- سرقت مبالغ کمک به لبنان توسط طلبه ای بنام شمقدری صحت دارد!؟
- مراسم تشییع حجت الاسلام شوشتری وزیر دادگستری هاشمی و خاتمی (عکس)
- ارشدترین شخصیت نظامی حزب الله ترور شد: محمد ابوحیدر کیست؟
- فرماندار بندرانزلی بخاطر این حرف عزل شد
- همسر معاون شهردار تهران و همدستش به قصاص محکوم شدند
- آخرین اخبار از وضعیت اعتراضات معلمان به گزینش / ملاکهای ارزیابی: شرکت در نماز جمعه، راهپیمایی ها، داشتن دوستان مناسب و…
- حسن روحانی: آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان!
- مهدی زندیه وکیلی استاندار مرکزی تصادف کرد
- حجم ویرانی حمله اسرائیل به محله البساطه بیروت با بمب های سنگرشکن: نعیم قاسم ترور شده یا طلال حمیه!؟ (ویدئو)
- جزئیاتی از توافق احتمالی لبنان و اسرائیل
مهدي ذاكريان، استاد روابط بينالملل دانشگاه
فرصت «ترامپ» برای «ایران»
دولت ترامپ، فرصتي طلايي براي تقويت رابطه ايران- اروپا است
محمدابراهيم ترقينژاد
لغو اوباما كر، خروج از قرارداد تجاري ترانس پاسيفيك و حالا احتمالا تصويب محدوديت در ورود اتباع برخي از كشورهاي مسلمان. روز گذشته، خبرگزاري رويترز گزارشي را منتشر كرد كه براساس آن، دونالد ترامپ، رييسجمهور جديد امريكا طي چند روز آينده دستور اجرايياش را براي سختگيري در صدور ويزاي شهروندان چند كشور از جمله ايران صادر خواهد كرد. اينك به نظر ميآيد ترامپ جديتر از هر زمان ديگري به دنبال عملياتي كردن وعدههايي است كه در كارزارهاي انتخاباتي داد. درخصوص عملياتي شدن آن وعدهها به ويژه طرحهايي كه به نوعي با ايران نيز در ارتباط هستند، گفتوگويي با مهدي ذاكريان، استاد روابط بينالملل دانشگاه داشتهايم كه مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
بسياري معتقد بودند ترامپ رييسجمهور متفاوتي از ترامپ دوران مبارزات انتخاباتي خواهد بود و البته سيستم يا استبليشمنت در امريكا اجازه اجرايي شدن بسياري از طرحهايش را به او نخواهد داد. تا چه اندازه اين رفتارهاي ترامپ و تصميمگيريهايش با مخالفت كنگره روبهرو خواهد شد؟
بسيار اندك. كنگره كنوني، يك كنگره مخالف با برخي از ديدگاهها و آراي ترامپ به ويژه اقداماتي كه او طي روزهاي اخير انجام داده، نيست. همين كنگره، بيش از ٣٠ سال است كه تصويب كرده تا سفارت امريكا از تلآويو به بيتالقدس منتقل شود ولي دولتهاي امريكا، اين مصوبه را اجرايي نكردهاند. در كنگره، افرادي هستند كه از دانش و شناخت بالا و موثري به ويژه در سياست خارجي برخوردار نيستند و تحت تاثير لابيها عمل ميكنند. بسياري از سناتورها و نمايندگان كنگره حتي پاسپورت هم ندارند و يك بار پايشان را از امريكا بيرون نگذاشتهاند و معتقد هستند همه دنيا در امريكا خلاصه شده است. نكته ديگري هم كه بايد به آن اشاره كرد، اين است كه سيستم امريكا تنها كنگره يا قوه مجريه نيست. كنگره سلولي از اين سيستم است، دولت سلولي از اين سيستم است، ديوان عالي ايالات متحده جزيي از اين سيستم است ولي مهمترين سلول اين سيستم، جامعه مدني امريكا است كه شامل گروههاي فشار، دانشگاهها، رسانهها، هنرمندان، انديشكدهها و شركتهاي بازرگاني و... ميشود. آيا آنها با همه نظرات ترامپ موافق هستند؟ خير ولي اين سوال هم مطرح است كه مثلا آيا سيستم امريكا مخالف حضور افراد مظنون به اقدامات تروريستي است؟ بله. ترامپ در حال حاضر دست روي مسائلي گذاشته كه مورد حساسيت جامعه امريكا است. او نگفته است كه مسلمانان را به امريكا راه نميدهيم بلكه ميگويد اتباع كشورهايي كه به ادعاي واشنگتن حامي تروريسم هستند و با گروههاي تروريستي همكاري ميكنند و بيم آن وجود دارد كه با ورودشان، اقدامات تروريستي را انجام دهند را راه نميدهيم و براي ورود آنها سختگيري ميكنيم.
