- جروزالم پست: ترامپ به نتانیاهو گفت ایران میتواند تاسیسات اتمی غیرنظامی خود مانند راکتور بوشهر را حفظ کند / او قولی برای پذیرش مدل لیبی نداد
- قطع برق به تهران رسید / نحوه اطلاع از جدول خاموشی ها
- پاسخ رد هایده به خواستگاری احمدشاه قاجار + عکس
- روزهای قمر در عقرب سال ۱۴۰۴ : آغاز سال نو با نحسی! (جدول)
- راهنمای استفاده از سپینو بانک صادرات برای کارت رفاهی معلمان و فرهنگیان + مراحل
- خواص بی نظیر کلم بروکلی که نمی دانستید
- تقویم کامل سال ۱۴۰۴ همراه با تعطیلات و مناسبتها + زمان سال تحویل و شروع ماه رمضان
- آموزش ثبت نام در سامانه ملی املاک و اسکان + لینک
- روش صحیح فاتحه خواندن و متن آن: برای فاتحه چه سوره ای باید خواند؟
- خواص ماهی شیر جنوب + سه شیوه پخت و طعم دار کردن
انتخاب اصولگرایان چيست: "احيا يا اضمحلال"؟/جدايى معتدل ها، محوريت تندروها و فقدان چهره مقبول براى رهبرى جريان
نخبگان اصولگرایی باید به این موضوع بیاندیشند که چرا پیروزی آن ها باید در گرو عدم مشارکت مردم باشد! آن ها باید بدانند، گفتمانی که نتواند خودش را با نیازها و خواسته های اکثریت مردم وقف دهد محکوم به فنا است.
نواندیش: جریان اصولگرایی از سال 1391 پس از مدت ها عرصه قدرت انتخابی را به جریان رقیب واگذار کرد و پس از آن یک به یک شکست های پی در پی را در انتخابات های مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و ریاست جمهوری اخیر متحمل شد تا بر همگان روشن شود که این جریان دچار بحرانی درون گفتمانی است.
به گزارش نواندیش، در اردیبهشت امسال اصولگرایان با صرف هزینه های هنگفت سیاسی و رو نمودن چهره های جدید سعی داشتند تا با کسب کرسی ریاست جمهوری نشان دهند که گفتمان اصولگرایی قابلیت احیا را دارد، اما مطابق انتظارات با چنان شکستی مواجه شدند که به نوعی تیر خلاص بر پیکر این جریان نیمه جان بود.
بی شک یکی از دلایل پویایی سیاسی در یک کشور رقابت آزاد جریان های مختلف سیاسی است و تک گفتمانی بودن جامعه نه تنها کمکی نمی کند بلکه از آفات دموکراسی است. بنابر این وجود گفتمان اصولگرایی قوی نه تنها به خود این جریان بلکه به نظام سیاسی کشور و حتی جریان اصلاح طلب نیز کمک می کند، پس مرگ اصولگرایی به نفع هیچ کس حتی اصلاح طلبان نیز نیست.
متاسفانه اصولگرایان طی سال هایی که سرمست از قدرت بودند دچار اشتباهات محاسباتی بسیاری شدند، بسیاری از از آن ها به دلیل دور بودن از واقعیات جامعه تصور نمودند که هنوز نیز می شود مردم را با دادن وعده هایی مثل یارانه و تزریق پول فریب داد بنابر این در انتخابات اخیر سعی داشتند با دادن این قبیل وعده ها ضعف های گفتمانی خود را پوشش دهند.
بدون شک یک گفتمان سیاسی برای اینکه بتواند آرای مردم را کسب کند باید از سلایق و نظرات مردم آگاه باشد و بتواند هر ساله خود را بازتعریف کند، نکته ای که نخبگان اصولگرا به آن هیچ توجه ای نداشته و اتفاقا هر سال از مردم دور تر شدند.
حرکت اصولگرایی به سوی اضمحلال زمانی آغاز شد که برخی از تحلیلگران فیلم و کارتون تبدیل به تئوریسین های اصلی این جناح شدند. در حقیقت یکی از اشتباهات بزرگ این جریان را باید ناتوانی در حفظ چهره های معتدل خود و افتادن در دام جریان های افراطی دانست به طوری که امروز پرچمداران این جریان به کلی با واقعیات جامعه فاصله دارند. امروز شاهد این هستیم که گفتمان اصولگرایی فاقد یک چهره مقبول برای رهبری جریان خود است و این مهم خود ضعفی اساسی به حساب می آید.
به هر روی امید است نخبگان اصولگرایی به این موضوع بیاندیشند که چرا باید پیروزی آن ها در گرو عدم مشارکت مردم باشد! شکست های اخیر این جریان باید توسط بزرگان اصلی اصولگرایی بررسی شود تا این گفتمان ریشه دار نیز احیا شود. اصولگرایان باید بدانند، گفتمانی که نتواند خودش را با نیازها و خواسته های اکثریت مردم وقف دهد محکوم به فنا است.
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.