- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
رابطه هدیه با فساد
علی صالحآبادی
از زمانی که بشر خود را شناخت، در پی این بود که
مناسبات جامعه عادلانه، منصفانه و انسانی باشد و عدالت بدون در نظر گرفتن نژاد،
قوم، قبیله، عشیره، مذهب، عقیده و مرام، برای همه یکسان اجرا شود. علت این است که
انسان به طور طبیعی و ناخودآگاه نسبت به تبعیض در اجرای قوانین و برخورداری از امکانات، منابع، ثروت و توزیع
ناعادلانه، واکنش منفی نشان میدهد. از این واقعیت، افراد یا گروهها استفاده کرده
و میکنند و با وعده و شعار بارها و بارها مردم را به سوی خود جلب کردهاند.
پس از آن که انقلاب صنعتی در قرن هجدهم به وقوع
پیوست و تولید صنعتی بر تولید کشاورزی پیشی گرفت و فاصلهی درآمد صاحبان بنگاههای
تولیدی چندین برابر درآمد طبقه کارگر شد، تضاد طبقاتی هم در جامعه نمایان گردید.
کارل مارکس (1818-1883م) پا به عرصه گذاشت و با حمایت از طبقه کارگر در برابر طبقه
سرمایهدار، مکتبی را بنا کرد که بعدها (1917م) ایده او توسط لنین عملی شد و بر
اساس اندیشه مارکس یک حکومت سوسیالیستی پا گرفت.
این دولت آنقدر برای رهایی طبقه کارگر از استثمار
و بهرهکشی شعار داد تا اینکه نصف دنیا را با خود همراه ساخت و جهان را به دو بلوک
شرق و غرب تقسیم کرد. کمونیستها از بیعدالتی موجود در جوامع سرمایهداری بهره
جستند تا فرودستان را با خود همراه سازند، چون در عمل نتوانستند به شعارها و وعدهای خود عمل کنند. این جنبش در سال 1917
طلوع و در سال 1991 میلادی غروب کرد!
کمونیستها در طول 74 سال حضور در عرصه بینالمللی
شعار ضد امپریالیستی سرلوحه کارشان بود، چون نتوانستند پا به پای غرب در زمینه
تامین اجتماعی، تکنولوژی، آزادیهای مدنی و ... حرکت کنند سرانجام از پای درآمدند.
این جریان فکری هنوز هم در قالب نئومارکسیسم در امریکای لاتین فعال است. غرب بر
خلاف کمونیستها که شعار مرگ بر امپریالیسم و مرگ بر سرمایهداری میدادند، استراتژی
سیاست خارجیشان بدون اینکه شعار مرگ بر کمونیسم بدهند، اشکالاتی که رقیب به کارکرد
نظام سرمایهداری وارد میکرد را از طریق افزایش دستمزد، توجه به تامین اجتماعی،
رفاه و سهیمکردن کارگران در سود کارخانهها، توانست فاصله طبقاتی را کاهش دهد و با
اصلاح و بازسازی خود از «درون»، نظام «لیبرال سرمایهداری» را پایدار کند، اما در
مقابل، این نظام سوسیالیستی که شعارش برادری، برابری و ایجاد جامعه بیطبقه بود،
از میان رفت! غربیها با حذف رقیب در زمینه تامین منافع و پاسخگو کردن دولتها بیکار
ننشستند و با تاسیس سندیکا و افزایش بیمهها، نظامی را پیریزی کردند تا فاصله
فقیر و غنی نسبت به دیگر کشورها پایینتر باشد. سه سال پس از سقوط اردوگاه شرق،
برای آن که نظام سرمایهداری به سرنوشت نظام کمونیستی دچار نشود و از دستبرد به
اموال افراد جلوگیری گردد، در سال 1993 سازمان «شفافیت بینالملل»(1) ایجاد گردید.
وظیفه و ماموریت این سازمان مقابله، مبارزه و آگاهیبخشی به مردم جهان درباره عواقب فساد و خطر آن برای زندگی انسان است. این سازمان نه زندان دارد، نه بگیر و ببند و به دار آویختن افراد فاسد. ابزار آن رسانه است و با استفاده از درآمدها و هزینههای دولتها این سازمان، یافتههای خود را به طور مستند به صورت سالانه یا فصلی منتشر میکند تا مردم هر کشور در جریان فعل و انفعالات و کارکرد مالی دولت خود قرار گیرند.
