- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
محمدرضا بهشتى: گاهی در مجالس عزا از زبانها ناسزا بیرون میآید/با نردبان خلاف نمیشود به پشت بام حقیقت رسید
فرزند آیت الله بهشتی با بیان اینکه تحریف دین جامعه را به سوی کج خلقی، بد اخلاقی و انحراف میبرد، گفت: گاهی در مجالس عزا از زبانها ناسزا بیرون میآید در حالی که تمام مسیر حرکت امام حسین در کربلا آوردگاه اخلاق است.
به گزارش ایلنا، محمد رضا بهشتی در مراسم شب تاسوعا در مدرسه رشد چیذر که به همت مؤسسه دینی احیای فضیلت و همکاری بنیاد رشد برگزار شد، سخنان خود را با اشاره به سختیهای نهضت پیامبر اکرم در جامعه جاهلیت عرب آغاز کرد و گفت: پیامبر (ص) در اینجامعه کار عظیمی صورت داد و زندگی عرب جاهلی را به مرحله حیات طیبه رساند.
وی ادامه داد: چرا که حیات طیبه باید در جامعه نمود و آثاری داشته باشد و آثار این حیات این است که این نمود را در ایمان جامعه بیابیم؛ جامعهای دارای حیات طیبه است که ایمان در همه کردار و گفتار مردمش مشهود باشد و تمام شئون زندگی آنها ر ا در بر بگیرد. اوج ایمان در اخلاق است.
بهشتی افزود: این است که وقتی پیامبر میخواهد عصاره رسالت خود را معرفی کند، میگوید من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق برانگیخته شدم. یعنی تمامی تلاشها، دعوتها، مجاهدتها، بذل جانها و مالها همه در احیای اخلاق خلاصه میشود.
وی اشاره کرد: بر سر اینکه ایمان چیست در سده دوم و سوم هجری بحثهای زیادی صورت گرفت تا اینکه در دایره ایمانیه تعریفی از ایمان ارائه شد. طبق این تعریف ایمان سه رکن یا مرحله دارد. در مرحله اول ایمان باور و عقیدهای است که بر دل و جان و اندیشه ما نشسته باشد و بعد از ان از دل ما بر زبان و گفتار ما جاری شود ودر مرحله سوم باید به سطح عمل و کردار ما برسد. تا جایی که در همه اعمال و کردار ما مشهود باشد. اگر چنین شد ما به ندای فراخوانده پاسخ دادهایم.
استاد فلسفه دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: جامعهای که در آن شرایطی فراهم شود که انسانها در حیات فردی و اجتماعی خود تلاششان تنها برای بقا و زنده ماندن نباشد و از دغدغههای معمول زندگی فراتر رفته باشند، جامعهای موفق است. وقتی توانستیم از احتیاجات معمول زندگی فراتر رویم یعنی توانستهایم حیات زیستی خودمان را سامان دهیم و بعد از آن به حیات طیبه برسیم.
وی ادامه داد: البته ایمانی که در دل و جان و گفتار و کردار حضور مییابد و موجبات حیات طیبه را فراهم میکند، بر حسب نیت اعمال، درجات مختلفی پیدا میکند. در آغاز دعای مکارم الاخلاق، امام سجاد (ع) فضیلتهای اخلاقی را برمی شمارد که فوق العاده خواندنی است. در اولین فراز این دعا آمده است: خداوندا ایمان من را به کاملترین ایمانها برسان، همین یک دعا نشان میدهد که ایمان دارای در جات است. حتی انبیاء و شهدا نیز نزد خدا درجات مختلفی دارند. بنابراین نتیجه میگیریم که پیامبر اسلام با اینکه با جامعهای بدوی روبرو بود اینجامعه را به درجات متعالی برساند. و تعجب آور اینجاست که این مکتب پیامبر (ص) با سرعت بالایی مرزهای دیگر را درنوردید و در دل و جان ملتهای دیگر نفوذ کرد. البته شروع اسلام در چنین جامعهای هم حسن داشت و هم عیب. حسنش این بود که چنین منطقهای از لحاظ تفکری بکر است و چون پیشینه تمدنی ندارد مقاومت کمتری برای پذیرش آیین جدید انجام میدهد و از طرف دیگر ضعف اینجامعه این است که بیش از حد اولیه است. بنابراین پیامبر (ص) مباحثی مانند امت را در جامعهای مطرح میکند که ابتدایی است.
