- انتخاب سه نفر برای جانشینی رهبری صحت دارد؟
- گوسفند عاشق نوشیدن چای را ببینید! (ویدئو)
- آهنگ ای دریغا - محسن چاوشی (موزیک ویدئو)
- غزاله اکرمی بازیگر نقش سوجان در سریال سوجان کیست!؟
- آنچه باید درباره پدر موشکی ایران بدانید؛ شهید حسن تهرانی مقدم چه کرد!؟
- کلیپ مبتذل و نامتعارف گیلان چرا تولید و پخش شد؟
- ساعت پخش و تکرار سریال «سوجان» از شبکه یک
- تصاویر حضور شاه در خلیجفارس +اظهاراتش درباره نیروی دریایی ایران
نياز چين به انرژي و مساله امنيت در خليج فارس
سيد غلامحسين حسن تاش
اثرات ژئوپولتيكي افزايش توليد نفت ايالات متحده و كاهش وابستگي اين كشور به نفت منطقه خليج فارس، كماكان از موضوعات روز محافل انرژي جهان است. در اين ميان با توجه به رقابت هاي اقتصادي في مابين دو كشور چين و ايالات متحده امريكا و نيز با توجه به روند رشد سريع اقتصاد چين و محور بودن اين كشور در رشد تقاضاي جهاني انرژي، تاثير اين تحولات بر سياست و اقتصاد چين بيشتر از ساير ابعاد آن مورد توجه است. در حال حاضر كشور چين نسبت به ساير كشورهاي جهان، بيشترين برداشت نفت را از منطقه خليج فارس دارد. چين در سال 2011 بيش از 9/2 ميليون بشكه در روز نفت خام از منطقه خليج فارس وارد كرد كه حدود 60 درصد از كل نفت وارداتي اين كشور را تشكيل داد. در همان سال واردات نفت ايالات متحده از منطقه خاورميانه حدود 5/2 ميليون بشكه در روز بود كه حدود 26 درصد از كل واردات نفت اين كشور بود. البته به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه بيشترين واردات ايالات متحده از نفت اين منطقه از طريق درياي سرخ و درياي مديترانه بوده اما چين بيشترين وابستگي را به نفت عبوري از تنگه استراتژيك هرمز داشته است.
در دهه گذشته عربستان سعودي مهم ترين تامين كننده نفت چين بوده و در سال 2012 نيز با 1/1 ميليون بشكه صادرات روزانه نفت خام به چين، حدود يك پنجم از كل نفت وارداتي اين كشور را تامين كرده است. مقامات رسمي عربستان همواره به چيني ها اطمينان داده اند كه مي توانند بر اين كشور جهت تامين نفت مورد نياز براي تداوم رشد اقتصادي خود تكيه كنند. سعودي ها با مشاركت در پالايشگاه استان فوجيان چين عزم و جديت خود را در اين رابطه نشان دادند. 50 درصد از سهام پالايشگاه 240 هزار بشكه يي كه در فوجيان ساخته خواهد شد به شركت ساينوپك چين، 25 درصد به شركت امريكايي اگزان موبيل و 25 درصد ديگر به شركت آرامكو عربستان تعلق گرفته است و اين پالايشگاه از نفت خام عربستان تغذيه خواهد شد.
ايران در اغلب سال هاي دهه گذشته سومين تامين كننده نفت چين بود اما در سال 2012 جايگاهش در اين زمينه يك رتبه كاهش يافت و در مقام چهارمين تامين كننده نفت چين قرار گرفت كه در نتيجه فشارهاي ناشي از تحريم هاي ايالات متحده در جهت كاهش صادرات نفت ايران بود. ايالات متحده مجوزهايي را به بعضي از كشورها جهت واردات نفت ايران
به نحوي كه مشمول تحريم هاي اين كشور قرار نگيرند، اعطا كرده است و اين مجوزها را شش ماه يك بار تمديد مي كند و البته همواره شرط تمديد، تعهد اين كشورها به كاهش برداشت نفت از ايران در طول مدت تمديد بوده است. و به همين دليل ميزان برداشت نفت خام ايران توسط كشور چين از 555 هزار بشكه در روز در سال 2011 به حدود 439 هزار بشكه در سال 2012 و به 402 هزار بشكه در روز در سال 2013 كاهش يافت.
شركت ملي نفت چين قراردادهايي را براي توسعه ميادين نفتي در دو كشور ايران و عراق منعقد كرده است كه قرارداد توسعه ميادين الاحداب، حلفايا و روميله در عراق و ميادين آزادگان و يادآوران در ايران از آن جمله هستند. اما پروژه هاي چين در عراق بسيار سريع تر از ايران پيش مي رود. شركت CNPC چين يكي از شركت هايي است كه بعد از پايان جنگ در عراق ورود گسترده يي به صنعت نفت اين كشور داشته است. پروژه توسعه ميدان نفتي روميله كه CNPC آن را با مشاركت شركت بي پي به عهده گرفته است يكي از برجسته ترين فعاليت هاي چين در بخش بالادستي صنعت نفت در جهان است. اما فعاليت هاي چين در سال هاي اخير در ايران محدودتر شده و عدم فعاليت چين در فاز 11 پارس جنوبي موجب شد كه CNPC از اين پروژه كنار گذاشته شود. اين شركت در ميدان آزادگان و شركت ساينوپك در ميدان يادآوران، از برنامه هاي خود عقب هستند كه بخشي از اين تاخير ناشي از تحريم ها عليه ايران است. به نظر مي رسد چيني ها تمايل دارند كه به قول معروف پروژه هاي ايران را در آب نمك بخوابانند كه تا تعيين تكليف وضعيت پرونده هسته يي ايران نه آن را از دست بدهند و نه در شرايط فعلي، خود را گرفتار ريسك تحريم هاي ايالات متحده كنند.