این سازمان میکوشد تا چهره فساد و سلامت را با یکدیگر بسنجد و نتیجه را در معرض افکار عمومی قرار دهد. سازمان شفافیت بینالمللی قصد دارد دولتها را شیشهای کند. معنا و مفهوم دولت شیشهای این است که کار دولت مثل یک اتاق شیشهای شود تا مردم در جریان سیاستهای پیدا و پنهان قرار گیرند. هنگامی که اصولگراها در سال 1383 به مجلس هفتم راه یافتند و بعد صاحب دولتهای نهم و دهم شدند، بارها و بارها از پاک بودن قوه مقننه و مجریه، اجرای عدالت، توزیع عادلانه ثروت سخن گفتند. به مرور زمان معلوم شد به رغم این نگرش، در عمل، آنها کارهایی انجام دادند که در مجالس و دولتهای قبل وجود نداشته است. بر خلاف رویه مجلسهای پیشین، در مجلس هفتم پرداخت زیرمیزی به نمایندگان باب شد. پس از آن که خبرنگار روزنامه همبستگی این موضوع را فاش ساخت، این خبرنگار از مجلس اخراج گردید.
در مجلس هشتم نیز در جریان یک استیضاح، به برخی نمایندگان چکهایی داده شد که پس بر ملا شدن و مخالفت برخی نمایندگان نسبت به این عمل خلاف، به جای اینکه با آمرین و گیرندگان چکها یعنی نمایندگان برخورد شود، با ماموری که چکها، را به نمایندگان داده بود برخورد شد(2). در ماجرای فساد بزرگ بانکی هم چند نماینده مجلس متهم شدند. در تازهترین افشاگری که از سوی علیرضا محجوب در جریان قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی انجام شد، معلوم گردید 37 نماینده و برخی مقامات دولتی از سعید مرتضوی کارت هدیه گرفتهاند. سعید مرتضوی در واکنش به گزارش تحقیق و تفحص مجلس، پا را فراتر نهاد و با نوشتن نامهای اعلام کرد تعداد نمایندگانی که کارت هدیه گرفتهاند حدود 150 نفر بودهاند! انتشار این اخبار باعث شد تا علی لاریجانی، محمدرضا باهنر و ... نسبت به آن واکنش نشان دهند.
وظیفه و ماموریت این سازمان مقابله، مبارزه و آگاهیبخشی به مردم جهان درباره عواقب فساد و خطر آن برای زندگی انسان است. این سازمان نه زندان دارد، نه بگیر و ببند و به دار آویختن افراد فاسد. ابزار آن رسانه است و با استفاده از درآمدها و هزینههای دولتها این سازمان، یافتههای خود را به طور مستند به صورت سالانه یا فصلی منتشر میکند تا مردم هر کشور در جریان فعل و انفعالات و کارکرد مالی دولت خود قرار گیرند.
این سازمان میکوشد تا چهره فساد و سلامت را با یکدیگر بسنجد و نتیجه را در معرض افکار عمومی قرار دهد. سازمان شفافیت بینالمللی قصد دارد دولتها را شیشهای کند. معنا و مفهوم دولت شیشهای این است که کار دولت مثل یک اتاق شیشهای شود تا مردم در جریان سیاستهای پیدا و پنهان قرار گیرند. هنگامی که اصولگراها در سال 1383 به مجلس هفتم راه یافتند و بعد صاحب دولتهای نهم و دهم شدند، بارها و بارها از پاک بودن قوه مقننه و مجریه، اجرای عدالت، توزیع عادلانه ثروت سخن گفتند. به مرور زمان معلوم شد به رغم این نگرش، در عمل، آنها کارهایی انجام دادند که در مجالس و دولتهای قبل وجود نداشته است. بر خلاف رویه مجلسهای پیشین، در مجلس هفتم پرداخت زیرمیزی به نمایندگان باب شد. پس از آن که خبرنگار روزنامه همبستگی این موضوع را فاش ساخت، این خبرنگار از مجلس اخراج گردید.
در مجلس هشتم نیز در جریان یک استیضاح، به برخی نمایندگان چکهایی داده شد که پس بر ملا شدن و مخالفت برخی نمایندگان نسبت به این عمل خلاف، به جای اینکه با آمرین و گیرندگان چکها یعنی نمایندگان برخورد شود، با ماموری که چکها، را به نمایندگان داده بود برخورد شد(2). در ماجرای فساد بزرگ بانکی هم چند نماینده مجلس متهم شدند. در تازهترین افشاگری که از سوی علیرضا محجوب در جریان قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی انجام شد، معلوم گردید 37 نماینده و برخی مقامات دولتی از سعید مرتضوی کارت هدیه گرفتهاند. سعید مرتضوی در واکنش به گزارش تحقیق و تفحص مجلس، پا را فراتر نهاد و با نوشتن نامهای اعلام کرد تعداد نمایندگانی که کارت هدیه گرفتهاند حدود 150 نفر بودهاند! انتشار این اخبار باعث شد تا علی لاریجانی، محمدرضا باهنر و ... نسبت به آن واکنش نشان دهند.
