- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
اثبات بي گناهي، 48 ساعت قبل از اعدام
در حالي كه همه چيز براي اجراي حكم آماده بود، قاتل اصلي به اتهام سرقت دستگير و به جنايت اعتراف كرد
مردي که شش سال به اتهام قتل شاگرد مغازه اش در زندان به سر مي برد، 48 ساعت قبل از اجراي حکم اعدام، بي گناهي اش ثابت و آزاد شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، شش سال پيش شاگرد يک تعويض روغني در يک شب سرد زمستاني در مغازه با ضربه چاقو کشته شد و ماموران يکي از کلانتري هاي کرج، صاحب مغازه را به عنوان قاتل به قاضي معرفي کردند.
با اعتراف متهم در چند جلسه دادگاه که حدود شش سال به طول کشيد وي مجرم شناخته شد و قاضي دادگاه، حکم اعدامش را صادر کرد، اما 48 ساعت قبل از اجراي حکم معلوم شد، او نقشي در جنايت نداشته است.
دو روز قبل از اجراي حکم، يک سارق همراه همدستانش در يکي از شهر هاي شمالي کشور دستگير شد. اين متهم در بازجويي به سرقت کابل و يک مورد قتل در مغازه تعويض روغني در کرج که شش سال پيش رخ داده بود، اعتراف مي کند و اين موضوع به اداره جنايي پليس آگاهي استان اعلام مي شود.
اين مرد در حالي به قتل اعتراف کرد که قرار بود ٤٨ ساعت آينده، متهم اعدام شود. با توجه به حساسيت موضوع، قاضي پرونده به آگاهي آمد و پس از مشورت قرار شد حکم اعدام محکوم داخل زندان تا اعزام متهم دستگير شده اجرا نشود.
از طرفي چون تنها قاضي صادرکننده راي اوليه مي توانست جلوي اجراي حکم متهم رابگيرد، بخت با اين مرد بي گناه يار بود و قاضي پرونده همان قاضي اي بود که در جريان موضوع قرار گرفته بود. با به دست آمدن اين اطلاعات، دو فقره نيابت قضايي صادر شد. يکي براي اجراي احکام زندان به منظور ممانعت از اجراي حکم اعدام و انتقال محکوم به آگاهي کرج و نيابت دوم براي انتقال متهم دستگير شده توسط آگاهي به کرج.
گريه متهم
بعد از ٤٨ ساعت هر دو متهم به کرج منتقل شدند. متهمي که حکم اعدامش صادر شده بود، گريه مي کرد و مي پرسيد شما چگونه به بي گناهي من پي برديد؟ او وقتي آرامش خود را به دست آورد گفت: در طول اين شش سال تمام موهايم سفيد شد، زنم طلاق گرفت و تنها پسرم هم معتاد شده است. پدرم مغازه تعويض روغني ام را فروخت و همه را خرج وکيل کرد.
مرد بي گناه درباره علت اعتراف به قتل، گفت: مقتول شاگرد من بود و شب ها در مغازه مي خوابيد. يک روز صبح که برف باريده بود، به مغازه رفتم. شاگردم در را از داخل با يک ميله مي بست که از بيرون باز نمي شد. ديدم کرکره مغازه کمي باز است با خودم گفتم حتما زودتر بيدار شده است. کرکره مغازه را بالاکشيدم و ديدم جسد شاگردم غرق در خون داخل چاله سرويس تعويض روغن افتاده و اثر يک چاقوي عميق روي سينه او ديده مي شد. از مغازه بيرون آمده و شروع به فرياد کردم، مردم و همسايگان جمع شدند و به کلانتري رجايي شهر زنگ زدند.
وي افزود: پليس آمد و مرا به کلانتري برد. در کلانتري همه گفتند تو قاتلي و مرا کتک زدند. ديدم تحمل اين همه ضرب و جرح را ندارم. با خودم گفتم اگر اعتراف نکنم، مرا مي کشند واگرهم اعتراف کنم حکمم اعدام است. پس بهتر که اعتراف کنم تا حداقل کتک نخورم. سرانجام با توجه به آن چه از صحنه قتل ديده بودم، همه چيز را گردن گرفتم و به قتل شاگردم بدون اين که روحم اطلاعي داشته باشد، اعتراف کردم. بعد مرا به دادگاه بردند و آنجا هم همه چيز را گردن گرفتم.
چرا اعتراف کردم
اين مرد بي گناه ادامه داد: چند روز بازداشت بودم و بعد مرا به زندان بردند. براي دوستان زنداني ام همه چيز را گفتم، آنها مي گفتند اگر اعترافاتت را پس بگيري، تو را به آگاهي مي برند و چون در کلانتري يک قتل را گردن گرفته اي، در آگاهي بايد پنج شش قتل ديگر را هم گردن بگيري. چند بار دادگاه آمدم هروقت اسم آگاهي مي آمد از ترس تمام بدنم مي لرزيد هرچه دوستان و خانواده مي گفتند حقيقت را بگويم، از ترس گوش نمي کردم و در بيان انگيزه قتل هم، به اختلاف مالي اشاره و قاضي را راضي کردم که قاتل هستم. در اين سال ها زندگي ام از هم پاشيد.
بنابراين گزارش، از سوي ديگر، متهمي که هنگام سرقت دستگير شده بود و از موضوع محکوميت يک نفر ديگر به خاطر جنايتي که او مرتکب شده بود بي اطلاع بود، گفت: معتاد هستم و همراه چند نفر از دوستانم به جرم سرقت سيم برق دستگير شدم و يکي از همدستانم که از موضوع قتل اطلاع داشت، عوامل آگاهي را در جريان قرار داد.
اعتراف متهم اصلي
متهم اضافه کرد: زمستان چند سال پيش در يک شب سرد زمستاني براي پيدا کردن کار عازم تهران بودم، در اتوبان کرج گفتند اينجا تاکسيراني کرج است. من که به موادمخدر احتياج داشتم، پياده شدم. ساعت ٩ شب از ترمينال کرج ٥٠٠ تومان حشيش خريدم، يک نفر هم آمده بود حشيش بخرد. در باره کار پرسيدم و باهم گرم صحبت شديم. چون هوا سرد بود، به من پيشنهاد کرد شب پيش او در مغازه تعويض روغني بخوابم.
متهم يادآور شد: با او به مغازه رفتم و پس از کشيدن حشيش، روي تخت خوابيدم. پس از مدتي ديدم شاگرد مغازه مي خواهد از من دزدي کند. با هم درگير شديم و با يک چاقوي بزرگ که ميوه خورده بوديم، ضربه اي به سينه اش زدم و او را به عقب هل دادم که پاهايش به ديوار کوتاه بالکن مغازه خورد و با سر به داخل چاله سرويس تعويض روغن افتاد. بسرعت وسايلم را جمع کردم وخودم را به ترمينال رسانده و نزديک صبح با اولين اتوبوس به تبريز فرار کردم.
راز اين جنايت بعد از شش سال کشف شده بود و تمام اعترافات با عکس ها و فيلم بررسي صحنه مطابقت داشت. شکستن جمجمه براثر پرتاب مقتول به داخل چاله سرويس و يک ضربه چاقو داخل سينه و بخاري روغني و چاقو همگي در عکس ها ديده مي شد.
اين متهم با قرار قانوني بازداشت و متهم بي گناه پس از شش سال حبس از زندان آزاد شد.
لینک کپی شد
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
اگر در خارج از کشور بود باید دولت میلیاردها تومان خسارت به او می داد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.