- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
- ظفرقندی: اوایل انقلاب تند و تیز بودیم، فکر میکردیم اگر یک نفر ۹ تا صفت خوب دارد یک صفت بد باید از قطار انقلاب پیاده بشود؛ الان این طور فکر نمیکنم
- بازی هوشمندانه پزشکیان با سعید جلیلی
- این زن وزیر آموزش ترامپ میشود: لیندا مک من در رینگ کشتی کج! (فیلم)
- اعلام تعداد موشک های شلیک شده موفق اسرائیل به ایران
- تصاویر تجمع پرشمار معلمان و فرهنگیان بازنشسته مقابل مجلس
- پیامک گروهی به نمایندگان مجلس: ظریف جاسوس است!
- یک ایرانی همکار ایلان ماسک شد؛ محمودرضا بانکی کیست!؟
گفتوگو با «معصومه خنفری» که در دولت یازدهم به سمت فرمانداری شهر کارون در نزدیک اهواز رسیده است
من زن خط شکنم
متن جامعه موافق حضور زنان در مسئولیتهای مهم است و از آن استقبال میکند بعضی قضاوتها درباره زنان جنایت است زنان تا قبل از گرفتن مسئولیتها، محکوم به زن بودنند
شهروند-الناز محمدی:تا قبل از این کسی فکرش را هم نمیکرد؛ یک زن فرماندار شود؟ برای شهری چسبیده به اهواز، با آن همه عشیره و حرف و حدیث و نَقلهای بسیار برای «عروسان آتشِ» سر در خانه پنهان کرده؟
تا قبل از او کسی فکرش را هم نمیکرد؛ که برای اولین بار در استان خوزستان یک زن را از بخشداری بخش مرکزی یک شهر بردارند و بگذارند در بالاترین مسندی که در شهرهای کوچک وجود دارد: فرماندار.
«معصومه خنفریِ» 42 ساله همین سه ماه پیش فرماندار «کارون» شد؛ نخستین فرماندار زن در استان خوزستان در تاریخ بعد از انقلاب. تا آمد مخالفتها و سازهای ناکوک بعضی مردان مسئول در استان فروکش کند، چند هفتهای طول کشید و امید، خودش را در دل او کم کرد برای فرماندار شدن؛ تصمیم استاندار خوزستان اما جدی بود و بالاخره پای حکم بخشدار بخش مرکزی کارون را این بار برای فرماندار شدن امضا کرد. «معصومه خنفری» نخستین زنی بود که در استان خوزستان، بخشدار شد و حالا نخستین زن فرماندار است؛ همین «نخستین» بودن است که صدای او را، این چنین پر غرور میریزد این سوی خط تلفن، به شیوه زنهای عرب با لهجهای محکم و صریح. او حالا با همین غرور فرماندار شهر 200هزار نفری کارون است با زنان و مردان بسیار؛ همانها که روز معارفهاش، سالن را آنقدر پر کردند و آنقدر برایش کف زدند که خودش هم باورش نمیشد؛ باور کردن آمدن 200 مرد برای ایستادن پایین پای او و تشویقهای پیاپی برای زنی چون او سخت است. «آن روز استقبال بسیار زیادی از معارفه من شد. حضور مردم در این مراسم بیسابقه و استقبال طوری بود که همه را متعجب کرد. ظرفیت سالن 200 نفر بود ولی حیاط و اطراف سالن پر از آدم بود که بیشترشان مرد بودند.»
تحصیلات «معصومه خنفری»، همه در حوزه علوم سیاسی است؛ تا دکترا. سوابق اجرایی و علمی او هم کم نیست: «مدرس دانشگاههاي آزاد و پيام نور، مدير اموزش دانشگاه آزاد اسلامي شادگان سال ٨٤ تا ٨٥، معاون پژوهشي دانشگاه ٨٥ تا ٨٦ و بخشدار مركزي شهرستان كارون از آذرسال ٩٤ تا بهمن 95» او سه فرزند دارد و از حمایت آنها و همسرش در این راه، به خود میبالد.