جامعه مدني را مهمترين جزو سيستم امريكا دانستيد. هنوز ترامپ كار خود را آغاز نكرده بود كه راهپيماييهاي چند صد هزار نفري در امريكا عليه او از همان جامعه مدني برگزار شد. فكر ميكنيد تداوم اين راهپيماييها ميتواند موجب عقبنشيني ترامپ از وعدههاي نخستين خود بشود؟
بله ولي قرار نيست تغييرات فوري باشد. قطعا آن راهپيماييها و اعتراضات در رويههاي راديكال ترامپ تغييراتي ايجاد كرده است. شما به همين مساله منع ورود نگاه كنيد. ترامپ قبلا ميگفت مانع ورود مسلمانان به امريكا ميشود اما طرح كنوني ورود اتباع كشورهايي كه به زعم واشنگتن حامي تروريسم هستند را سختتر از قبل ميكند. اين كار از قبل هم وجود داشته است. احتمالا بررسيها براي صدور ويزا بيشتر شده و در هنگام ورود، دابل چك انجام خواهد شد. با اين وجود، يك نكته درخصوص شخصيت سياستمداران پوپوليست وجود دارد و آن، اينكه وقتي آنها شعار ميدهند و پيروز انتخابات ميشوند، در يكي، دو سال اول كاريشان، اقداماتي را انجام ميدهند كه موجب رضايت همگان بشود و نوعي رضايت عمومي ايجاد كند ولي در سالهاي پايانيشان، كارهايي به مراتب بدتر از رويههايي كه قرار بوده آنها را تضعيف بكنند، انجام ميدهند. مثلا زماني در ايران فردي رييسجمهور بود كه در ابتداي كار خود شعارهاي مبتني بر سادهزيستي انجام ميداد. او در ابتداي كار خود دستور جمعآوري فرشها را از پاستور صادر كرد ولي همان فرد در سالهاي پاياني براي شركت در مجمع عمومي سازمان ملل متحد، هواپيماي دولتي را از خانواده خود پر ميكرد و به نيويورك ميرفت. اقدامات عامهپسندانه، تكنيك افراد پوپوليست است. قطعا ترامپ در يكسال نخست خود كارهايي را انجام ميدهد كه اكثريت عامه جامعه امريكا با آنها موافق است. اوباماكر طرحي بود كه مخالفان زيادي داشت. مساله منع ورود افراد مظنون به اقدامات تروريستي، درخواست بسياري از امريكاييها است. اتفاقا امريكاييها در اين باره حساس هستند و مسائلي نظير ١١ سپتامبر، بحران سوريه، حضور امريكا در افغانستان و عراق و اقدامات اخير داعش در امريكا موجب اين حساسيتها شده است. اين اقدامات حتي ميتواند براي ترامپ محبوبيت ايجاد كند اما من فكر ميكنم بايد صبر كنيم زيرا همين ترامپ در يكي، دو سال آخر براي تامين منافع امريكا يا رعايت حقوق متحدان امريكا در منطقه مانند عربستان سعودي، احتمالا با گروههاي تروريستي همكاريهايي خواهد داشت.
