- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
وقتی "کاندیداهای شکست خورده" مصداق بارز اشاره فرهادی شدند: "بازی انتخاباتی" با پدیده گورخوابی!
بخشى از نامه اصغر فرهادى به رييس جمهور: «میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.»
گزارش روزنامه شهروند درباره گور خوابان بازتاب های گسترده ای در فضای عمومی و شبکه های اجتماعی داشت و دل همه دغدغه مندان این مرز و بوم را از مصایب گریبان گیر همنوعان و هموطنانمان به درد آورد.
به گزارش خرداد؛در این مقال قصد ریشه یابی و کند و کاو پیرامون چرایی پدید آمدن این معضل را نداریم که این بحث فرصتی فراخ تر می خواهد و هر فرد عاقل و نکته سنجی نیز می داند که بروز و ظهور این معضلات و ناهنجاری های اجتماعی تک علتی و معطوف به زمان حال نیست و هم افزایی وجوه مختلف و متکثری در بازه زمانی چندین و چند دهه ای و حتی فراتر از آن منجر به پدیدآمدن چنین معضلاتی می شود و نسخه پیچی های آنی و شعاری هیچ دردی را که دوا نمی کند بلکه یکسو نگری و شعار مداری نتایج خود را نشان داده و مع الاسف و شوربختانه همین نگاه های سیاست زده و شعار پردازانه از علل پدید آمدن چنین وضعیتی است،
آنچنان که اصغر فرهادی در نامه خود به رئیس جمهوری نیز بدان اشاره و تاکید کرد. فرهادی در بخشی از نامه خود و در ابتدای امر نوشت:
«میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.»
اصغر فرهادی در ابتدای نامه پر بازتاب خود به حسن روحانی، به جملات فوق اشاره کرد، شاید که عده ای سیاست باز متنبه شده و فرصت طلبانه از هر موضوعی برای سیاسی کاری خود بهره نجویند و به جای آنکه مطابق معمول خود را در مقام طلبکار همیشگی قرار دهند و خطابه های پر طمطراق بخوانند و انگشت اتهام به سوی زمین و زمان بگیرند، لختی تامل کرده و به رفتارهای خود و نقشی که در وقوع این شرایط داشته اند، اندیشیده و برای رفع آلام و دردهای مردم فکری کنند...
اما چند ساعت هم نکشید که شماری از چهره های شاخص جریان موسوم به اصولگرا، فرصت را غنیمت شده و درست مصداق نعل به نعل این تذکر اصغر فرهادی شدند، بازهم نسخه ها پیچیدند، در مقام مدعی قرار گرفتند و فریاد اعتراض اصولگرایانه سر دادند! اما کدام اصول؟ اصول سیاسی کاری و حضور مستمر و همیشگی انتخاباتی!
شهردار تهران که خود دو دوره کاندیدای انتخابات بوده و در سمت های مختلف به ایفای نقش پرداخته و از زمره مسئولانی است که اگر قرار باشد به عملکرد آنان اعتراضی شود و مورد نکوهش قرار گیرند او نیز بی گمان همانند همه مسئولان شامل این امر خواهد بود، یادداشت انتقادی نوشته و در بخشی از یادداشت خود می نویسد:« قطعا این معضلات محصول نوع نگاه سرمایهداری و اشرافی در اداره کشور و جامعه است گورخوابی بخش عریان و عیان این معضلات است و این مدل مدیریت کشور آسیبها و معضلات پنهانی نیز به همراه خود دارد که ضربات کاری تری بر پیکره این نظام وارد میکند.» وی در نهایت نسخه ای هم برای علاج این دردها ارائه می کند و می نویسد:« سوء استفاده از درد مردم در دعواهای سیاسی ظلم است اما سخن نگفتن و ریشهیابی نکردن این معضلات هم صرفا با بهانه برچسب سیاسی زدن ظلم دیگری ست. با همه توان تلاش کنیم تا مردم داری را جایگزین سرمایهداری کنیم.»