او را حالا خیلی از خوزستانیها میشناسند، نه فقط مردم کارون، که مردم اهواز و بخشهای اطراف و او این را حاصل کار بیشتر زنان در دولت چهارسال گذشته میداند. «اینجا زمانی که حکم من بهعنوان بخشدار صادر شد و یک سری مخالفتهایی صورت گرفت، این مخالفتها از طرف مردم عشایری و از سمت علما نبود بلکه افرادی بودند که زیاد از من شناخت نداشتند و دنبال این کلیشه بودند که یک زن نمیتواند فرماندار باشد. ولی کسانی که حالا از فرماندار شدن من حمایت میکنند، کار من را دیده و من را میشناسند، به همین دلیل هم بود که از معارفه من استقبال عجیبی شد و شاید کمتر مراسم معارفهای اینطور شلوغ شده بود.» خنفری هنوز هم که هنوز است وقتی یاد روز معارفهاش میافتد، شوق صدایش را پر میکند: «بیشتر کسانی که به مراسم معارفه من آمده بودند مرد بودند و مرتب برای من کف میزدند. قبل از آن هم در فضای مجازی و به روشهای مختلف، اعلام حمایت کرده بودند. من میشنیدم که مردان شهر به سراغ مسئولان میرفتند و التماس میکردند که با فرماندار شدن من موافقت شود. این موضوع برای من و خیلیها عجیب بود. در این یکسال نوع تفکر خیلی عوض شد، چون کار زنان بخشدار را دیدند؛ من یکسال با آنها کار کردم و به توانمندیهای زنان واقف شدند. در زمان بخشداری هم همه با من همکاری و از کارم استقبال میکردند.»
خط شکن حضور
برای خیلی از زنان خوزستانی، تصور کردن بیرون آمدن از خانه و گرفتن مسئولیتی سنگین دشوار است، چه برسد به بخشدار و فرماندار. حالا اما این تصور درحال فروریختن است، درحال شکسته شدن. خنفری نقش خودش و دیگر زنان شبیه به خودش را در این موضوع کم تأثیر نمیداند. او میگوید حالا وقت آن است که خط شکنی شروع شود و او بشود نخستین زن خط شکن حضور زنان در مقامهای بالادستی، آن هم در استان خوزستان: «من قبل از این بخشدار مرکزی کارون بودم. آقای مقتدایی، استاندار سابق برای نخستینبار حکم 8 زن را بهعنوان بخشدار در این استان صادر کرد که هفت نفر از آنها معارفه شدند که نخستین کسی که معارفه شد من بودم و با بخشدار شدن بقیه این زنان تا حدودی مخالفت شد و معارفهشان طول کشید. حکم برای آنها صادر شده بود اما به دلیل مخالفتها، معارفهشان چندماه طول کشید و البته بخشدار شهر شوش هیچگاه معارفه نشد. به این ترتیب من اولین بخشدار و اولین فرماندار زن خوزستان هستم.»
او میگوید: «برای کار در این حوزه، من باید خطشکنی کنم. همه محدودیتها و مشکلات احتمالی را هم مدنظر قرار داده و پیشبینی کردهام. تا زن کار نکند و کارش را نبینند نمیتوانیم قضاوتها را درمورد او بپذیریم. من قبل از اینکه بخشدار مرکز کارون شوم، در شادگان بودم. آنجا هم از مقبولیت بالایی برخوردار بودم. وقتی من بهعنوان بخشدار معرفی شدم، با اینکه آنجا عشایری است و سنتها بیشتر از کارون، حکمفرماست، باز هم استقبال زیادی شد؛ چون قبل از آن در فرمانداری کار میکردم.»
