آینده عربستان با محمد بن سلمان چه خواهدشد؟

این نوع برخوردهای تهاجمی را میتوان زمینه سازی هرچه بیشتر پادشاهی محمدبن سلمان سی وسه ساله دانست.اگرچه اصلاحات رادیکال در حوزه اجتماعی و مبارزه با فساد اقتصادی با هدف اماده سازی شرایط برای حاکم جدید می باشد لیکن این اصلاحات دو عنصر "محافظه کاری فرهنگی و سیاسی" را در ساختار پادشاهی عربستان نادیده گرفته است.

نوانديش - اكبر مختارى : ثبات سیاسی برامده از تعادل وهم پوشانی میان نیروهای تاثیرگذار سیاسی و اقتصادی و امنیتی در جامعه است. در هرکشوری در صورتیکه توازن میان این نیروهای تاثیر گذار برهم خورد در نهایت بحرانهای جدی خواهد افرید. محمد بن سلمان ولیعهد جوان سعودی پس از تحولات نسبتا رادیکال در حوزه اجتماعی اینبار بنام مبارزه با فساد جمعی از افراد پرنفوذ سیاسی،اقتصادی و امنیتی را برکنار و بازداشت کرده است. ایا محمدبن سلمان بدنبال پادشاهیست و ایا این تحولات سریع و پرتنش از سوی او و با تایید ملک سلمان اینده سیاسی او و حکومت سعودی را تضمین میکند.

برای پاسخ به سوالات فوق توجه به روند تحولات عربستان از مرگ ملک عبدا... و بقدرت رسیدن ملک سلمان تا امروز مفید فایده می نماید.

عربستان سعودی تا پیش از پادشاهی ملک سلمان بطور مستقیم وارد جنگ باهیچ کشوری نشده بود.

دلیل این اقدام را بیش از آنکه بدلیل توان دفاعی و انسانی این کشور بدانیم باید ناشی از سیاست محافظه کارانه حاکمان سعودی دانست.

اساسا حاکمان سیاسی و مذهبی سعودی با تغییرات تند و شتابان مخالف بوده اند وهمیشه از ثبات سیاسی استقبال کرده اند.

با پادشاهی ملک سلمان بیمار و تحت تاثیر و نفوذ محمد بن سلمان حتی قطب نمای سیاست خارجی عربستان تغییر یافت.

حمله عربستان به یمن را میتوان "آغازی بر پایان محافظه کاری" در سياست خارجى عربستان سعودى قلمدادکرد.

حمایت فرزندان ملک سلمان در پست های وزارت دفاع و خارجه بهنگام حمله به یمن نشان از آن داشت که عربستان وارد فاز جدیدی در حوزه سیاست خارجی خود شده است.

اگر پیش از این در دو جنگ مهم خلیج فارس، عربستان یک بار با کمک مالی ویژه به صدام علیه ایران و بار دیگر تامین کننده هزینه جنگ برای نابودی صدام در سال 1990-91 گردید در دوران جدید بطور مستقیم از ادوات نظامی و نیروهای خویش در حمله به یمن با کمک مزدوران سودانی استفاده میکند.

شیفت و دگرگونی از رویکرد محافظه کاری به تهاجمی در زمان ولیعهدی محمد بن سلمان حتی عرصه های اجتماعی را هم فراگرفته است.

طوریکه در کمتر از دو ماه فرمانهایی چون آزادی رانندگی زنان،آزادی ورود زنان به ورزشگاه ها و آزادی مسافرت زنان به خارج از کشور بدون اجازه همسر صادر گردید.اگرچه تغییرات فوق الذکر در عرصه اجتماعی برای ناظران بیرونی مثبتند لیکن شتابنده بودنش حتی بسیاری از وابستگان حکومت سعودی را نیز نگران ساخته است.

در حوزه اقتصادی کاهش وابستگی سرزمین رفاه گرای عربستان به نفت تا سال 2030 و فروش سهام غول نفتی آرامکو نیز نوعی تفاوت را میان حاکمان جدید با پیشین عربستان به نمایش میگذارد.

در حوزه سیاست داخلی و مسایل امنیتی نیز کنار گذاشتن ولیعهد در قید حیات پیشین و جایگزینیش با محمد بن سلمان بیش از گذشته پادشاهی احتمالی ولیعهد جوان را مورد تصدیق قرارداد.

همچنین اقدام اخیر محمدبن سلمان بعنوان ریاست کمیته مبارزه بافساد در صدور فرمان بازداشت بیش از سی وزیر سابق و شاهزادگان پرنفوذی چون ولید بن طلال ثروتمندترین فرد سعودی و نامی آشنا برای سرمایه داران جهانی با هفده میلیارد دلار دارایی و کنار نهادن معاون گارد ملی و فرمانده نیروی دریایی توسط پادشاه عربستان سیاست تهاجمی حاکمان جدید سعودی را بطور تام وتمام تایید و نمایان ساخت.

در نهایت محمد بن سلمان بخوبی این سخن ماکیاولی که بهترین دفاع حمله است را درک کرده است لیکن نباید فراموش کرد که "برهم زدن ترتیبات منافع در کشور نیز سخت ترین کار در عرصه سیاست است" و ممکن است سرانجامی برخلاف رویاهای شخصی بیافریند.

گزارش خطا