- وضعیت هوای فردا (دوشنبه) تهران / هشدار هواشناسی
- پس از انتقاد از زاکانی، به ناموس شهید سلیمانی توهین کردند
- وضعیت هوای فردا (یکشنبه) در تبریز، تهران، ارومیه و...؛ کدام استانها برف و باران می آید و کدام درگیر آلودگی هوا هستند؟
- برف سنگین هم به پیرانشهر و ایران رسید (ویدئو)
- باران سنگین بالاخره به ایران رسید (ویدئو)
- تشدید سامانه بارشی در ۱۲ استان کشور / برای برف و باران آماده باشید + نقشه هواشناسی
- زمین تشنه و آسمان بسته
- شاخص آلودگی هوا تهران امروز شنبه ۲۴ آبان
- وضعیت هوای فردا (یکشنبه) در تبریز، تهران، ارومیه و اهواز؛ در این استانهای ایران برف و باران می آید
- آموزش و پرورش تکلیف تعطیلی مدارس اصفهان را روشن کرد
آغاز مسئولیت تاریخی زینب
مالک رضایی: نسیم صبح صادق بر سنگ خارا اثر نکرد.فاجعه در فجیع ترین شکل آن اتفاق افتاد و یکباره جامه در خم گردون به نیل زد چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید .
روح ملکوتی حسین به ندای آسمانی یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلی رَبِّكِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً... لبیک گفت اما کوفه و شام ندانست که آیا دگر بار، نسیمی از حجاز آید؟ که ناید. دگر، دانای راز آید؟ که ناید. سرود رفته باز آید؟ که ناید...
حسین با درخشندگی خیره کننده ای در عاشورا درخشید و روح او راه ملکوت در پیش گرفت.اما عاشورا پایانی بر یک آغاز دیگر بود. حسین و عاشورای او اینبار با کلام زینب به تاریخ معرفی می شد.
رئوس شهدا را براي رهسپاري به كوفه و شام، ميان سران قبايل تقسيم كردند.آنها شب را در كربلاماندند و فردا كاروان زينب راه كوفه را در پيش گرفت.
براي شكستن هر چه بیشتر قلب او،كاروان را از ميان پيكر شهدا عبور دادند. زينب با مشاهدۀ اين صحنه ،خویشتنداری کرد.فقط یک جمله گفت و از آن مسير با متانتی عبور کرد که تاریخ نظیرش را ندیده است.
«اللهمَ تَقَبَّل هذ القربان»
او مي دانست كه از كجا آمده است و آمدنش بهر چه بود. می دانست که بارغمی که خاطره ها،خسته کرده است ،او عیسی دمیست که خدا بفرستاده، تا آنرا بر گیرد. كاروان زينب با مظلوميتي وصف ناپذیر در ميان هلهله وشادی كوفيان به شهر وارد شد.جسم وروح زينب با مشاهدۀ اين وضعيت دگرگون گشت .اما رسالت با او بود.
«اُسكوتوا »
اين نخستين جمله ای بود كه با تحکم بر زبان آورد .
آنگاه با اشاره اي به آسمان و حمد و ثنا به پروردگار عالم، سخنان خود را با رساترين صدايي كه براي هميشه در ضبط صوت تاريخ جهان ،باقي ماند، آغاز کرد.
گويي كلمات با زبان گويای اميرالمومنين جاری مي شد. گویی علي دوباره به كوفه باز گشته بود.
خطبۀ تاريخي آغاز شد :
«…. مردم كوفه، شما همانند آن زني هستيد كه رشته هاي خود را پس از بافتن، پنبه می کند، دستان شما هم بيعت مي کند، بيعت مي شكند.مفهوم بیعت را به تمسخر گرفتید وکلمۀ مقدس اسلام را لغلغۀ زبان خود ساختید.سوگندهای خود را وسيلۀ فريب و تقلب ونفاق در میان خود کردید .آیا در میان شما چیزی جز وقاحت و رسوایی و سينه های آكنده از كينه و چهره هایی مملو از دو رويي و سیرتی پر از ذلت و حقارت، يافت مي شود؟ به گیاهان بدبو و حنظله صفتی مي مانيد كه ريشه در مُردار و مَزبَله دارد.چه بار سنگينی بردوش خود نهاديد. مي دانيد، چه جگري از رسول خدا پاره کردید؟ چه خوني بر زمين ريختيد؟...»
خطبۀ زينب در كوفه، طومار تفکر عبیدالله بن زياد را درهم پيچيد.طوريكه عاجزانه و درمانده گفت:
« زينب، سَجع مي گويد وکسی را یارای مقابله با تیغ برندۀ زبان او نیست. همان طور كه پدرش نيز سخنوري بی رقیب بود.»
آنگاه رو به حضرت زينب كرد و گفت.
«خدا را شكر مي كنيم كه ما را پیروز کرد وشکست را نصیب شما کرد.»
چه غافل از پاسخ کوبنده ی زینب بود؟!
«به خدا سوگند ،آنچه برای خودمان می بینم، چیزی جز زیبایی، نیست .ما صاحب شهیدانی هستیم كه خداوند، فوز عظیم شهادت را براي آنها انتخاب كرده بود ، هیچ دیر نخواهد بود که تو را به همراه آنها در يك جا جمع كنند تا هر كدام دليل خود را بياوريد، و آن وقت خواهي ديد كه چه كسي پيروز است.»
ابن زياد، طعم تلخ شكست را با سخنان زينب چشيده بود.عظمت عاشورا با کلام او بر چهرۀ تاريخ مي تابيد.آنچه که حسین در کربلا انجام داده بود، اینک خواهرش از خون پاک او پیام رسایی ساخته بود و به بلندای تاریخ، تفسیر اسرار می کرد.
ماه، بی گفتن ، چو باشد، رهنما
چون بگويد شد، ضياء اندر ضياء.
اما قلب اندوهبار زینب در آنحال چیز دیگری نیز می گفت:
کجایید ای شهیدان خدایی؟بلا جویان دشت کربلایی،کجایید ای سبکبالان عاشق؟کجایید ….
ذکر حال و روز آن کاروانی که قافله سالارش زینب است، مستلزم گفتاری دیگر است.اما شرح آن هجران و آن خون جگر، این زمان بگذار تا وقت دگر.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.