کیست که نداند که مخالفان دولت روحانی و در مرتبه اولی تر هاشمی رفسنجانی همواره روی جمله اشرافی گری و سرمایه داری مانور داده و مدیریت آنان را برآمده از چنین نوع نگرشی می دانند! حال آقای قالیباف از گور خوابی پلی زده به مدیریت اشرافی گری (شما بخوانید حسن روحانی) و این دولت را بابت این وضعیت شماتت کرده و در نهایت هم گفته با همه توان تلاش کنیم تا مردم داری را جایگزین سرمایه داری کنیم به زبان ساده این مدیر اشرافی گر را به خانه بفرستیم و کاندیدای مردم دار را به ریاست جمهوری!!
اینکه این کاندیدای مردم دار کیست البته که نیاز به تیز هوشی و نکته سنجی هم ندارد و اظهر من الشمس است!!
در دیگر سو سعید جلیلی که او نیز در انتخابات گذشته رقیب حسن روحانی بوده و تفکرش همخوانی وثیق و همپوشانی نظری و سیاسی فراوانی با تفکر هشت سال حاکم بر مدیریت کشور در دولت قبلی داشته و نتایج عملکردها به گواه آمار و ارقام و مستندات مشخص و معضلات اجتماعی و معضلات اقتصادی رقم خورده در این دوران معلوم و عیان است، از فرصت بهره جسته و در نطق جدید خود گفته است:« حقوقهای نجومی متکاثران به اندازهی کارتن خوابی مستضعفان مایه شرمساری است و نگاه لیبرال سرمایهداری که ذات آن افزایش فاصلهی فقیر و غنی است، نمیتواند حامی مظلومین و فقرا باشد.»
او نیز به جای اینکه از پدیدآمدن چنین وضعیتی ابراز شرمساری کند و به بازنگری در رویکردهای طیف خود که در پدیدآمدن چنین وضعیتی نقش داشته اند اشاره و ابراز تاسف کند، گورخوابان را دستمایه تسویه حساب سیاسی می کند و به جای آنکه از رئیس جمهوری تقدیر کند که نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و ابراز ناراحتی کرده، انگشت اتهام را به سمت دولت می گیرد و تاکید می کند که نگاه لیبرال سرمایه داری ( منظور دولت روحانی ) نمی تواند حامی فقرا باشد و البته حتما بیخود و بی جا هم می کنند که این دولت مردان از فقرا صحبت می کنند! و این آنان هستند که حامی فقرا هستند و البته هشت سال هم این نکته را به عینه نشان داده اند!.
از طرف دیگر واکنش محسن رضایی نیز که او هم از حسن اتفاق رقیب روحانی در انتخابات بوده نیز جالب توجه است، محسن رضایی در قالب توئیتی نوشته است:« بعضی ها در قضیه گورخواب ها به جای عذرخواهی از مردم، راه گم می کنند.» رضایی با انتشار تصویری از گورخواب ها در اینستاگرام خود با خطاب قرار دادن مستقیم رئیس جمهوری منظور از این بعضی ها را روشن می کند!
محسن رضایی که گویی هیچ مسئولیتی در تمامی این سال ها نداشته، به مثابه یک منتقد سینه ستبر به میدان آمده و به رئیس جمهوری گلایه می کند که این چه وضعیتی است و اه ای فغان و ای بیداد!
و البته او و دوستان دیگر اصولگرا نمی گویند که آیا نابهنجاری های اجتماعی و فقر و معضلات دیگر فقط و فقط در این دولت پدید آمده است؟ ریشه این اتفاقات در کجاست و چه عملکردهایی چنین شرایطی رقم زده و آمار و مستندات چه می گویند؟ هر طیف و جریانی بااشتباهات خود در پدید آمدن این وضعیت چه نقشی داشته و فارغ از شعار زدگی راه حل زدودن این مشکلات و به سامان کردن وضعیت عمومی که این صحنه ها را از چهره جامعه بزداید چیست؟.
هر چه هست این واکنش های احساسی، سیاست زده و البته فرصت طلبانه بیش از پیش نشان می دهد که چرا با چنین معضلاتی دست به گریبان هستیم و البته این نکته را هم هویدا می کند که فرهادی چه نکته بینانه در ابتدای نامه خود چنین رفتارها و گفتارهایی را پیش بینی کرد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.