رییس مجلس میگوید: «این بُنها برای نمایندگان
پرداخت نشده، بلکه برای حمایت از افراد فقیر در اختیار نمایندگان بهعنوان واسطه
قرار گرفته است؛ البته این اقدام در گذشته از سوی کمیته امداد نیز صورت میگرفت.»
خبرگزاري مهر درباره پسلرزههای هدایایی که
سازمان تامین اجتماعی به 37 نماینده و به روایتی دیگر به 150 نماینده داده است،
نوشت: «پسلرزهها ادامه دارد و هر روز هم شاخ و برگی به این هدایا افزوده میشود.
سعید مرتضوی حاضر نیست نام نمایندگان را افشا کند، حمید رسایی عضو جبهه پایداری
مجلس میگوید کمیته امداد، سازمان بهزیستی، هلالاحمر و تامین اجتماعی مبالغ ناچیزی
در اختیار نمایندهها میگذارند.
همین خبرگزاری از قول باهنر، نایب رییس مجلس
نوشت: «هر نماینده ماهانه 300 هزار تومان از مجلس هدیه میگیرد که سالانه این رقم
برای هر نماینده سه میلیون و 600 هزار تومان میشود... 37 نماینده مجلس در اردیبهشت
92، 133 میلیون و 500 هزار تومان از سازمان تامین اجتماعی، به عنوان هدیه، دریافت
کردهاند. یعنی هر نمایند سه میلیون و 600
هزار تومان دریافت کرده است.» این درحالی است کمیته نظارت بر نمایندگان مجلس دریافت
هرگونه هدیه نقدی یا غیرنقدی غیرمتعارف از اشخاص حقیقی، حقوقی، خصوصی یا عمومی و
دولتی داخلی یا خارجی با هر عنوان توسط نماینده را ممنوع میداند!
پرسش این است که هر نماینده در سال چقدر هدیه
دریافت میکند؟ پرسش دیگر اینکه چرا این پول در قالب هدیه یا کمک به نمایندگان
داده میشود؟ اگر قرار است نمایندگان پول هدیه را به افراد فقیر بدهد پس فلسفه
وجودی کمیته امداد، بهزیستی، دولت و سازمان تامین اجتماعی چه میشود؟ مگر ما پیرو
علی نیستیم که حاضر نبود دیناری از بیتالمال سوءاستفاده شود و حتی حاضر نبود به
برادرش هم امتیاز بدهد؟ وقتی گرفتن هدیه از سوی نمایندگان و مقامات دولتی بلااشکال
میشود، پرواضح است که گرفتن هدیه توسط کارمندان، ماموران پلیس و ... که در دستگاههای
اداری، قضایی و شهرداریها کار میکنند نیز بلااشکال خواهد بود!؟ در این صورت
تکلیف ارباب رجوع چه میشود؟ وقتی هدیه گرفتن بلااشکال است مردم مجبورند برای
انجام کارهایشان به مامورین و نهادهای
حکومتی هدیه بدهند. آیا تداوم این کار باعث نمیشود که گرفتن هدیه نهادینه شده و
به فرهنگ تبدیل شود؟
وقتی فضا اینگونه میشود، سروکله سو استفادههای
سه هزار میلیارد، 17 هزار میلیارد، 11 هزار میلیارد تومانی و ... پیدا میشود.
ارقام نجومی که انسان را به حیرت وامیدارد. بیتردید
این پولها بلای جان دولت و مردم میشود.
یکی از شعارهایی که حسن روحانی بر آن انگشت گذاشت،
شفافیت در حوزه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و روابط خارجی بود. اگر دولت قصد دارد امور
را شفاف کند، همین حالا باید درباره گرفتن کارت هدیه توسط نمایندگان، مقامات دولتی
و سو استفادهکنندگان از موقعیتها به میدان بیاید و موضوع را با افکار عمومی در
میان بگذارد.
پینوشت:
1-شفافیت بینالملل (Transparency International) یک سازمان غیر
دولتی است که در سال ۱۹۹۳ تأسیس شد. دفتر اصلی این سازمان در شهر برلین، آلمان
قرار دارد. این سازمان که در ۱۰۰ کشور نمایندگی دارد هدفش مبارزه با فساد و افزایش
آگاهی در مورد اشکال گوناگون فساد است. این سازمان سالیانه یا در مواردی سالی چند
نوبت اقدام به انتشار شاخص ادراک فساد میکند. سنجش فساد به استفاده از شاخصهایی
نظیر فساد، اختلاس، رشوهگیری، خرید و فروش پستهای دولتی، رشوهپذیری دستگاه قضایی،
فساد مالی در میان سیاستمداران و مقامهای دولتی و عدم مقابله کافی یا ناکارایی در
پیکار علیه مواد مخدر است.
2-
عباسی مدیرکل پارلمانی وقت نهاد ریاستجمهوری
*مديرمسوول هفته نامه ستاره صبح
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.