- اگر از پرسپولیس امتیاز کسر میشد، دیگر کسی به بیرانوند فحاشی نمیکرد!
- خلاصه بازی منچستر یونایتد ۵ _ ۴ المپیک لیون: صعود جنون آمیز با کامبک در کامبک! (فیلم)
- جدول لیگ برتر فوتبال با نتایج بازی های آلومینیوم، ذوب آهن و خیبر: استقلال تهران دوباره سقوط کرد!
- پاسخ بیفوما به این سوال: به استقلال می روی یا پرسپولیس!؟
- یاسر همرنگ، کارشناس داوری، یک پنالتی برای استقلال در بازی با گل گهر پیدا کرد: اشتباه وار و وحید کاظمی! (ویدئو)
- نظر متفاوت مارک کلاتنبرگ، کارشناسی داوری برنامه عادل فردوسی پور درباره مردود کردن گل دوم استقلال به گل گهر: اشتباه بود!
- سورپرایز ویژه کارتال برای بازی پرسپولیس - سپاهان
- شاید داوری روی بازی سپاهان و پرسپولیس اثر بگذارد
- سرمربی پرسپولیس یاغی استقلال را جواب کرد
- چون بازیکن استقلال بود اخراج نشد!
متلك دختر اهوازی به 'سحر قريشى': در استادیوم منقلب نشدم
«وقتی دستهایم را بالا میبردم میفهمیدند که زن هستم. البته آنها هم با تکان دادن سر اطمینان میدادند که قرار نیست تو را لو بدهیم. من فقط امنیت را حس میکردم. خبری از حتی یک نگاه اشاره یا آزار نبود. هیچ چیزی من را «منقلب» نکرد. شاید این نگاههای آزاردهنده وقتی برای استقبال از تیم به هتل و فرودگاه رفته بودم، وجود داشت اما در استادیوم احساس امنیت میکردم.»

روز بازی دو مرحله با رنگ مو روی صورتم ریش کشیدم. باز هم چهرهام مصنوعی بود برای همین کمی رنگ قرمز هم روی آن زدم تا طبیعیتر به نظر بیاید. کلاه آفتابی گذاشتم تا صورتم را بیشتر بپوشاند. همه این کارها را به اجبار کرده بودم اما باید همه این کارها را میکردم تا نگذارم مطالبه ورود به ورزشگاه فراموش شود.
اولین بار بود که با لباس پسرانه به ورزشگاه میرفتم. از کنار سربازهای زیادی رد شدم و کسی نگاه سنگینی نداشت. پسرانه راه میرفتم و موفق بودم. شاید هیچ چیز به اندازه تمرین پسرانه رفتار کردن دردناک نبود. ناخنهایم را هم دو روز قبل از بازی از ته گرفتم. ازدحام در گیتهای ورودی زیاد شده بود. دالان وحشت تا زمین بازی را با لرزش شدید پا طی کردم. نزدیک جایگاه صدای تشویق میآمد. ۵۰ نفر اطرافم آشنا بودند. جز آنها شاید حدود ۲۰نفر از اطراف وقتی دستهایم را بالا میبردم میفهمیدند که زن هستم. البته آنها هم با تکان دادن سر اطمینان میدادند که قرار نیست تو را لو بدهیم. من فقط امنیت را حس میکردم. خبری از حتی یک نگاه اشاره یا آزار نبود. هیچ چیزی من را «منقلب» نکرد. شاید این نگاههای آزاردهنده وقتی برای استقبال از تیم به هتل و فرودگاه رفته بودم، وجود داشت اما در استادیوم احساس امنیت میکردم. چند دقیقه با بغض خیره به زمین چمن شدم. چقدر تنها بودم. دختران زیادی دلشان میخواست جای من باشند. اگر باز هم موقعیتی پیش بیاید لباس مردانه میپوشم و باز به استادیوم میروم تا زمانی که ورود زنان به استادیوم آزاد شود.»
لینک کپی شد
نظر شما
قابل توجه کاربران و همراهان عزیز: لطفا برای سرعت در انتشار نظرات، از به کار بردن کلمات و تعابیر توهین آمیز پرهیز کنید.