فرماندار کارون معتقد است که این مردم شهرها نیستند بلکه با حضور زنان در سمتهای پرمسئولیت مخالفند، که داستان، داستان دیگری است: «در شورای شهر کارون، یک زن رئیس شورای شهر شد. بنابر این میخواهم بگویم که مخالفتها با حضور و کار زنان در متن جامعه نیست و افراد خاصی با این موضوع مخالفند. من وقتی بخشدار بودم با روستاییها و عشایر کار داشتم، آنها من را قبول داشتند و به من احترام میگذاشتند و حالا هم بیشتر از همه خوشحالند که من فرماندار شدم.» خنفری امیدوارتر و مصممتر از این حرفهاست، برای آوردن زنان از حاشیه به متن: «مسائل محدودیتی برای زنان وجود دارد ولی وقتی زنان کار کنند، پذیرفته میشوند. من با تمام توانم در کارون کار کردم و مردم بین من و مردانی که سابق بر این بخشدار بودند، مقایسه کردند. نمیگویم آنها بد بودند ولی من توانستم رضایت عامه را کسب کنم، هم در شادگان هم کارون. ما باید به زنان فرصت بدهیم که کار کنند، بعد درباره شان قضاوت کنیم. من تا وقتی که مسئولیت نگرفته بودم، محکوم به زن بودن بودم. اینکه چون زن هستم، نمیتوانم، چون زنم، نمیشود. ولی وقتی این فرصت مهیا شد و توانستم توانمندی خودم را نشان دهم و نشان دهم نهتنها با مردان تفاوتی ندارم بلکه میتوانم خروجی بهتری داشته باشم، پذیرفته شدم، مگر مردم چه میخواهند؟ میخواهند که کسی خدمتشان کند. وقتی آنها دیدند خروجی همان است که میخواهند، دیگر چیزی نمیخواهند.»
قضاوت و جنایت
«کارون» یکی از شهرهای استان خوزستان در جنوب غربی ایران است. مرکز این شهرستان کوت عبدالله است. این شهر با انتزاع از بخش مرکزی شهرستان اهواز در ۱۲ بهمن ماه 91 توسط هیأت وزیران تصویب و ابلاغ شد. شهرهای کوت عبدالله، کنعان، ربیع و شیرین شهر چهار شهر از این شهرستان به حساب میآیند و کوت عبدالله مرکز این شهرستان از ادغام روستاهای کوت عبدالله، استیشن، خزامی، درویشآباد، شریعتییک، کوت نواصر، کوی منتظری، گاومیش آباد، گندمکار وهادیآباد ایجاد شده است.این منطقه جمعیت حدود 200هزار نفری را در دل خود جای داده است، شامل ۲۰ شهرک و روستای متصل و منفصل از هم است که در دو طرف مسیر جاده اهوازآبادان (اتوبان آیتالله بهبهانی) به صورت طولی امتداد یافتهاست. کوت عبدالله که بهعنوان یکی از شاهرگهای ورودی کلانشهر اهواز هم قلمداد میشود، مرکز این شهرستان است.
خوزستان چهارمیلیون و دویست هزارنفر جمعیت دارد و ۴۲هزار و ۷۹۱ زن شاغل، ۶۴۶هزار و ۶۷۶ زن روستایی، ۵۲هزار زن عشایری و یکهزار و ۵۷۵ زن شهید. آنطور که از حرفهای مسئولان این استان برمی آید، در خوزستان 130 زن نخبه زندگی میکنند و 97 زن مدیر؛ تعدادی که هنوز جا دارد برای رسیدن به حد مطلوب، قضاوتها اگر بگذارند. «معصومه خنفری»، نخستین زن فرماندار در این استان هم از همین قضاوتها میگوید، از آنچه به نظر او یک جنایت است: «متاسفانه قضاوت ما درباره زنان جنایت است. من همیشه میگویم بگذارید زنان به میدان عمل بروند و اگر کار را خراب کردند، بعد قضاوت کنید. من خیلی حساسم که خطا نکنم چون اگر خطا کردم، راه را بر خودم و دیگر زنان میبندم. مردم ما مردم بدی نیستند و به هرحال این نوع افکار را به ارث بردهاند.»
او البته از دوران بخشداری اش، خاطره چندان بدی ندارد: «من در دوره بخشداریام با محدودیتهای خاصی روبهرو نشدم چون قبلا در شادگان بودم و شناخته شده بودم ولی سایر زنان مسئول مشکلاتی داشتند. البته برای من هم محدودیتهایی بود، مثلا مسئولان بعضی ادارهها با خودشان فکر میکردند که او یک زن است، من به حرف یک زن گوش کنم؟ ولی بعدش که توانستم برای آنها کار کنم و اعتبارات برایشان بیاورم، کمکم من هم بینشان جا افتادم.»