در نخستين روز كاري ترامپ، كاخ سفيد سند سياستهاي دفاعي دولت ترامپ را منتشر كرده است كه او وعده ايجاد سامانههاي دفاع موشكي جديد عليه ايران و كره شمالي را داده است. حالا هم طرح محدوديت ورود مسلمانان را صادر خواهد كرد. از سويي، او در همين روزهاي گذشته بار ديگر به برجام حمله كرد. اين در حالي است كه بسياري معتقد بودند كه ايران در صدر اولويتهاي ترامپ نيست. فكر ميكنيد در چنين شرايطي چقدر ايران يكي از موضوعات اصلي سياست خارجي امريكا است؟
از زمان رياستجمهوري آقاي روحاني و وزير شدن آقاي ظريف، سياست خارجي ايران و همكاري ايران با سازمانهاي بينالمللي و همراهي ايران با جامعه جهاني به شكلي تنظيم شده است كه تحت تاثير ورود يا خروج افراد تنظيم نميشود؛ به عبارت ديگر، نوعي تدبير در سياست خارجي ايران درخصوص روابط با كشورها و مسائل جهاني وجود دارد كه اين تدبير موجب عدم خدشه وارد شدن بر سياستهاي اتخاذي ايران ميشود. آمدن ترامپ تاثيري بر سيستم دفاع موشكي ايران نميگذارد. ترامپ ميتواند سامانههاي موشكي ايجاد كند. اين مساله به ترامپ و امريكا ربط دارد ولي موضع ايران آن است كه ما حق خود ميدانيم تا توان دفاعيمان را افزايش دهيم. آقاي روحاني و ظريف براي ملت شعار ندادهاند بلكه برنامه ارايه كردهاند. دفاع جزيي از سياستهاي خارجي ما است. ما به دنبال توافق هستهاي نبوديم چون اوباما در قدرت است. آن را تصويب نكرديم تا اولاند و مركل در قدرت باقي بمانند. نوع نگاه ايران آن است كه ما فعاليتهاي هستهاي كه جامعه جهاني آن را مجاز ميداند را براي مقاصد صلحآميز ميخواهيم. ما درهايمان را باز كردهايم و به آژانس اجازه بررسي دادهايم به شرط آنكه نظارت او باعث تضعيف فعاليتهاي ما نباشد يعني گزارشي از ما در اختيار طرف ثالثي قرار نگيرد. برجام توافقي ميان ايران و جامعه جهاني براي ادامه فعاليتهاي صلحآميز ما است. جامعه جهاني تضمين داده از ادامه اين فعاليتها حمايت كند و ايران هم تعهد داده است تا اطلاعات لازم را در اختيار آژانس قرار بدهد. ترامپ، رييسجمهور شده و آمده و ميرود. توافق هستهاي، ربطي به ترامپ ندارد. برجام توافقي است كه به شوراي امنيت رفته و ضمانت آنجا را دارد. در توان ترامپ نيست كه به برجام دست بزند. او ميتواند همكارانش را در دولت سابق ابله بخواند. اين مساله اوست. ما چنين ادبياتي را نداريم. ادبيات ايران همكاري با جامعه جهاني براساس حقوق بينالمللي است.
شما از تاثير پيروزي ترامپ بر سياستهاي ايران سخن گفتيد. سوال من اين است كه آيا ايران جزو اولويتهاي اصلي امريكا است؟ اگر هست، رويكردش چيست؟
از سال ٩٢، سياست خارجي ايران براساس افراد نيست. هر كسي باشد يا نباشد، سياست خارجي ايران تغيير نميكند چون مبتني بر شعار نيست و همين مساله موجب ميشود تا طرف مقابل به ناچار مجبور به پذيرش تدبير ما و زانو زدن در برابر آن ميشود. ترامپ گزينهاي جز تعظيم در برابر منطق ايران ندارد. اگر گزينه ديگري هم در اين باره در پيش بگيرد، به ضرر اوست چون ايران سياستهاي خارجياش را براساس ماجراجويي، توهم و شعار تعريف نكرده است. اگر ترامپ بخواهد مسيري را كه در انتخابات رياستجمهوري پيمود و در آن بارها به ايران حمله كرد در پيش بگيرد، نتايج سياستهايش چيزي جز شكست و سكوت نيست. ايران به دليل سياست خارجي منطقي خود در اولويت نخست همه كشورها است. اين مساله هم تنها مختص به امريكا نيست. ايران براي آلمان، چين، روسيه، عربستان و خيليهاي ديگر مهم است.
