در نهایت چه تصمیمی برای گزینش نهایی نامزدی که به عنوان رقیب وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شود، اتخاذ خواهند کرد. با خروج قطعی احمدی‌نژاد از دایره رقابت‌های سال بعد، اصولگرایان علی‌القاعده به‌ دنبال گزینه‌هایی هستند که رای‌آوری و اقبال عمومی داشته باشند که چنانچه این چهره پیدا نشود به دو دسته کاملا متفاوت تقسیم خواهند شد: دسته‌ای به انتخاب خودمحورانه پایداری تن درخواهند داد و عده‌ای صلاح را در آن خواهند دید که بر باقی ماندن حسن روحانی در پاستور مهر تایید زنند که اگر به این دو موضوع تن درندهند، لابد چهره‌ای جدید را برای ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم رونمایی خواهند کرد.

این روزها اگرچه پروسه انتخابات رسما کلید نخورده است اما جامعه رنگ و بوی کاملا انتخاباتی به خود گرفته است و تمامی گروه‌های سیاسی به منظور بازار گرمی نیز اگر شده بر سر چهره یا چهره‌هایی به گفت و شنود خواهند پرداخت اما آن چه این گفتن‌ها و شنیدن‌ها را از شروع هفته جدید در مسیری تازه خواهد انداخت، اتفاق نظر جبهه پایداری مبنی بر حمایت صددرصد از کاندیداتوری سعید جلیلی است که بسیاری از خواست‌های این جبهه را از پیش برآورده ساخته جلوه داده است و آن عدم انعطاف‌پذیری در مذاکرات هسته‌ای است. مضاف بر این موضوع جبهه پایداری که با خروج احمدی‌نژاد به دنبال گزینه‌ای می‌گشت که بتواند خیلی سریع جایگزین نماید!

چنین به نظر می‌رسد که بهتر و سهل‌الوصول‌تر از سعید جلیلی را هرگز به دست نخواهد آورد. پس عقلانی این بوده است که پیش از درافتادن به دام چنددستگی‌ها و جلسات تکراری، به شخصیت مورد قبول خود اعتماد نمایند. گواه نهایی بودن حمایت جبهه پایداری از کاندیداتوری سعید جلیلی همان بس که سایت‌ها و رسانه‌های شناخته شده این جبهه تمام تلاش خود را در انعکاس اخبار، نطق‌ها و اظهار نظرات مختلف سعید جلیلی به کار بسته‌اند و همزمان با تغییرات محسوس موضع‌گیری‌های سعید جلیلی، انعکاس سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های وی توسط رسانه‌های وابسته به جبهه پایداری نیز رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته است. چیزی که می‌تواند قابل تامل و جالب توجه باشد، آن است که تمامی رد پاهای احمدی‌نژاد توسط اخبار و گفته‌های سعید جلیلی پوشانیده شده است. گویی از ابتدا احمدی‌نژادی در بین نبوده و آن که همیشه مطرح بوده است، سعید جلیلی بوده و لا غیر!»