وی افزود: جالب است که بلافاصله بعد از رحلت پیامبر اسلام این ویژگیهای جاهلی جامعه قبیلهای عرب یک بار دیگر سر بر میآورد و همراه اسلام جهالت خویش را به سرزمینهای دیگر میرساند. اینجا بود که نهضت اسلامی در راه امکان فراهم آوردن حیات طیبه یک بار دیگر با فر هنگ جاهلی برخورد میکند و این فرهنگ چنان حجابی به دور اسلام میکشد که از اسلام حقیقی جز کورسویی باقی نمیماند. این چنین است که بعد از پنج دهه از رحلت پیامبر کار به جایی میرسد انگار اسلام نقشی را که قرار است در جهت دهی به زندگی انسان داشته باشد از دست میدهد و در معرض تحریف قرار میگیرد.
بهشتی با بیان اینکه تحریف به گونهای است کهگاه آموزههای روشن اسلام را وارونه جلوه میدهد، به طوری که حضرت امیر (ع) به فاصله سه دهه از رحلت پیامبر (ص) میگوید: امروز دین به پوستین وارونهای تبدیل شده است. این وارونگی در انجا مشهود است که در این مدت معاویهای جانشین پیامبر شده است که پدر و قبیلهاش در ابتدا در صف اول مخالفان پیامبر و اسلام بودند. یعنی حضرت امیر در مقابل کسی قرار گرفته است که سالها برای مسلمان شدن او تلاش کرده است. اینجای بسی تعجب است که کسی مثل معاویه و بعد از آن یزید به فاصله چهار، پنج دهه از رحلت پیامبر جانشین او شدهاند و در این مدت تلاش برای تصحیح این روند ظاهرا توفیقی چندانی نداشته است. یعنی در این دوره عرب یک بار دیگر به اداب و رسوم زمان جاهلیت خود نزدیک شده است و ان را جانشین ایمان کرده است.
وی تصریح کرد: در این دوره ظواهر دینی آغشته به آیین عرب جاهلیت جای باطن دین را گرفته است. چیزی که در زمانه فعلی ما نیز به شکل دیگری مشهود است. قرآن آمده است تا به آن عمل شود و زندگی را شکل دهد نه اینکه تنها با صوت زیبا خوانده شود.
فرزند آیت الله بهشتی با بیان اینکه تحریف دین جامعه را به سوی کج خلقی، بد اخلاقی و انحراف میبرد، گفت: گاهی در مجالس عزا از زبانها ناسزا بیرون میآید در حالی که تمام مسیر حرکت امام حسین در کربلا آوردگاه اخلاق است.
استاد فلسفه دانشگاه ادامه داد: در چنین وضعیتی وقتی امام حسین (ع) احساس میکند چهره دین را کدر کردهاند که دیگر ممکن است فرصتی برای نجات باقی نماند. همچنان که پیامبر (ص) میفرماید روزی متأخران و کسانی که بعدها به اسلام گرویدند متقدمان و کسانی که از روزهای اول با اسلام بودند را لعن خواهند کرد و آنجاست که متقدمان تلاشهایشان را برای احیای نهضت از دست رفته آشکار میکنند.
او اظهار کرد: حسین (ع) میگوید همه حرکت من به خاطر اصلاح است. امام حسین (ع) میگوید من از روی سرکشی و اینکه این مفسدین را کنار بزنم و خود جای آنها بنشینم نیست که قیام کردهام، آمدهام دینی را اصلاح کنم که به پای آن زحمت کشیده شده است؛ آمدهام به معروف دعوت و از منکر نهی کنم. امام در روز هشتم ذیحجه درست قبل از خروج از مکه به کسانی که میخواهند ایشان را همراهی کنند، میفرماید کسانی من را همراهی کنند که نور ایمان در انها دیده شود و کسانی که حاضرند آخرین قطره خون دلشان را در این راه بذل کنند، همراه من بیایند. حسین (ع) کسی است که به خاطر اینکه بندگان را از جهالت نجات دهد، آخرین قطره خون دل خود را بذل کرد. این نهضت درست در امتداد نهضت پیامبر قرار داشت. قیام امام برای ایمان همراه با اگهی بود نه ظواهر خالی از محتوا، به مجلس عزاداری حسین میآییم و بلافاصله که از اینجا خارج و شویم قدمی به هم دیگر در خیابان راه نمیدهیم.
بهشتی گفت: با نردبان خلاف نمیشود به پشت بام حقیقت رسید، چگونه میشود که هدف برای ما وسیله را توجیه میکند. میخواهیم به هدفی برسیم اما از وسیلهای استفاده میکنیم که این هدف درست نقض ان است.
او ادامه داد دو سوم گناهان کبیره مربوط به زبان است، مثلا زبانی که به ناسزا، طعن، لعن، سرزنش، ملامت، غیبت، حسد و کینه باز شود، زبان دین داری است؟ آن وقت عزادار حسین ابن علی زبانش به بهتان باز میشود.