خنفری از اقبال مردم از زنان مسئول در خوزستان میگوید: «در انتخابات شوراهای شهر میدانیم که سالهای متوالی است زنان در حتی مناطق عشایری، رتبههای نخست را کسب میکنند یعنی اقبال عمومی از کار زن وجود دارد، جامعه جلو افتاده و به زن اعتماد دارد. نگرش جامعه به زنان تغییر کرده است. کاش شما در مراسم معارفه من بودید و میدیدید که چه استقبالی از فرماندار شدن من شد.» و حالا نوبت قدردانی است از اعتماد به زنان: «کار استاندار خوزستان یک کار ساختارشکنانه بود. باید از دولت تدبیر و امید به دلیل اعتماد به زنان تشکر کرد. از مسئولان استانی هم به این دلیل که به یک زن در استان خوزستان اعتماد کردند باید تشکر کرد. موضوع این است که وقتی حضور زنان در مناصب، انتخابی است آنها از طرف مردم انتخاب میشوند ولی وقتی انتصابی است، موضوع فرق میکند.»
خنفری برای کارون برنامههای زیادی دارد، برای زنان بیشتر: «من نهتنها خودم را مکلف میدانم که به مردم خدمت کنم، تکلیف دومم این است که مسیر را برای رشد و ارتقای سایر زنان هموار کنم. روز معارفه، وقتی مراسم تمام شد، زنان حاضر در سالن آمدند بالای سن که با من عکس بگیرند و گفتند این اولین بار است که ما اجازه پیدا کردیم که بالای سن بیاییم. یعنی میخواهم بگویم حتی زنان این شهر تا قبل از این با چنین محدودیتهایی روبهرو بوده اند. من هم به آنها گفتم الان اولش است و در ادامه شما بیشتر حضور پیدا خواهید کرد. یکی از برنامههایم این است که یک سایت گردشگری راهاندازی کنم که زنان نقش اول را در آن خواهند داشت.»
از زنان هم در فرمانداری استفاده خواهید کرد؟
من اولین فرماندار زن هستم و زیر ذره بین، همه مراقب کار من هستند. عملکرد من باید خوب باشد که راه برای بقیه زنان باز شود. من باید افراد متخصص را کنارخودم بگذارم و در بین زنان قطعا متخصص وجود دارد. نگاهم جنسیتی نیست ولی برای اینکه راه را برای زنان باز کنم قطعا در فرمانداری از آنها استفاده خواهم کرد.
*محدودیتها و مشکلات زنان در شهرهای خوزستان، بهویژه شهرهای اطراف اهواز را چطور رفع خواهید کرد؟
چون در استان خوزستان روستاها با هم فاصله دارند، خانوادههای دختران به آنها اجازه نمیدهند که به مدارس دیگر روستاها بروند. این بحثها متاسفانه وجود دارد، وقتی میگویم جامعه از حضور زنان استقبال میکند، این استقبال وجود دارد ولی ما نتوانستهایم شرایط را طوری فراهم کنیم که بتوانند به راحتی درس بخوانند و وارد مشارکتهای اجتماعی شوند. فقط هم بحث تعصبات ناموسی و ... نیست، خود من همچون مسیر سالن ورزشی دخترم دور بوده، او را نفرستادهام چون رفت و آمدش سخت است. این یک چیز طبیعی است.
و برنامههایتان برای دیگر مردم شهر؟
چهارسال است که دو کارخانه آجرسازی با ظرفیت اشتغالهزار نفر تعطیل شده است و اگر بتوانیم این کارخانه را راهاندازی کنیم، اقدام خوبی است. تعداد زیادی از روستاهای اطراف کارون در این کارخانه کار میکردند ولی متاسفانه الان وضعیتشان به جایی رسیده که حتی نمیتوانند بچههایشان را به دلیل مشکلات مالی به مدرسه بفرستند. پس اینکه یک روستایی فرزندش را به مدرسه نمیفرستد، فقط به دلیل تعصبات نیست، او پول ندارد؛ میگوید من نان شب ندارم، چطور بچهام را به مدرسه بفرستم. تعداد کودکان بازمانده از تحصیل در بخش ما زیاد است و به نظر من اگر دو نفر هم از تحصیل بازمانده باشند، زیاد است. بحث دیگر برای کارون، فاضلاب است؛ وقتهایی که اینجا باران میآید، فاضالاب وارد خانههای مردم میشود و دیوار خانههایشان از فاضلاب شوره میزند. بزرگترین مشکل کارون، مسأله فاضلاب است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.