- اطلاعیه سرکنسولگری ایران خصوص ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان ایرانی دانشگاه فدرال کازان روسیه
- واکنش عضو دفتر رهبری به نقل قول معاون پزشکیان درمورد نظر رهبری درباره قانون تابعیت
- قطعنامه شورای حکام علیه برنامه هستهای ایران تصویب شد / کدام کشورها موافق، مخالف و ممتنع رای دادند؟ + اسامی
- همنشینی پزشکیان و مولوی عبدالحمید وایرال شد (تصاویر)
- تکذیب اقدام کیهان از سوی عضو دفتر رهبری
- دیدار صمیمانه پزشکیان و مولوی عبدالحمید (عکس)
توئیت بازهای حرفهای اصولگرا
در یکساله
اخیر و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، بسیاری از سیاستمداران، روزنامهنگاران و
فعالان سیاسی این جریان با باز کردن صفحه توییتر شخصی عملا این فضا را بهعنوان
شیوهای مرسوم در مشی سیاستورزیشان انتخاب کردند و در وضع کنونی نیز این روش به
جدیت ادامه پیدا کرده است. اینها همه درحالی انجام میشود که به گفته مسئولان،
شبکه توییتر در ایران به دلایل امنیتی فیلتر شده است و به موجب قانون دور زدن
فیلترینگ جرم محسوب میشود! این خود پارادوکسی قابل تامل است. درحالی که وزیر امور
خارجه ایران صراحتا اعلام میکند توییتر در برخی مواقع ابزاری بسیار مناسب برای
رساندن پیام است، اما برخی دیگر از مسئولان همچنان بر این عقیدهاند که شبکه
توییتر یک تهدید امنیتی است و باید فیلتر بماند!
به باور کارشناسان حوزه رسانه میتوان این ادعا را مطرح
کرد که «توییتر» نسبت به دیگر رسانهها، پرنفوذترین رسانه بین سیاستمداران ایرانی
بوده است. بهگونهای که گوی سبقت را از دیگر رسانهها و شبکههای اجتماعی ربوده
است. اما آنچه در اینجا حایز اهمیت است، استفاده از این شبکهها نیست بلکه مشکل
از ناحیهای است که برخی از کنشگرانی که به ترویج و انتشار مواضع و نظرات خود در
این فضا میپردازند، نتوانستهاند با آزادی اطلاعات و رفع فیلتر رسانهای که از آن
بهره میگیرند، کنار بیایند.
حساسیت به توییتر /رسانهای برای ارتباط با مردم
تردیدی در این مسأله نیست که بسیاری از همین سیاستمداران و کنشگران
جریان اصولگرایی در مواجهه با بهرهبرداری و بهرهوری از شبکه توییتر دچار تناقض
عقیدتی و سیاسی هستند، بنابراین بحث اصلی درخصوص تناقض و پارادوکسی است که
اصولگرایان نسبت به چگونگی رویارویی و استفاده از این رسانه دارند. ازجمله مصادیق
بارز این موضوع «فیلترینگ» است. طیف اصولگرایان چه آنها که در مجلس نهم بودند و چه
غیرمجلسیهای این اردوگاه از طرفداران پروپاقرص «فیلتر» محسوب میشوند و اذعان
دارند که باید دسترسی مردم به برخی شبکههای اجتماعی ازجمله توییتر محدود شود.
از سوی دیگر، اصلاحطلبان و دولتیها اعتقاد دارند که
«فیلترینگ» راهحل مناسبی در دنیای امروز که عصر انفجار اطلاعات نامگذاری شده،
نیست. انتخاب و مواضع اخیر جهرمی، جوانترین وزیر کابینه دوازدهم موید چنین
فرآیندی است. جدال و تفاوت دیدگاه این دو ساحت از سیاست در مورد رفع فیلتر توییتر
ـ در کنار دیگر شبکههای اجتماعی ـ در دوره اول ریاستجمهوری روحانی بارها محل
نزاع دو جریان تبدیل شده است. این مسأله علت مهمی هم دارد؛ از زمانی که دولت حسن
روحانی بر سریر پاستور نشست، نوع ارتباط میان تودههای مردم و مسئولان دولتی به
یاری شبکههای اجتماعی دستخوش تحول اساسی شد. اگرچه کار اطلاعرسانی دولت طبق سنت
دیرینه از زبان سخنگو به مردم میرسید، اما خود دولتیها هم در زمینه اطلاعرسانی
به مدد شبکههای اجتماعی چون توییتر پیش فعال بودند و در زمینههای مختلف کار اطلاعرسانی
را به شیوهای حرفهای انجام میدهند.
تأثیرگذاری فرآیند توییتربازی مسئولان دولتی که با چاشنی
اطلاعرسانی و بعضا پاسخدهی به منتقدان همراه بود، فعالان سیاسی جریان اصولگرا را
نیز به این صرافت انداخت که آنها هم وارد این عرصه شوند و با راهاندازی حسابهای
کاربری در شبکههای اجتماعی ازجمله توییتر وارد دیالوگ و جدل مستقیم با مردم و
دولت شوند.