در روزها و هفتههاي گذشته اتهامزنيها به ايران درخصوص ادعاهايي همچون فعاليتهاي منطقهاي ايران و حمايت از تروريسم افزايش يافته است. آيا ما بايد شاهد سياستهاي تندتري از سوي امريكا در قبال فعاليتهاي منطقهاي ايران باشيم؟
اتهاماتي را كه اسراييل و برخي كشورهاي منطقه ميزنند يا در زمان كارزارهاي انتخاباتي از سوي ترامپ عليه ايران بيان ميشد، ادعاهاي بسياري بيمعنايي هستند. مثلا يكي از دلايل اتهامزني آنها، حضور و كمك ايران به دولت بشار اسد است. شايد از نظر من، بشار اسد حقوق مردم سوريه را نقض كرده باشد ولي آيا عمل ايران در حمايت از دولت بشار اسد مورد پذيرش حقوق بينالمللي است؟ بله. ايران به دعوت دولت قانوني و مستقر در سوريه در اين كشور حاضر شده و به حمايت از آن و كمك به او ميپردازد. اين دولت، دولتي است كه در سازمان ملل متحد نماينده دارد و كشورها حضور اين نماينده را در سازمان ملل قبول كردهاند. اتهامي كه از سوي ترامپ يا اسراييل يا برخي از كشورهاي ديگر مطرح ميشوند، درست نيست زيرا اين ايران نيست كه به حمايت از تروريسم در منطقه ميپردازد. آنهايي كه هماكنون در مقابل بشار اسد هستند و از گروههاي تروريستي با منشا فكري وهابيت حمايت ميكنند، حامي تروريسم هستند. حمايت از آن گروهها حمايت از تروريسم است يا حمايت ايران از بشار اسد؟ قطعا گزينه اول. در واقع آن كشورها با اتهامزني به ايران و دست پيش گرفتن، در حال فرافكني هستند. هيچ بستر حقوقي نيز در جامعه جهاني عليه ايران وجود ندارد. واقعيت همان است كه ديميستورا، نماينده دبيركل سازمان ملل در امور سوريه گفت. او تاكيد كرد صلح در سوريه بدون همكاري جمهوري اسلامي ايران امكانپذير نيست و اين نشان ميدهد اگر ترامپ يا هر كس ديگري ميخواهد تروريسم را از بين ببرد، بايد با ايران همكاري كند.
ترامپ گفته است كه ميخواهد با تروريسم مقابله كند. با توجه به رويكرد مبارزه با تروريسم از سوي ايران، ميتوان انتظار همكاري ميان دو كشور ولو به صورت مستقيم را داشت؟
هماينك مذاكره با امريكا درخصوص مبارزه با تروريسم، نظم منطقهاي، مسائل اقتصادي و... ممنوع است و تاكنون مجوز عملي براي آن داده نشده است ولي از لحاظ نظري ميتوان در شرايط كنوني همكاريهايي را آغاز كرد. زمان كنوني همزمان مناسبي است. ترامپ هرچند جزو راديكالترين طيفهاي حزب جمهوريخواه است ولي من به مهارت وزارت امور خارجه ايران و مذاكرهكنندگانمان واقف هستم و با اين مهارت و توانايي، ايران ميتواند از مذاكرات احتمالي براي همكاريهاي آتي سربلند بيرون بيايد. اگر زماني اين كار انجام شود و دولت عوض شود و رييسجمهور و وزير امور خارجه آتي امريكا از حزب دموكرات باشند، آنها به دليل موفقيت تيم ايران، قطعا ترامپ و تيم او را ابله خواهند خواند و ميگويند ايران سرتان كلاه گذاشت. اگر بازيگري قدرت ريشهكن كردن تروريسم در خاورميانه را داشته باشد، قطعا آن بازيگر ايران است چون فهم آن را داريم، ميدانيم منشا آن چيست و مساله عدم امنيت ريشه در كجا دارد. حدود ٤٠ سال است كه ايران به دنبال مهار اسراييل است و اسراييل را ريشه ناامني در خاورميانه ميداند و اوباما اين مساله را در روزهاي پاياني متوجه شد و ترامپ هم سرانجام به اين رهيافت خواهد رسيد.
