- نوشابه نخور!
- آیات شفاء ؛ دعاها و آیه های قرآن برای شفای بیماران
- قرص اورژانسی چیست؟ نحوه مصرف، زمان مناسب و عوارض جانبی
- هپاتیت ب (B) چیست و چقدر می تواند خطرناک باشد؟ + علائم و تشخیص و درمان
- قرص کلسیتریول چیست؟ / داروی تنظیم کلسیم و غدد پاراتیروئید و سلامت استخوان
- چرا زیر چشم سیاه میشود؟ / علت گودی زیر چشم و درمان آن
- برای سرفه چی خوبه !؟ / ۲۵ درمان ساده
- دعای آمرزش و شادی روح اموات: اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ + ترجمه
شرایط امکان تداوم اعتدالگرایی در عرصه سیاسی
محمدجواد غلامرضاکاشی

1- اعتدالگرایی یک گفتمان نیست، بلکه یک روش و خطمشی در عرصه سیاسی است. درک نادرست از مفهوم گفتمان در سالهای اخیر عبارت بوده از ساختوپرداخت ارادی شبکهای انسجامیافته از مفاهیم، که مقاصدی را در عرصه سیاسی تعقیب میکند. بهکرات از ساختن یک گفتمان میشنویم که مقصود از آن، جهد جمعی صاحبان قلم و فکر و فعالان سیاسی برای تمهید یک منظومه فکری جاذبهافکن در عرصه سیاسی است. در حالی که گفتمان بهمعنای عمیق کلمه، پیکرهای کلان معنایی است که بازتاب شکافهای عمیق و عینی در سطح اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هستند.
2- در ایران با دو پیکربندی کلان گفتمانی مواجهیم: نخست گفتمانی که همساز با سنت از هویت جمعی برمبنای معنویت دینی دفاع میکند، خواهان یکپارچگی حولوحوش باورها و مناسک دینی است، تابع الهیاتی دوگانهساز بر مبنای دارالمومنین و دارلکفر ساخته شده، آخرتگرا و مدافع یک حکومت تماما دینی در عرصه سیاسی است. در مقابل با سازه گفتمانی دیگری مواجهیم که همساز با سازوکارهای مدرن، دنیاگراست، برای این جهان موضوعیت قایل و کثرتگراست، از صورتبندیهای مستقل از دین دفاع میکند و در عرصه سیاسی مدافع سکولاریسم و نظم دموکراتیک است. اعتدال یک بازیگر زبانی است که میتواند در این شقاق گفتمانی نقشهایی ایفا کند. تلاش برای تبدیلکردن اعتدال به یک گفتمان با این سودای ناممکن پشتیبانی میشود که گویا میتوان در شکاف عمیق میان دو اردوگاه سنتگرا و مدرن، عرصه سومی پدید آورد.
3- در منظر نظریه گفتمان میتوانیم از معنای اعتدال در شبکه تنازعات گفتمانی در ایران بپرسیم. بهجای رجوع به معنای تحتالفظی این مفهوم، یا حتی به جای رجوع به معنای آن در اندیشه و علم سیاست، باید از نحوه تکوین و تکامل معنایی اعتدال در زمینه خاص ایران بپرسیم. اعتدال واژهای است که در بستر تنازع میان دو گفتمان رادیکال پیشگفته در ایران ظاهر شد. در مقابل ستیز میان دو اردوگاه سنتگرا و مدرن، اعتدال در روایت دولت سازندگی و در نیمه دهه 70، به منزله گفتاری ظاهر شد که تلاش داشت گروهها و گفتارهای مدافع الگوی سنتی یا مدرن را تحقیر کند و زبانی برای حلوفصل نهایی منازعه در میدان عمل پدید آورد. به این معنا هدف ایجاد یک موازنه منفی در عرصه سیاسی بود.
4- گفتار اعتدالی دو دهه پیشینه دارد اما در تولید یک هژمونی و قدرت اجتماعی ناموفق بوده است. برآمدن کاندیدای منادی اعتدال در انتخابات اخیر حاصل ضرورتهای ناشی از فشارهای بینالمللی و محدودیتهای داخلی بوده است. این ضرورتها موقتا تاثیر تنازع دو گفتمان پیشگفته را در عرصه سیاست به تعلیق انداخته است. ناکامی دولت اعتدالی یا فراهمآمدن هر امکان تازهای برای بیرونآمدن از فشار برای دو جریان آموزهپرداز مدرن و سنتی، میتواند اعتدالگرایی را بیمعنا کند.
5- بهجای گفتمان اعتدال باید از نقش اعتدالگرایی در تنازعات رادیکال گفتمانی در ایران پرسید. تاکنون اعتدالگرایی مدعی بوده که هردو گفتار سنتگرا و مدرن را میتواند تحت عنوان افراطگرایی بهکلی در عرصه عمومی طرد و نفی کند. اما تجربه تاریخی نشانگر ناکامی در این زمینه است. بهنظر میآید فرصت تاریخی امروز برای اعتدالگرایی باید مصروف استراتژی تازهای شود. فراهمکردن زمینه برای تنازع مدنی میان ساختارهای گفتمانی در ایران امروز؛ به جای سودای پایانبخشیدن به تنازعات، باید امکانات حیات مدنی برای هردو فراهم شود. جانبداری ساختارهای سیاسی از هریک از این دو به حداقل رسانیده شود و به جای آن فرصتهای حیات مدنی هریک فراختر شود. اعتدالگرایی میتواند بسترساز حضور و رقابت این هردو در عرصه مدنی باشد. به این معنا اعتدالگرایی بسترساز گسترش عرصه عمومی در ایران خواهد بود. میتوان از این استراتژی تحت عنوان موازنه مثبت به جای موازنه منفی پیشین سخن گفت. اعتدالگرایی هرچه بیشتر بتواند ساختار سیاسی را در این منازعه از بازیگر به داور تبدیل کند، امکان حیات و تداوم خود را تضمین کرده است. نتیجه آنکه گفتمان اعتدالگرایی باید بسترساز ارجاع هردو جریان سنتگرا و مدرن به حوزه اجتماعی و فرهنگی باشد. تاثیر این هردو در عرصه سیاسی اجتنابناپذیر است اما هرچه این تاثیر با واسطه باشد و کمتر ساختارهای قانونی و بوروکراتیک را تحتتاثیر قرار دهد، حیات اعتدالگرایی را بیشتر تضمین خواهد کرد.
6- در صورت پذیرش این نکته که اعتدالگرایی نه یک گفتمان بلکه یک خطمشی است، میتوان برای تقویت و تداوم آن، آموزههای خاصی را پرورید. از جمله گذر از تصویر غایتاندیش در عرصه سیاسی و جایگزینی رویکرد موازنهبخش، تعریف مجدد قانون بهمنزله داور منازعه و نه بازیگر، رویآوردن به رویکردهای کثرتگرا در حوزه عمومی و...، مباحثی که به جای دغدغه جاذبهافکنی و هژمونیشدن در عرصه عمومی، تلاش میکند بازسازی ساختارهای رسمی را مطمحنظر قرار دهد. تلاشی که به جای تکیه بر تبلیغات به مباحث تخصصی و راهبردی نظر دارد.
منبع:شرق
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰

نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.