پارادوکس فیلترینگ و استفاده از توییتر
اگرچه فعالان و کنشگران سیاسی اصولگرا مهمترین ابزار رسانهای در
درون شبکههای اجتماعی را به «توییتر» اختصاص میدهند اما همزمان و هنگام بهرهبرداری
از این رسانه، اعتقادی هم به رفع فیلتر آن ندارند. در میان سیاسیون برجسته این
جریان افرادی چون آذری جهرمی، وزیر ارتباطات، جواد ظریف وزیر خارجه، بسیاری از
نمایندههای مجلس، محسن رضایی، غلامعلی حدادعادل، سعید جلیلی، سیدحسین نقویحسینی،
الیاس نادران، حمیدرسایی، مرتضی آقاتهرانی، مرضیه وحید دستجردی، احمد توکلی،
علیرضا پناهیان، محسن پیرهادی، عزتالله ضرغامی و رحمتالله حافظی از توییتبازهای
حرفهای هستند و در مواقع ضروری و غیرضروری مبادرت به توییتزنی میکنند.
مسأله اینجاست که سیاسیون مذکور چگونه حق استفاده از
توییتر را بر خود میپسندند اما از سوی دیگر دفاعی هم از رفع فیلتر ندارند. نقطه
آغاز تناقض از اینجا شروع میشود که چگونه این سیاستمداران که برخی از آنها زمانی
در جرگه نمایندگان مردم در مجلس بودند، همواره خواستار فیلترشدن شبکههای اجتماعی
چون توییتر بودند، اما خود از آن استفاده کرده و با مردم در ارتباط هستند. چرا حق
استفاده از توییتر را برای خود ارجح میدانند و این حق را از مردم بری میدانند.
انعکاس فیلترینگ توییتر
جالب اینجاست که موضوع فیلترینگ توییتر در ٢ اکتبر ٢٠١٣ (١٠ مهر
١٣٩٢ ) در میان مکالمه توییتری که رئیسجمهوری و رئیس توییتر با هم داشتند، مطرح
شد. جک دورسی، رئیس و یکی از بنیانگذاران شبکه اجتماعی توییتر در یکی از توییتهای
خود حسن روحانی، رئیسجمهوری را خطاب قرار داده و نوشته بود که «آیا شهروندان
ایران میتوانند توییتهای شما را بخوانند.» واضح بود که اشاره دورسی به فیلتر
بودن سایت توییتر و شبکههای اجتماعی در ایران بود. در مقابل توییتر منسوب به حسن
روحانی در پاسخ به دورسی بدون آنکه مستقیما سوال او را جواب دهد، نوشته بود که
«تلاش میکنم تا مردم کشورم بتوانند به راحتی به تمام اطلاعات جهانی دسترسی داشته
باشند، چون این حق آنهاست.»
توییتر، تریبون سیاسی فعالان جناحهای مختلف
در وضع کنونی روشن است که موج استقبال مسئولان و سیاستمداران
ایرانی از توییتر زیاد شده است. اظهارنظر اخیر پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان
مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون امید در مورد استفاده یا عدم استفاده از توییتر
در نوع خود جالب توجه است: «من از توییتر استفاده نمیکنم زیرا فیلتر است. من بهعنوان
یک قانونگذار نمیتوانم قانون را زیرپا بگذارم.» از سویی، به راحتی میتوان لیست
بلندبالایی از مقامات مسئول و چهرههای سیاسی که در توییتر عضو هستند، تهیه کرد؛
علاوه بر سیاسیون جریان اصولگرا، عقبه دولت مستقر نیز در زمینه استفاده از توییتر
فعال هستند. «حسن روحانی» رئیس دولت دو اکانت فارسی و انگلیسی دارد.
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ازجمله
نخستین کسانی است که راه ورود مسئولان به توییتر را باز کرد. او حتی از این شبکه
بهعنوان ابزاری برای سیاستورزی نیز بهره گرفت. توییتهای پینگپنگی با وزیر
خارجه عربستان نمونهای از این اقدام محسوب میشود. «حمید ابوطالبی» معاون سیاسی
نهاد ریاستجمهوری از دیگر چهرههای سیاسی است که معمولا مواضع و حرفهایش را از
طریق توییتر میزند و بازتابهای فراوانی نیز دارد. محمد نهاوندیان، معاون اقتصادی
رئیسجمهوری، سیدعباس صالحی، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهیندخت مولاوردی،
دستیار ویژه رئیسجمهوری در حقوق شهروندی، معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهوری در
امور زنان و بانوان و حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهوری از دیگر دولتیهای فعال
در توییتر هستند.
یکی دیگر از سیاسیون سرشناس در حوزه استفاده از توییتر محمود احمدینژاد
و حلقه نزدیک به اوست، اگرچه رئیس دولتهای نهم و دهم ترجیح میدهد فقط به زبان
انگلیسی توییت کند. در این میان، حمیدرضا بقایی و اسفندیار رحیم مشایی دو یار
نزدیک و همیشگی او نیز در این شبکه اجتماعی فعال هستند.
خانه ملتیها و توییتر
در کنار سیاستمداران هر دو جناح اصلی، نمایندگان مجلس نیز از
توییتر غافل نیستند؛ محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید، بهرام پارسایی، سخنگوی
فراکسیون امید، علی مطهری، الیاس حضرتی، محمود صادقی، مصطفی کواکبیان، عبدالکریم
حسینزاده، محمدعلی وکیلی، طیبه سیاووشی و بسیاری دیگر از این جملهاند. در این
فهرست بلندبالا میتوان از برخی سیاسیون اصلاحطلب چون عبدالله رمضانزاده، آذر
منصوری، محمدعلی ابطحی، مصطفی تاجزاده و دیگران نیز نام برد. با این تفاسیر، عضویت
مسئولان در توییتر به اندازهای عادی شده که برنامهای تحت عنوان «توییتنا» وجود
دارد و به اعضای خود اجازه میدهد که توییت مسئولان و چهرههای سیاسی را در آنجا
دنبال کنند.