گمانهزنيهاي بسياري درخصوص روابط امريكا و روسيه در دوران ترامپ وجود دارد. فكر ميكنيد روابط مسكو و واشنگتن به چه سمت و سويي برود؟ آيا بهبود روابط اين دو كشور ميتواند منجر به اين بشود كه به هر حال روسها ايران را به كارت معامله خود با امريكا تبديل كنند؟
سخنگوي دولت سوريه پس از پيروزي ترامپ وقتي با اين سوال روبهرو شد، گفت كه مسائل امريكا و روسيه آنقدر بزرگ و پيچيده است كه اگر فكر كنيم با آمدن ترامپ، آن مسائل حل ميشود، روياپردازي كردهايم. با اين حال، آنچه روشن است، اين است كه ترامپ علاقه وافري براي مسائل مسكو و واشنگتن و شناسايي روسيه به عنوان يك قدرت بزرگ دارد و علاقه دارد تا با همكاري با مسكو بخشي از مشكلاتش را هم حل كند. اين نقطه قوتي از ترامپ است كه ميخواهد روسيهاي كه ميتواند توازن قوا را برهمبزند، شناسايي بكند. روسها به حل مشكلاتشان اميدوار هستند. اينكه روسها با كارت ايران بازي كنند، مختص به ايران نيست بلكه آنها با همه بازي ميكنند. بيسمارك، صدراعظم پروس حدود ١٧٠ سال پيش ميگفت روسيه هيچوقت قابل شناسايي نيست و سياست خارجي آنها مانند آب و هوايشان ابري است. بايد به اين نكته دقت كرد اما آنكه ايران كارت روسيه شود، دوره آن از سال ٩٢ تمام شده است. ايران با آگاهي وارد همكاري با روسيه شده و در برجام هم ديديد كه با تكيه به روسيه، چين يا امريكا وارد مذاكره نشد. البته اين سخنان به معناي بدون عيب بودن دستگاه ديپلماسي نيست ولي در مقايسه با گذشته خطاهاي ما كاهش يافته و دوره كارت بودن ايران به پايان رسيده است.
نزديكي روسيه و امريكا با چه واكنشي از سوي اروپاييها روبهرو خواهد شد؟ آيا ما بايد شاهد حفظ تنش ميان اروپا و امريكا باشيم يا آنكه امريكا ميتواند اروپاييها را به سمت روسيه متمايل سازد؟
هماينك تنشها ميان اروپا و امريكا و همچنين اروپا و روسيه نيز وجود دارد و ما شاهد وضعيتي نامتعادل در ميان اتحاديه اروپا با آنها هستيم. با اين حال، اينكه ترامپ موجب تعامل اروپا و روسيه شود من آن را برداشت دقيقي نميدانم. اتحاد با روسيه در برنامه اتحاديه اروپا نيست ولي همكاري با مسكو جزو برنامههاي اتحاديه اروپا بوده و هست و ربطي هم به آمدن يا رفتن ترامپ ندارد.
در صورت تنش در روابط امريكا و اروپا، آيا ميتوانيم شاهد بهبود و نزديكي ايران و اتحاديه اروپا باشيم؟
با توجه به تنش روابط ميان روسيه و اروپا و افزايش اختلافات ميان امريكا و اتحاديه اروپا در دوران ترامپ، فرصتي طلايي براي ايران ايجاد شده است كه روابطش را با اتحاديه اروپا مستحكم كند و طرفين ميتوانند به سمت ائتلاف با يكديگر بروند تا اتحاد. اتحاد ميان ايران و اروپا به دلايل مختلف تقريبا محال است ولي طرفين ميتوانند براي مقابله با تروريسم، افراطيگرايي، لغو رواديد، مسائل تجاري و همكاريهاي علمي، فرهنگي و آموزشي و... ائتلافها و همكاريهاي گستردهاي داشته باشند. البته هماينك ما و اروپا روابط حسنهاي داريم و هيچ سفارتخانه بستهاي در اروپا وجود ندارد و رفت و آمدها برقرار است. با اين حال، نكته حساسي وجود دارد و آن، فعاليتهاي برخي از مخالفان گسترش روابط ايران و اتحاديه در اروپا به بهانه وضعيت حقوق بشر در ايران است كه به پارلمان يا اتحاديه اروپا فشارهايي را ميآورند. اعتقاد به حقوق بشر در ايران قلبي است. اگر بتوانيم بهانهها را بگيريم، آنگاه دست مخالفان خالي ميشود. دستگاه قضا ميتواند با بيطرفي و اصرار بر قانونگرايي اين كار را انجام دهد.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.