آژانس بين المللي انرژي پيش بيني كرده است كه با توجه به افزايش توليد داخلي و كاهش تقاضاي نفت در امريكا، واردات نفت ايالات متحده از منطقه خاورميانه در افق 2035 به حدود 100 هزار بشكه در روز و در سطح 3 درصد كل واردات اين كشور كاهش يابد. در مقابل پيش بيني مي شود واردات نفت چين از خاورميانه در همان سال به 5/6 ميليون بشكه برسد و 54 درصد از كل واردات آن را تشكيل دهد.
كم شدن اهميت نفت منطقه خليج فارس براي ايالات متحده ممكن است موجب كم شدن اهميت امنيت اين منطقه براي آن كشور شود. البته اين منطقه هرگز براي ايالات متحده بي اهميت نخواهد شد. استفاده از بازارهاي منطقه، مساله تروريسم بين المللي و ارتباط آن با اين منطقه و جلوگيري از گسترش كاربردهاي غير صلح آميز هسته يي در كنار كنترل جريان نفت و انرژي، از ديگر عوامل تمايل ايالات متحده به حضور در اين منطقه است. اما آنچه مسلم است اهميت امنيت منطقه و تنگه هرمز براي چين به شدت افزايش خواهد يافت. در اين ميان با توجه به قدرت نظامي ايران در تنگه استراتژيك هرمز، داشتن روابط حسنه بلندمدت با ايران و حتي همكاري و تلاش مشترك با ايران براي تامين امنيت منطقه از اهميت برخوردار خواهد بود.
از سوي ديگر بايد توجه داشت كه چين براي امنيت تامين بلندمدت انرژي خود اقدامات متنوعي را در دست دارد كه بخشي از آن كه به همكاري هاي اين كشور با روسيه مربوط مي شود را ماه قبل تشريح كرديم. بخش ديگري از اقدامات چين بر سرمايه گذاري هاي اين كشور در بخش انرژي امريكاي شمالي تمركز دارد. از سال 2009 به بعد بيش از 50 درصد از سرمايه گذاري هاي خارجي چين در بخش انرژي، صرف خريد سهام و تملك دارايي هاي شركت هاي بخش انرژي و خصوصا بخش بالادستي صنعت نفت در امريكاي شمالي شده است. تنها در سال 2010 ميلادي چيني ها بيش از هشت ميليارد دلار در اين بخش در ايالات متحده سرمايه گذاري كرده اند و مديران نفتي چين تمايل خود را براي سرمايه گذاري بيشتر نيز اعلام كرده اند. در شرايط فعلي و تحت تحريم هاي ايران، تمايلات چين به سرمايه گذاري در ايران و در امريكاي شمالي و خصوصا ايالات متحده در تعارض با يكديگر قراردارند. سرمايه گذاري هاي بعضي از شركت هاي چيني در ايران مي تواند مانع سرمايه گذاري هاي آنها در امريكا شود و بالعكس سرمايه گذاري هاي بعضي ديگر در ايالات متحده دست آنها را براي فعاليت بيشتر در ايران خواهد بست در صورتي كه همان طور كه اشاره شد چين در بلندمدت به روابط خوب با ايران نياز دارد.
ماحصل آنچه ذكر شد اين است كه با كاهش وابستگي ايالات متحده به نفت منطقه خليج فارس و افزايش وابستگي چين به نفت اين منطقه، هم توان و ظرفيت توليد نفت منطقه براي چين مهم است و هم اهميت امنيت منطقه براي چين در حال افزايش است. در چنين شرايطي سرمايه گذاري در ايران و همكاري با ايران، از هر دو بعد براي چين از اهميت برخوردار است. اما سرمايه گذاري بيشتر چيني ها در ايران در شرايط تحريم با ساير سياست ها و برنامه هاي ايشان در تعارض قرار مي گيرد بنابراين به نظر مي رسد كه چيني ها براي تحقق برنامه هاي بلندمدت خود خصوصا در زمينه امنيت انرژي، تمايل به حل مسائل ايران داشته باشند. منافع اقتصادي كوتاه مدت چين از تحريم هاي ايران نبايد ما را از اين واقعيت بلندمدت و منافع بلندمدت چين غافل كند. به نظر مي رسد كه مقامات چيني از توافق اخير ايران و 1+5 خشنود باشند. وزير خارجه چين در پايان نشست ژنو و پس از حصول توافق، از اهميت آن در امنيت منطقه خاورميانه ياد كرد. هرچه زمينه هاي تنش و تعارض در منطقه كاهش يابد براي امنيت انرژي چين بهتر است. شناخت دقيق منافع و برنامه هاي چين قدرت چانه زني ما را در تعاملات با اين كشور افزايش خواهد داد.
□ روزنامه اعتماد
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.